برگردان به زبان ساده
شخصی به هزار غم گرفتارم
در هر نفسی به جان رسد کارم
هوش مصنوعی: شخصی در زندگیام به شدت غمگین و ناراحت هستم و در هر لحظه به مرز جان دادن نزدیک میشوم.
بی زلت و بی گناه محبوسم
بی علت و بی سبب گرفتارم
هوش مصنوعی: بدون اینکه خطا یا گناهی داشته باشم، به طرز ناشناختهای در بندم و بیدلیل به دام افتادهام.
در دام جفا شکسته مرغی ام
بر دانه نیوفتاده منقارم
هوش مصنوعی: من در دام رنج و سختی گرفتار شدهام و همچون پرندهای هستم که بر روی دانهای نیفتاده و منقار ندارد.
خورده قسم اختران به پاداشم
بسته کمر آسمان به پیکارم
هوش مصنوعی: ستارهها به من سوگند خوردهاند و به همین خاطر آسمان آماده جنگ با من است.
هر سال بلای چرخ مرسومم
هر روز عنای دهر ادرارم
هوش مصنوعی: هر سال با مشکلات و بلایای تقدیر روبهرو میشوم و هر روز به لطف و رحمت زمانه امیدوارم.
بی تربیت طبیب رنجورم
بی تقویت علاج بیمارم
هوش مصنوعی: من دچار بیماری هستم و پزشک من بیتجربه و ناتوان است، به همین دلیل نمیتواند به من کمک کند و حال من بدتر میشود.
محبوسم و طالعست منحوسم
غمخوارم و اخترست خونخوارم
هوش مصنوعی: من در قید و بند هستم و سرنوشتم بد است، در حالی که کسی به فکر من است و ستارهام در حال آسیب زدن به من است.
برده نظر ستاره تاراجم
کرده ستم زمانه آزارم
هوش مصنوعی: ستارگان به زیبایی خود مرا به چالش کشیدهاند و ظلم زمانه باعث آزار و رنجش من شده است.
امروز به غم فزونترم از دی
وامسال به نقد کمتر از پارم
هوش مصنوعی: امروز از دیروز غم بیشتری دارم و امسال هم کمتر از سال گذشته دارم.
طومار ندامتست طبع من
حرفیست هر آتشی ز طومارم
هوش مصنوعی: طبع من پر از احساس پشیمانی است و هر شعلهای که از این طبع میجوشد، به نوعی نشاندهندهی محتوای ندامت من است.
یاران گزیده داشتم روزی
امروز چه شد که نیست کس یارم
هوش مصنوعی: در روزگاری دوستانی برگزیده و خوب داشتم، اما امروز چرا هیچکس در کنارم نیست؟
هر نیمه شب آسمان ستوه آید
از گریه سخت و ناله زارم
هوش مصنوعی: هر نیمه شب آسمان به شدت از گریه و نالههای من خسته و دلسرد میشود.
زندان خدایگان که و من که
ناگه چه قضا نمود دیدارم
هوش مصنوعی: زندان خداوندی که در آن گیر افتادهام، ناگهان تقدیر چه بر سرم آورد که دیدار تو نصیبم شد.
بندیست گران به دست و پایم در
شاید که بس ابله و سبکبارم
هوش مصنوعی: من در حالی که بار سنگینی به دوش دارم و در زنجیر هستم، شاید به خاطر نادانی و سبکنظریام میباشد.
محبوس چرا شدم نمی دانم
دانم که نه دزدم و نه عیارم
هوش مصنوعی: نمیدانم چرا در بند و زندان هستم، میدانم که نه دزد هستم و نه آدم فریبکار.
نز هیچ عمل نواله ای خوردم
نز هیچ قباله باقیی دارم
هوش مصنوعی: نه از هیچ عملی بهرهای بردهام و نه چیزی از داراییام باقی مانده است.
آخر چه کنم من و چه بد کردم
تا بند ملک بود سزاوارم
هوش مصنوعی: من چه کار کنم و چه گناهی مرتکب شدم که سزاوار چنین دردسرهایی هستم؟
مردی باشم ثناگر و شاعر
بندی باشد محل و مقدارم
هوش مصنوعی: مردی باشم که با ستایش و شاعرانه سخن میگوید و در عین حال محدوده و موقعیتم روشن باشد.
جز مدحت شاه و شکر دستورش
یک بیت ندید کس در اشعارم
هوش مصنوعی: در اشعارم هیچ کس جز به ستایش پادشاه و قدردانی از فرمانش، یک بیت دیگری ندیده است.
آنست خطای من که در خاطر
بنمود خطاب و خشم شه خوارم
هوش مصنوعی: خطای من این است که در دل، تصویری از خشم و عتاب آن شاه در ذهنم نقش بسته و مرا خوار کرده است.
ترسیدم و پشت بر وطن کردم
گفتم من و طالع نگونسارم
هوش مصنوعی: ترسیدم و از سرزمینم دور شدم، زیرا احساس کردم که بخت و سرنوشت خوبی ندارم.
بسیار امید بود در طبعم
ای وای امیدهای بسیارم
هوش مصنوعی: در درونم امیدهای زیادی وجود داشت، اما حالا افسوس که این امیدها به یاس تبدیل شدهاند.
قصه چه کنم دراز بس باشد
چون نیست گشایشی ز گفتارم
هوش مصنوعی: چه داستانی را بگویم که بسیار طولانی است، وقتی که از صحبتهایم هیچ تغییر و گشایشی حاصل نمیشود.
کاخر نکشد فلک مرا چون من
در ظل قبول صدر احرارم
هوش مصنوعی: زمانی که من در زیر سایهٔ رحمت و پذیرش افرادی بزرگ و آزاداندیش قرار دارم، آسمان هیچگاه مرا نخواهد نابود کرد.
صدر وزرای عصر ابونصر آن
کافزوده ز بندگیش مقدارم
هوش مصنوعی: در دوران ابونصر، صدر اعظم که مقام بالایی داشت، به خاطر موقعیتش نمیتواند به مقام و قدرت خود افتخار کند، بلکه میگوید که به اندازهای که او به بندگی و خدمت به دیگران پرداخته، به همان اندازه هم به او ارزش قائل هستند.
آن خواجه که واسطه ست مدح او
در مرسله های لفظ دربارم
هوش مصنوعی: آن شخصی که واسطه و میانجی ست برای ستایش من در نامههای رسمی در دربار.
گر نیستم از جهان دعا گویش
در هستی ایزدست انکارم
هوش مصنوعی: اگر من در این دنیا وجود نداشته باشم، درخواست دعا از من برای او صحیح نیست و این موضوع را خداوند رد میکند.
گر نه به ثنای او گشایم لب
بسته ست مان به بند زنارم
هوش مصنوعی: اگر زبانم را به ستایش او نیاورم، هستهای از خاموشی بر من چیره خواهد شد و همچون بندی محکم دچار محدودیت میشوم.
ای کرده گذر به حشمت از گردون
از رحمت خویش دور مگذارم
هوش مصنوعی: ای کسی که با عظمت و بزرگی خود از آسمانها میگذری، مرا از رحمت و لطف خویش دور مکن.
جانم به معونت خود ایمن کن
کامروز شد آسمان به آزارم
هوش مصنوعی: از من درخواست میشود که با یاریات، جانم را در امنیت قرار دهی، زیرا امروز آسمان بر من سخت گرفته است.
برخاست به قصد جان من گردون
زنهار قبول کن به زنهارم
هوش مصنوعی: آسمان برای جان من خطر ایجاد کرده است، پس خواهش میکنم مرا نجات بده.
آنی تو که با هزار جان خود را
بی یک نظر تو زنده نشمارم
هوش مصنوعی: تو آنچنان برای من باارزش هستی که بدون نگاه تو، حتی تمام وجودم را هم زنده نمیدانم.
ای قوت جان من ز لطف تو
بی شفقت خویش مرده انگارم
هوش مصنوعی: ای منبع زندگیام، بدون محبت و مهربانی تو، احساس میکنم انگار مردهام.
شه بر سر رحمت آمدست اکنون
مگذار چنین به رنج و تیمارم
هوش مصنوعی: بهتر است در این لحظه از بلا و زحمات رها شوم، زیرا پادشاه به رحمت و بخشش نزدیک شده است.
ارجو که به سعی و اهتمام تو
زین غم بدهد خلاص دادارم
هوش مصنوعی: امیدوارم با تلاش و جدیت تو، از این غم نجات یابم.
این عید خجسته را به صد معنی
بر خصم تو ناخجسته پندارم
هوش مصنوعی: این عید مبارک را با دلایل زیاد، برای دشمن تو روز ناخوشایندی میدانم.
برخور ز دوام عمر کز عالم
در عهد تو کم نگردد آثارم
هوش مصنوعی: از زندگیات به گونهای بهرهبرداری کن که در زمانهی تو، نشانهها و یادگارهای من کمرنگ نشوند.
حاشیه ها
گاهی اوقات معناشو با تمام وجودم حس میکنم...
خیلی شعر معنا داریه من که واقعا با شاعرش هم دردم اما الان اومده بودم که معنیش رو از اینترنت بگیرم چون پس فردا امتحان ادبیات دارم و این شعر زیبا هم داخل کتابمونه .............
واسم دعا کنید امتحانمو خوب بدم
شخصی به هزار غم گرفتارم......
شعر جاودانی برای تمام نسل ها
1392/05/25 00:07
امین کیخا
زله و یا زلت یعنی اشتباه و لغزش و جالب تر اینکه همان لیز است که بعکس شده است
1392/09/14 13:12
علی میراحمدی
همه گرفتاریم، همه محبوسیم.
1393/02/12 18:05
مسعود پیرانی
خیلی ممنونم.
از کسانی که در طراحی و گردآوری مطالب این سایت دست داشتند تقدیر و تشکر ویژه دارم.اجر شما با خدا باد.
از ابیات این شعر چندین بار در کنکور سوال مطرح شده بنابراین شایسته است داوطلبان گرامی توجه لازم را به این حبسیه مبذول بدارند
1402/04/15 21:07
پرگل غفاری
خیلی قشنگ بود فقط میشه یکی توضیح بده زنهار قبول کن به زنهارم یعنی چی ؟ ممنون
1402/04/15 23:07
علی میراحمدی
زینهار به معنی آگاه باش
زنهار به معنای امان دادن و پناه دادن
میگوید مرا در پناه خود بگیر و به نوعی وساطت کن که ازین محبس و بند خلاصی یابم.