گنجور

بخش ۱۶ - اندر احوال طفولیت رام

چو ماه رام را پرتو عیان شد
هلال عید ماه آسمان شد
چو چشم دایه دید آن پارهٔ نور
بشسته در گلاب و مشک و کافور
به صد جان جای کردش مهد زرین
دهانش از شیرهٔ جان ساخت شیرین
پدر از دیدن او گشت خرسند
دعا بر تربیت افزود صد چند
ببالیدن علَم شد سرو نوخیز
نیارستی برو دیدن نظر تیز
ز ماه افزونی آن رشک خورشید
همی بالید در تن جان امید
به نیسان گشت آن خورشید اقبال
چو ماه چارده در چارده سال
به مکتب رفت علم و دان ش آموخت
عطارد را ز رشک خامه دل سوخت
سلاح جنگ یک یک یاد می کرد
به تیر انداختن دل شاد می کرد
به اندک مدت آن طفل جواندل
چه یک فنی، به هر فن گشت کامل
چو جسرت را دل از اولاد شد شاد
به جا آورد شکرِ حق ز اولاد
به کام بخت فارغ بال بنشست
به تخت جم به صد اقبال بنشست

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: گنجینه فارسی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چو ماه رام را پرتو عیان شد
هلال عید ماه آسمان شد
هوش مصنوعی: وقتی نور ماه روشن شد، هلال عید نمایان گشت و آسمان مانند ماه زیبایی پیدا کرد.
چو چشم دایه دید آن پارهٔ نور
بشسته در گلاب و مشک و کافور
هوش مصنوعی: وقتی چشم دایه آن نوزاد کوچک را دید که در عطر گلاب و مشک و کافور غرق شده است، شگفت‌زده شد.
به صد جان جای کردش مهد زرین
دهانش از شیرهٔ جان ساخت شیرین
هوش مصنوعی: با صد جان، او را در مکانی ویژه و با ارزش جا داده‌اند، دهان او از شیرینی زندگی پر شده است.
پدر از دیدن او گشت خرسند
دعا بر تربیت افزود صد چند
هوش مصنوعی: پدر از دیدن فرزندش بسیار خوشحال شد و دعا کرد که بر تربیت او بیشتر افزوده شود.
ببالیدن علَم شد سرو نوخیز
نیارستی برو دیدن نظر تیز
هوش مصنوعی: به خاطر قد و قامت زیبای درخت سرو، باید از دیدن آن لذت برد و برآمدن آن را ستایش کرد.
ز ماه افزونی آن رشک خورشید
همی بالید در تن جان امید
هوش مصنوعی: به خاطر زیبایی و نور بیشتری که ماه دارد، خورشید نیز به آن حسادت می‌کند و در دل جان امید، احساس بالندگی و شگفتی می‌کند.
به نیسان گشت آن خورشید اقبال
چو ماه چارده در چارده سال
هوش مصنوعی: در ماه نیسان، خورشید خوشبختی مانند ماه کامل در چهاردهمین شب از دوره‌ی خودش درخشید.
به مکتب رفت علم و دان ش آموخت
عطارد را ز رشک خامه دل سوخت
هوش مصنوعی: عطارد به دلیل حسادت، از این که علم و دانش را در مدرسه می‌آموزد، دلش به شدت سوخته است.
سلاح جنگ یک یک یاد می کرد
به تیر انداختن دل شاد می کرد
هوش مصنوعی: سلاح جنگ هر یک به یاد تیراندازی دل‌ها را شاد می‌کرد.
به اندک مدت آن طفل جواندل
چه یک فنی، به هر فن گشت کامل
هوش مصنوعی: در مدت زمان کوتاهی، آن کودک جوان در هر زمینه‌ای به مهارت باورنکردنی دست یافت و به توانمندی کامل رسید.
چو جسرت را دل از اولاد شد شاد
به جا آورد شکرِ حق ز اولاد
هوش مصنوعی: وقتی انسان از فرزندانش دلشاد می‌شود، باید شکر خدا را به جا آورد به خاطر نعمت داشتن فرزندان.
به کام بخت فارغ بال بنشست
به تخت جم به صد اقبال بنشست
هوش مصنوعی: با خوش شانسی و سرنوشت خوب، با آرامش در جایگاه عالی نشسته و به زندگی لذت‌بخش خود ادامه می‌دهد.