شمارهٔ ۱۲۶ - در مدح سیف الدوله محمود
ای بقد برکشیده همچو سرو و کاشغر
ای رخ خوب تو همچون ماه و از وی خوبتر
این یکی ماه تمام آن ماه را مشکین عذار
و آن دگر سرو روان و آن سرو را زرین کمر
زلف تو چون مشک در مجمر به گاه سوختن
چشم تو چون نرگس اندر باغ در وقت سحر
آن یکی پرتاب و دارد مر مرا با پیچ و تاب
واندگر پر خواب و دارد مر مرا بی خواب و خور
دو رخت لاله ست و در وی توده بوینده مشک
دو لبت لعل است و در وی رسته سی و دو درر
قطره ای نوش است پنداری دهانت ای صنم
تارکی مویست پنداری میانت ای پسر
زان نیابی گر بخواهی از دل من جز نشان
زان نبینی گر بخواهی از تن من جز اثر
از وصال تو گشاید بر دلم درهای کام
وز صفات تو به بندد بر دلم راه فکر
این مرا شادان کند چون خدمت شاه جهان
و آن مرا حیران کند چون مدح شاه نامور
سیف دولت شاه محمود آنک سیف دولتش
همچو رای او ستوده دست و چو نامش مشتهر
آن بسان زهد سوی گنج رحمت ره نمای
وآن بسان عقل سوی علم و حکمت راهبر
زیر دست رای او شد رونق تابنده ملک
زیر پای قدر او شد تارک تابنده خور
این یکی اندر جهان خسروی کرده وطن
واندگر بر آسمان سروری کرده مقر
جاه و نامش در جهان گسترده و تابان شده
این یکی رخشنده خورشید آندگر تابان قمر
این همه گیتی گرفته چون ارادت بی گمان
وآن همه عالم رسیده همچو فکرت بی مگر
نیزه و تیرش به هنگام جدال بدسگال
این همه گردد قضا و وآن همه گردد قدر
این نیارامد مگر در جسم حاسد چون روان
وآن نیاساید مگر در چشم اعدا چون بصر
ماه شوال آمد ای شه سوی تو با عید جفت
هر دو گردند از سرور و از نشاطت بهره ور
این یکی آورد سوی تو نعیم و عز و ناز
و آن یکی آورد زی تو یمن و سعد کام و کر
مر خجسته باد عید و رفتن ماه صیام
باد ملکت بی زوال و باد تختت بی خطر
این یکی بادت به بخت و دولت عالی معین
و آن یکی بادت ز جور گنبد گردون سپر
شمارهٔ ۱۲۵ - مدیح دیگر از آن بزرگ: دوال رحلت چون بر زدم بر کوس سفرشمارهٔ ۱۲۷ - در مدح عارض لشکر: ای جهان فضل و بحر رادی و کان هنر
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای بقد برکشیده همچو سرو و کاشغر
ای رخ خوب تو همچون ماه و از وی خوبتر
هوش مصنوعی: ای تو که به قد و قامت خود سر به فلک ساییدهای مانند سرو، و زیبایی چهرهات همچون ماه میدرخشد و حتی از زیبایی آن نیز برتری دارد.
این یکی ماه تمام آن ماه را مشکین عذار
و آن دگر سرو روان و آن سرو را زرین کمر
هوش مصنوعی: در اینجا اشاره به دو زیبایی دارد. یکی ماهی کامل است که به خاطر زیباییاش مشهور است و دیگری قد بلند و خوشفرمی است که مانند سرو درختان است. همچنین، موضوع کمر زرین به زیبایی و جذابیتهای ظاهری فرد اشاره دارد و به نوعی به مقایسه این دو میپردازد.
زلف تو چون مشک در مجمر به گاه سوختن
چشم تو چون نرگس اندر باغ در وقت سحر
هوش مصنوعی: موهای تو مانند مشک است که در زمان سوختن عطرش پخش میشود، و چشمانت همچون گل نرگس در باغ، در اوایل صبح روشن و زیباست.
آن یکی پرتاب و دارد مر مرا با پیچ و تاب
واندگر پر خواب و دارد مر مرا بی خواب و خور
هوش مصنوعی: یک نفر مرا به شدت و با نوسان به جلو میبرد و دیگری باعث میشود که من در خواب باشم و از خواب بیخبر.
دو رخت لاله ست و در وی توده بوینده مشک
دو لبت لعل است و در وی رسته سی و دو درر
هوش مصنوعی: دو لباس تو مانند گلهای لاله است و هوای آن خوشبو مانند عطر مشک. لبهای تو مانند سنگهای قیمتی قرمز هستند و از آنها سی و دو دانه مروارید بیرون آمده است.
قطره ای نوش است پنداری دهانت ای صنم
تارکی مویست پنداری میانت ای پسر
هوش مصنوعی: به نظر میرسد که دهانت مانند یک قطرهی شیرین است و موهایت تاریک و زیبا به نظر میرسند. به عنوان یک جوان، همهی این زیباییها تو را جذابتر کردهاند.
زان نیابی گر بخواهی از دل من جز نشان
زان نبینی گر بخواهی از تن من جز اثر
هوش مصنوعی: اگر بخواهی از دل من چیزی به جز یاد و نشان او پیدا کنی، نخواهی یافت و اگر بخواهی از جسم من چیزی به جز نشانهای بگیری، نمیتوانی.
از وصال تو گشاید بر دلم درهای کام
وز صفات تو به بندد بر دلم راه فکر
هوش مصنوعی: دیدار تو دل مرا پر از خوشی میکند و با ویژگیهای تو، فکر و خیال مرا محدود میکند.
این مرا شادان کند چون خدمت شاه جهان
و آن مرا حیران کند چون مدح شاه نامور
هوش مصنوعی: این موضوع باعث خوشحالی من میشود که به خدمت پادشاه بزرگ برسم و در عین حال، موضوع دیگری نیز مرا به فکر و تعجب وا میدارد که ستایش پادشاه مشهور است.
سیف دولت شاه محمود آنک سیف دولتش
همچو رای او ستوده دست و چو نامش مشتهر
هوش مصنوعی: دولت شاه محمود همچون شمشیری قوی و مایه افتخار اوست؛ همانطور که نامش در میان مردم مشهور و شناخته شده است.
آن بسان زهد سوی گنج رحمت ره نمای
وآن بسان عقل سوی علم و حکمت راهبر
هوش مصنوعی: این شعر به این معناست که بندگی و پرهیزگاری مانند راهی به سوی گنجینههای رحمت خداوند است. همچنین، عقل و خرد انسان نیز او را به سمت علم و دانش هدایت میکند. به عبارت دیگر، پیروی از اصول معنوی و عقلانی به انسان کمک میکند تا به بهترین اهداف زندگی دست یابد.
زیر دست رای او شد رونق تابنده ملک
زیر پای قدر او شد تارک تابنده خور
هوش مصنوعی: به خاطر تدبیر و عقل او، کشور رونق و روشنی خود را به دست آورده و زیر سایه قدرت او، خورشید درخشان نیز خاموش و محو شده است.
این یکی اندر جهان خسروی کرده وطن
واندگر بر آسمان سروری کرده مقر
هوش مصنوعی: یکی از آنها در این دنیا پادشاهی کرده و سرزمینش را دایر کرده است، و دیگری در آسمانها برای خود سلطنتی برپا کرده است.
جاه و نامش در جهان گسترده و تابان شده
این یکی رخشنده خورشید آندگر تابان قمر
هوش مصنوعی: شخصیت و شهرت او در دنیا بسیار فراگیر و درخشان شده است، مانند خورشید که میتابد و قمر که نورش درخشان است.
این همه گیتی گرفته چون ارادت بی گمان
وآن همه عالم رسیده همچو فکرت بی مگر
هوش مصنوعی: این دنیا با علاقه و ارادت فراوان به ما وابسته است و همهی جهان نیز به ما نزدیک شده است، همانگونه که فکر و اندیشه بیهیچ محدودیتی به ما دسترسی دارد.
نیزه و تیرش به هنگام جدال بدسگال
این همه گردد قضا و وآن همه گردد قدر
هوش مصنوعی: در زمان نبرد با دشمنان، به خاطر این که نیروی تقدیر و سرنوشت در کار است، این همه حوادث و رویدادها به وجود میآید و آن همه سرنوشت رقم میخورد.
این نیارامد مگر در جسم حاسد چون روان
وآن نیاساید مگر در چشم اعدا چون بصر
هوش مصنوعی: این احساس، آرامش نمییابد مگر در وجود حسودان، مانند روحی که در جسم میماند. و این آرامش در برابر دید دشمنان، سر جای خود نخواهد ماند، مثل چشمی که نمیتواند بیحس بماند.
ماه شوال آمد ای شه سوی تو با عید جفت
هر دو گردند از سرور و از نشاطت بهره ور
هوش مصنوعی: ماه شوال فرا رسیده است، ای پادشاه! عید نیز به همراه آن آمده و هر دو به خاطر شادمانی و نشاطی که از تو میگیرند، خوشحال شدهاند.
این یکی آورد سوی تو نعیم و عز و ناز
و آن یکی آورد زی تو یمن و سعد کام و کر
هوش مصنوعی: یکی از افراد برای تو خوشی و افتخار و ناز و لطافت آورد، و دیگری برای تو برکت و خوشبختی و کامیابی و کرامت به ارمغان آورد.
مر خجسته باد عید و رفتن ماه صیام
باد ملکت بی زوال و باد تختت بی خطر
هوش مصنوعی: عید گرامی باشد و ماه رمضان به پایان رسد. امیدوارم سرزمین تو همیشه برقرار و سلطنتت در امنیت باشد.
این یکی بادت به بخت و دولت عالی معین
و آن یکی بادت ز جور گنبد گردون سپر
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که یکی از نعمتها و برکات زندگی، به خاطر لطف و مقام والا و حمایتهای الهی است، در حالی که نعمت دیگر به عنوان سپری در برابر سختیها و ناملایمات روزگار عمل میکند. به عبارتی، یکی از آنها مربوط به خوشبختی و دستیابی به موفقیت است و دیگری، به عنوان پناهگاهی در برابر مشکلات و ناملایمات زندگی به شمار میرود.

مسعود سعد سلمان