بخش ۵ - ایضاً فی نعت
مهین پیغمبری از نسل آدم
جهان رحمت از یزدان مجسم
معمای خرد نازان به نامش
دو عالم جرعه ای از درد جامش
یتیمی ناز پرورد الهی
فقیری پشت پا بر تاج شاهی
سریر آرای تخت لامکانی
گهر پیرای تاج کن فکانی
رواج نقد توحید از عیارش
طفیلش گنج هستی، بل نثارش
زمین در زیر کفشش عرش افلاک
خدا طغرای عرشش خواند لولاک
زبان بهر ستایش گشت موجود
ز خیل آفرینش اوست مقصود
ز عدلش دست چرخ از ظلم کوتاه
که انصاف کتان بستاند از ماه
فلک چون نیل خاکش کرد بر سر
ملک جاروب راهش ساخت شهپر
به جیب مه فکنده چاک ز انگشت
نشان مهر حق آورد بر پشت
نشان پای او بر دست موسی
نهاد از پیشدستی پای بالا
سلیمان را به لطف ار پیش خوانی
برآرد پر چو مور از شادمانی
خداوند جهان عشق تو بازد
زهی نقشی که بر نقّاش نازد
بخش ۴ - فی نعت سرور کائنات صلی الله علیه و آله و سلم: دل از عشق محمد ریش دارمبخش ۶ - حکایت بر سبیل تمثیل: به چشم خویش دیدم عاشق مست
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: گنجینه فارسی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
مهین پیغمبری از نسل آدم
جهان رحمت از یزدان مجسم
هوش مصنوعی: پیامبری از نسل آدم ظهور کرده است که دنیا را تجسم رحمت خداوند میکند.
معمای خرد نازان به نامش
دو عالم جرعه ای از درد جامش
هوش مصنوعی: معماهای عقل و نازش به نامش، دو جهان در پیالهای از درد و رنج اوست.
یتیمی ناز پرورد الهی
فقیری پشت پا بر تاج شاهی
هوش مصنوعی: کسی که با عشق و محبت بزرگ شده است، حتی اگر فقیر باشد، میتواند بر ثروت و قدرت پادشاهان بیتوجهی کند.
سریر آرای تخت لامکانی
گهر پیرای تاج کن فکانی
هوش مصنوعی: تخت سلطنتی را با زیبایی تزئین کن و تاجی درخشان و با ارزش بر سر بگذار.
رواج نقد توحید از عیارش
طفیلش گنج هستی، بل نثارش
هوش مصنوعی: نقد کردن توحید و بررسی آن ارزش و اهمیتی به وجود میآورد که تمامی داراییها و موجودات، بر سر این موضوع نثار میشوند و جان و هستی خود را برای آن فدا میکنند.
زمین در زیر کفشش عرش افلاک
خدا طغرای عرشش خواند لولاک
هوش مصنوعی: زمین، در زیر پای او که با عظمت است، به مانند عرش آسمانهای خدا به نظر میرسد و او را لولاک میخواند که به معنای توهین به عرش و بزرگداشتی از مقام اوست.
زبان بهر ستایش گشت موجود
ز خیل آفرینش اوست مقصود
هوش مصنوعی: زبان برای ستایش و به تحسین کشیدن آنچه که در آفرینش است، به کار میرود و هدف اصلی این وجود است.
ز عدلش دست چرخ از ظلم کوتاه
که انصاف کتان بستاند از ماه
هوش مصنوعی: به دلیل عدل و انصاف خداوند، ظلم و ستم نمیتواند مدت طولانی ادامه پیدا کند و در نهایت حق و انصاف بر ظلم پیروز خواهد شد. مانند اینکه کتان نمیتواند در مقابل نور ماه پنهان بماند.
فلک چون نیل خاکش کرد بر سر
ملک جاروب راهش ساخت شهپر
هوش مصنوعی: آسمان مانند نیل، خاک را بر سر کشور ریخت و بر روی آن، فرشی از پرها پهن کرد.
به جیب مه فکنده چاک ز انگشت
نشان مهر حق آورد بر پشت
هوش مصنوعی: در چهره ماه، رد و نشانی از مهر و عشق الهی مشاهده میشود که به گونهای بر پشت آن نقش بسته است.
نشان پای او بر دست موسی
نهاد از پیشدستی پای بالا
هوش مصنوعی: او با پیشدستی خود، نشان پایش را بر دست موسی گذاشت.
سلیمان را به لطف ار پیش خوانی
برآرد پر چو مور از شادمانی
هوش مصنوعی: اگر سلیمان با لطف و مهربانی به توجیه و حمایت بیفتد، همانند موری که از شادی پرواز میکند، از خوشحالی به آسمان میرود.
خداوند جهان عشق تو بازد
زهی نقشی که بر نقّاش نازد
هوش مصنوعی: خداوند جهان به عشق تو افتخار میکند و چه زیباست که این زیبایی بر هنرمند خالقش مدام جلوهگری میکند.