شمارهٔ ۱۶۴ - مدح بهرامشاه و التزام به نام آن پادشاه
تا برآمد ز آتش شمشیر بهرامی شرار
داد گیتی را فلک بر ملک بهرامی قرار
کرد بهرام افتخار از ملک شه بهرام شاه
در همه معنی که برتر دیده از این افتخار
گشت ملک و عدل او آباد تا ملکست و عدل
ملک بهرامی لباس و عدل بهرامی نگار
پیش بهرام زمین بهرام گردون بنده شد
در زمانه بندگی ملک او کرد افتخار
بر فلک بهرام گوید دولت بهرام شاه
هر چه مقصودست گیتی را نهاد اندر کنار
زآسمان روح الامین گویان به صد شادی که هست
با ملک بهرام شه بهرام گردون جانسپار
سوخت شمشیر و جان بدسگالان روز رزم
زانکه ببرامست شمشیر تو را آموزگار
برتر آمد مرتبه بهرام را از مهر و ماه
تا ز نامی نام تو اندر جهان شد نامدار
در همه معنی چو احمد بود بهرامی مضا
از پی صدر وزارت کرد او را اختیار
در کف کافی او زان خامه بهرام سیر
سعد و نحس دوستان و دشمنان شد آشکار
این وزارت را که بهرامی است تیغ طبع او
از نشاط خدمت تو گشت خرم روزگار
تا به عون ملک و دین باشند پیش تخت تو
همچو بهرام از مضا هنگام رأی و وقت کار
راویا تو مدح های ملک بهرامی بخوان
ساقیا تو جام های بزم بهرامی بیار
شمارهٔ ۱۶۳ - به ابوالفرج نصر بن رستم نوشته است: ای کینه ور زمانه غدار خیره سارشمارهٔ ۱۶۵ - مدح اختری و التزام به نام اختری و اختر: ای اختری نهای تو مگر اختر
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
تا برآمد ز آتش شمشیر بهرامی شرار
داد گیتی را فلک بر ملک بهرامی قرار
هوش مصنوعی: وقتی که از آتش شمشیر بهرامی نور و گرما تابید، آسمان به زمین آرامش بخشید و دنیا به ملک و سرزمین بهرامی امنیت و استقرار داد.
کرد بهرام افتخار از ملک شه بهرام شاه
در همه معنی که برتر دیده از این افتخار
هوش مصنوعی: بهرام شاه از پادشاهی خود به خود افتخاری بزرگ دست یافته است که از هر لحاظ برتر و باارزشتر از این مقام به شمار میآید.
گشت ملک و عدل او آباد تا ملکست و عدل
ملک بهرامی لباس و عدل بهرامی نگار
هوش مصنوعی: سرزمین و عدالت او به خوبی آباد شد، تا هنگامی که سرزمین و عدالت بهرام مانند لباس و زیبایی او به نظر میرسد.
پیش بهرام زمین بهرام گردون بنده شد
در زمانه بندگی ملک او کرد افتخار
هوش مصنوعی: در زمان سلطنت بهرام، زمین و فضای آسمانی به خدمت او درآمدند و افتخار حکومت او را پذیرفتند.
بر فلک بهرام گوید دولت بهرام شاه
هر چه مقصودست گیتی را نهاد اندر کنار
هوش مصنوعی: بهرام شاه به ستارهها میگوید که هر چیزی که برای او خواسته شده است، در دنیا قرار داده شده و کنار هم چیده شده است.
زآسمان روح الامین گویان به صد شادی که هست
با ملک بهرام شه بهرام گردون جانسپار
هوش مصنوعی: از آسمان جبرئیل با شادی فراوان خبر میدهد که با ملک بهرام، شه بهرام، جان خود را فدای او میکند.
سوخت شمشیر و جان بدسگالان روز رزم
زانکه ببرامست شمشیر تو را آموزگار
هوش مصنوعی: در روز نبرد، جان و شمشیر بدسگالان به آتش درآمد، زیرا شمشیر تو به ما آموخت که چگونه بجنگیم.
برتر آمد مرتبه بهرام را از مهر و ماه
تا ز نامی نام تو اندر جهان شد نامدار
هوش مصنوعی: بهرام از خورشید و ماه نیز بالاتر و شاخصتر است، زیرا نام تو در دنیا به قدری معروف شده که همهجا از آن یاد میکنند.
در همه معنی چو احمد بود بهرامی مضا
از پی صدر وزارت کرد او را اختیار
هوش مصنوعی: در تمامی معانی، بهرامی در مقام احمد قرار دارد و او از طرف صدر وزارت اختیار یافت.
در کف کافی او زان خامه بهرام سیر
سعد و نحس دوستان و دشمنان شد آشکار
هوش مصنوعی: در دست خداوند، با قلم بهرام، سرنوشت خوشبختی و بدبختی دوستان و دشمنان به وضوح نمایان شد.
این وزارت را که بهرامی است تیغ طبع او
از نشاط خدمت تو گشت خرم روزگار
هوش مصنوعی: بهرام در این وزارت با چنان انگیزه و شوقی فعالیت میکند که هنر و افکارش باعث سرزندگی و شادی روزگار شده است.
تا به عون ملک و دین باشند پیش تخت تو
همچو بهرام از مضا هنگام رأی و وقت کار
هوش مصنوعی: تا زمانی که مقام و دین در پیشگاه تو مانند بهرام در اوج قدرت و در زمان تصمیمگیری و انجام کارها باشند، تو در جایگاه خود باقی خواهی ماند.
راویا تو مدح های ملک بهرامی بخوان
ساقیا تو جام های بزم بهرامی بیار
هوش مصنوعی: ای راوی، از فضائل و شکوهمندیهای ملک بهرامی بگو و ای ساقی، میوهها و جامهای جشن او را بیاور.