شمارهٔ ۱۶۲ - وعظ و تنبیه
گردش آسمان دایره وار
گاه آرد خزان و گاه بهار
گه کند عیش زندگانی تلخ
گه کند روز شادمانی تار
دیده ای را زند ز انده نیش
جگری را خلد ز مرگی خار
نرهد زو نهنگ در دریا
نجهد زو پلنگ در کهسار
کرده بر سرکشان به حمله ستم
برده از خسروان به قهر دمار
نیست جسمی کزو ننالد سخت
نیست چشمی کزو نگرید زار
زندگانی و جان و دل شکرد
زخم این اژدهای عمر شکار
کامرانی و عز و لهو خورد
دهن این نهنگ مردم خوار
بس بناها که او برآوردست
باز کردست با زمین هموار
بس روان ها که او بپروردست
که ندادست باز پس زنهار
گاه بر مادری ز دست آتش
گه ربوده ست بچه ای ز کنار
تو اگر سال و مه بنالی سخت
تو اگر روز و شب بگریی زار
عاقبت هیچ فایده نکند
پس تن خویش هیچ رنج مدار
ای ملک زاده ای که فکرت تو
روشن آیینه ای است بی زنگار
نیک دانی که کس نیاید پس
با قضاهای ایزد دادار
چرخ تندست تن به رنجه منه
مرگ حقست دل به غم مسپار
شمارهٔ ۱۶۱ - ستایشگری: خسروا چون تو که دیدست افتخار و اختیارشمارهٔ ۱۶۳ - به ابوالفرج نصر بن رستم نوشته است: ای کینه ور زمانه غدار خیره سار
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
گردش آسمان دایره وار
گاه آرد خزان و گاه بهار
هوش مصنوعی: آسمان به طور مدام در حال تغییر است و گاهی اوقات فصل خزان را به ارمغان میآورد و گاهی فصل بهار را.
گه کند عیش زندگانی تلخ
گه کند روز شادمانی تار
هوش مصنوعی: زندگی گاهی شاد و سرشار از لذت است، و گاهی هم تلخ و دشوار. روزهایی وجود دارند که خوشی و خوشحالی را تجربه میکنیم، و روزهایی هم هست که سختی و غم را احساس میکنیم.
دیده ای را زند ز انده نیش
جگری را خلد ز مرگی خار
هوش مصنوعی: نگاهی به دنیا و همچنین به درون خود میاندازیم، در حالی که درد و رنجی وجود دارد که بر روی دل نشسته است. مرگ و زندگی بهصورت همزمان در زندگی ما وجود دارند و گاهی اوقات شادیهای به دست آمده از زندگی، با تلخیهای ناگوار و ناراحتکنندهای که در دل داریم تحتالشعاع قرار میگیرند.
نرهد زو نهنگ در دریا
نجهد زو پلنگ در کهسار
هوش مصنوعی: هیچگاه از خطر دور نشو، چرا که نهنگ در دریا و پلنگ در کوهها هر دو قوی و خطرناک هستند.
کرده بر سرکشان به حمله ستم
برده از خسروان به قهر دمار
هوش مصنوعی: کسانی که بر مردم ستم میکنند، با حملات خود به دیگران آسیب میزنند و به روشندلان و بزرگزادگان نیز قهر و خشونت روا میدارند.
نیست جسمی کزو ننالد سخت
نیست چشمی کزو نگرید زار
هوش مصنوعی: هیچ جسمی وجود ندارد که از درد و رنج شکایت نکند و هیچ چشمی نیست که به خاطر غم و اندوه نگریسته نشود.
زندگانی و جان و دل شکرد
زخم این اژدهای عمر شکار
هوش مصنوعی: زندگی و جان و دل به شدت از زخمهای این اژدهای بزرگ و خطرناک عمر آسیب دیدهاند.
کامرانی و عز و لهو خورد
دهن این نهنگ مردم خوار
هوش مصنوعی: این عبارت به وضعیت کسی اشاره دارد که در زندگی به خوشی و لذتهای دنیوی دست یافته است، اما در عین حال میتواند به خطرات و چالشهای موجود در روابط انسانی نیز اشاره کند. در واقع، ممکن است این شخص در جایی مغرور یا متکبر شود و نسبت به دیگران بیاحترامی کند.
بس بناها که او برآوردست
باز کردست با زمین هموار
هوش مصنوعی: بسیاری از ساختمانها را او ساخته و بر روی زمین هموار قرار داده است.
بس روان ها که او بپروردست
که ندادست باز پس زنهار
هوش مصنوعی: بسیاری از روحها را او پرورش داده است که دیگر نمیتوانند به عقب برگردند، پس هوشیار باش.
گاه بر مادری ز دست آتش
گه ربوده ست بچه ای ز کنار
هوش مصنوعی: گاهی آتش، بچهای را از نزد مادرش میرباید و او را به خطر میاندازد.
تو اگر سال و مه بنالی سخت
تو اگر روز و شب بگریی زار
هوش مصنوعی: اگر تو سالها و ماهها را به خاطر چیزی به سختی بگویی و اگر روزها و شبها را با گریه و ناراحتی سپری کنی، آنچه از دل میگذرد تغییر نخواهد کرد.
عاقبت هیچ فایده نکند
پس تن خویش هیچ رنج مدار
هوش مصنوعی: در نهایت هیچ نتیجهای از این تلاش نخواهی گرفت، پس برای خودت زحمتی نکش.
ای ملک زاده ای که فکرت تو
روشن آیینه ای است بی زنگار
هوش مصنوعی: ای فرزند نیکوکار، اندیشه تو همچون آینهای شفاف و بدون لکه است.
نیک دانی که کس نیاید پس
با قضاهای ایزد دادار
هوش مصنوعی: به خوبی میدانی که هیچکس نمیتواند بعد از قضا و قدر خداوند، تغییری در سرنوشت خود ایجاد کند.
چرخ تندست تن به رنجه منه
مرگ حقست دل به غم مسپار
هوش مصنوعی: زندگی همیشه در حال چرخش و تغییر است، پس خود را در زحمت و رنج نینداز. مرگ امر حتمی و طبیعی است، پس دل خود را به غم نسپار و نگران نباش.