گنجور

بخش ۸ - در بیان اوصاف پیر خود

سعادت نامۀ اختر بلندی
به ذکر پیر یابد ارجمندی
نمودار پیمبر در دو عالم
محمد باقر آن روح مجسم
ز نام او سرافرازی بقا را
به ذاتش تازه دین مصطفی را
مناجاتش به یزدان همکلامی
زبانش نو بهار نیکنامی
شه ملک شفاعت وارث بخت
کلاهش افسر و سجاده اش تخت
چو بر آیینۀ زانو نهد سر
همان بیند، کز آیینه سکندر
ز دل راز نهان چندان شنید ه ست
که در جام جهان بین جم ندیده ست
نه زو برکس به غیر از نفس آزار
جهاد اکبرش با نفس پیکار
غذای نفس را بر فاقه داده
غلط گفتم که نفس مرده زاده
شده از کعبه در گردون ستایش
که بیت الله بود قبله نمایش
ز خُلق خویش با رحمت برادر
به چشمش مور و جم با هم برابر
قناعت زاد راه عصمت او
توکّل خانه زاد همت او
دعایش را اجابت حلقه در گوش
نه بل عیب اجابت را خطا پوش
زبانش در دعا و ورد خوانی
کلید فتح باب آسمانی
ز رویش روز روشن ظلمت شب
جهان جنباند از جنباندن لب
به مقصد رهنما یزدانیا ن را
امام حق صف روحانیان را
فرشته چون تواند خواند اوراد
که جبریل از مریدش یافت ارشاد
درونش رازدار پردهٔ غیب
برونش چون درونش پاک و بی عیب
به جان شغل دوگانه کرد در پیش
یگانه با خدا بیگانه از خویش
به تلقینش حیات دین یزدان
دهد ایمان چو عیسی مرده را جان
ز شادی وحی آمد هر زمانی
که دارد چون زبانش ترجمانی
زده دست صفا در دامن صدق
صفا را جسم جان اندر تن صدق
نرفته غیر حرف حق به گوشش
ازان تا حق نکویی هست هوشش
گهی چون ابر بر بادش مصلا
گهی چون باد بر دریا نهد پا
کشد هشیار جام شوق پیوست
نه چون منصور کز بویی شود مست
ولایت با نبوت ساخت انباز
کرامت زد بدو سبقت بر اعجاز
ز خود دانم که او می بخشد ایمان
که چون من کافری شد زو مسلمان
مسیح آزاد عالم بندهٔ تست
هم از بد بندگی، شرمندهٔ تست
الا ای خاصۀ ایزد تعالی
محمد نام اسم با مسمی
من و دامان تو این نامرادی
مرا زین نامرادیهاست شادی
که در جان کندن و هول قیامت
که برناکرده کار آید ندامت
ندارم جز محمد با کسی کار
خدایم بس گواه صدق گفتار

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: گنجینه فارسی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

سعادت نامۀ اختر بلندی
به ذکر پیر یابد ارجمندی
هوش مصنوعی: سعادت و خوشبختی، به عنوان نشانه‌ای از ستاره‌ای درخشان، از یاد و ذکر بزرگسالانی که تجربه و حکمت دارند، با ارزش و اهمیت بیشتری نشأت می‌گیرد.
نمودار پیمبر در دو عالم
محمد باقر آن روح مجسم
هوش مصنوعی: حضرت محمد باقر در دو جهان نشان‌دهنده پیامبری است که روح او به صورت ملموس تجلی یافته است.
ز نام او سرافرازی بقا را
به ذاتش تازه دین مصطفی را
هوش مصنوعی: از نام او، سرافرازی و شکوه جاودانی به وجود می‌آید و با ذات او، دین مصطفی (ص) همواره نو و زنده می‌ماند.
مناجاتش به یزدان همکلامی
زبانش نو بهار نیکنامی
هوش مصنوعی: او در دعا و مناجات خود با خدا، کلامی تازه و زیبا دارد که نمادی از خوشنامی و شادابی بهار است.
شه ملک شفاعت وارث بخت
کلاهش افسر و سجاده اش تخت
هوش مصنوعی: شخصی که در جایگاه بالایی قرار دارد و شفاعت دیگران را بر عهده می‌گیرد، وارث خوشبختی و سعادت است و نشانه‌های قدرت و احترام او شامل کلاهی بر سر و سجاده‌ای به عنوان تخت است.
چو بر آیینۀ زانو نهد سر
همان بیند، کز آیینه سکندر
هوش مصنوعی: هر کس بر اساس چیزی که به آن نگاه می‌کند، واقعیت خود را می‌بیند و درکی از دنیا دارد. مانند کسی که وقتی سرش را بر زانویش می‌گذارد، فقط تصویری از خودش می‌بیند، نه از آنچه که در دور و برش وجود دارد.
ز دل راز نهان چندان شنید ه ست
که در جام جهان بین جم ندیده ست
هوش مصنوعی: از دل، رمز و رازی چنان شنیده‌ام که در این جهان بزرگ، کسی مانند جم آن را ندیده است.
نه زو برکس به غیر از نفس آزار
جهاد اکبرش با نفس پیکار
هوش مصنوعی: فردی غیر از خود انسان نمی‌تواند او را آزار دهد؛ همواره بزرگترین مبارزه‌ای که هر شخص باید با آن روبرو شود، نبرد با نفس خودش است.
غذای نفس را بر فاقه داده
غلط گفتم که نفس مرده زاده
هوش مصنوعی: من به اشتباه گفتم که نفس مرده به خاطر گرسنگی غذا نخورده است. حقیقت این است که نفس را با گرسنگی سیراب کرده‌ام.
شده از کعبه در گردون ستایش
که بیت الله بود قبله نمایش
هوش مصنوعی: از کعبه در آسمان‌ها ستایش‌هایی به وجود آمده است که خانه‌ی خدا، محل و قبله‌ی نمایش و عبادت است.
ز خُلق خویش با رحمت برادر
به چشمش مور و جم با هم برابر
هوش مصنوعی: با رفتار خوب و مهربانی برادر، در نظر او ممکن است یک مورچه و یک انسان به یک اندازه باشند.
قناعت زاد راه عصمت او
توکّل خانه زاد همت او
هوش مصنوعی: قناعت و رضایت به داشته‌ها، سبب پاکی و بی‌آلایشی انسان است و توکل و اعتماد بر خدا، پشتوانه‌ای برای بلند همتی و تلاش او می‌شود.
دعایش را اجابت حلقه در گوش
نه بل عیب اجابت را خطا پوش
هوش مصنوعی: از دعا و خواسته‌اش به‌راحتی نگذرید و آن را نادیده نگیرید. بلکه بر عیب‌هایی که ممکن است در پاسخ به آن دعا باشد، پرده بگذارید و سعی کنید اشتباهات را پنهان کنید.
زبانش در دعا و ورد خوانی
کلید فتح باب آسمانی
هوش مصنوعی: زبان او در دعا و ذکر، راهگشای ورود به آسمان‌هاست.
ز رویش روز روشن ظلمت شب
جهان جنباند از جنباندن لب
هوش مصنوعی: از چهره او روز را به روشنی می‌بیند و شب را به حرکت در می‌آورد، حتی با تکان دادن لبانش.
به مقصد رهنما یزدانیا ن را
امام حق صف روحانیان را
هوش مصنوعی: ای خدایی که راهنما هستی، عالمان راستین و پیروان حقیقی را به سوی هدف هدایت کن و روحانیان را نیز راهنمایی فرما.
فرشته چون تواند خواند اوراد
که جبریل از مریدش یافت ارشاد
هوش مصنوعی: فرشته چگونه می‌تواند دعاها را بخواند، در حالی که جبریل از شاگردش راهنمایی را دریافت کرده است.
درونش رازدار پردهٔ غیب
برونش چون درونش پاک و بی عیب
هوش مصنوعی: درون او پر از رازهای ناگفته‌ای است که تنها در دنیای پنهان قابل کشف‌اند، اما ظاهر او همانند درونش، خالص و بدون نقص به نظر می‌رسد.
به جان شغل دوگانه کرد در پیش
یگانه با خدا بیگانه از خویش
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که شخصی در دنیای مادی و معنوی مشغول فعالیت است، اما در نزدیکی خداوند احساس تنهایی می‌کند و از خود واقعی‌اش دور شده است. او تلاش می‌کند در زندگی‌اش توازن برقرار کند، اما در این راه، ارتباطش با خدا ضعیف شده است.
به تلقینش حیات دین یزدان
دهد ایمان چو عیسی مرده را جان
هوش مصنوعی: به او آموزش می‌دهند تا ایمان را در زندگی‌اش زنده کند، مانند عیسی که جان مرده را به او بخشید.
ز شادی وحی آمد هر زمانی
که دارد چون زبانش ترجمانی
هوش مصنوعی: از خوشحالی، پیام‌هایی می‌رسد هر وقت که او سخن می‌گوید و کسی آن را تفسیر می‌کند.
زده دست صفا در دامن صدق
صفا را جسم جان اندر تن صدق
هوش مصنوعی: دست زیبایی به دامن راست‌گویی زده است و صداقت در وجود انسان جای دارد.
نرفته غیر حرف حق به گوشش
ازان تا حق نکویی هست هوشش
هوش مصنوعی: او فقط حرف‌های درست و حق را می‌شنود و تا زمانی که خوبی و درستی وجود دارد، هوش و حواسش به این مسائل معطوف است.
گهی چون ابر بر بادش مصلا
گهی چون باد بر دریا نهد پا
هوش مصنوعی: گاهی مانند ابری که بر باد می‌گذرد، بی‌خبر و بی‌ثبات است و گاهی مانند بادی که بر روی دریا قدم می‌زند، ناپایدار و بی‌قرار است.
کشد هشیار جام شوق پیوست
نه چون منصور کز بویی شود مست
هوش مصنوعی: انسان هشیار و آگاه از عشق و شوق خود بهره می‌گیرد و سرمست می‌شود، نه مانند منصور که به دلیل بوی خوش و نابود شدن مست می‌شود.
ولایت با نبوت ساخت انباز
کرامت زد بدو سبقت بر اعجاز
هوش مصنوعی: ولایت در کنار نبوت، به نوعی هم‌پیمان شده و کرامت‌های خاصی را به نمایش گذاشته است و بر قدرت معجزات پیشی گرفته است.
ز خود دانم که او می بخشد ایمان
که چون من کافری شد زو مسلمان
هوش مصنوعی: من به خوبی می‌دانم که او ایمان می‌بخشد، زیرا اگرچه من غیرمؤمن هستم، او مرا به صف مؤمنان می‌کشاند.
مسیح آزاد عالم بندهٔ تست
هم از بد بندگی، شرمندهٔ تست
هوش مصنوعی: ای مسیح، که آزادی بخش جهانی، من هم در بندگی‌ام محزون و شرمنده تو هستم.
الا ای خاصۀ ایزد تعالی
محمد نام اسم با مسمی
هوش مصنوعی: ای محمد، تو تنها شخص خاص و برجسته‌ای هستی که نامت به نام خداوند بزرگ گره خورده است و به معنای حقیقی خودش می‌رسد.
من و دامان تو این نامرادی
مرا زین نامرادیهاست شادی
هوش مصنوعی: من و دامن تو در کنار هم، این ناملایمی و دشواری من، باعث شادی من است.
که در جان کندن و هول قیامت
که برناکرده کار آید ندامت
هوش مصنوعی: در زمانی که انسان جان می‌کَنَد و در ترس و هراس روز قیامت قرار دارد، تنها به درد می‌خورد که کارهای انجام نشده و ناپسند را پشیمانی و ندبه کنیم.
ندارم جز محمد با کسی کار
خدایم بس گواه صدق گفتار
هوش مصنوعی: من هیچ کس را جز محمد به عنوان واسطه برای خداوند ندارم و این نشان‌دهنده صداقت کلام من است.