شمارهٔ ۵ - در مدح خواجه خلف، روحالرسا ابوربیع بن ربیع
سبحانالله جهان نبینی چون شد
دیگرگون باغ و راغ دیگرگون شد
شمشاد به توی زلفک خاتون شد
گلنار به رنگ توزی و پرنون شد
از سبزه زمین بساط بوقلمون شد
وز میغ هوا به صورت پشت پلنگ
در باغ کنون حریرپوشان بینی
برکوه صف گهرفروشان بینی
شبگیر کلنگ را خروشان بینی
دلها ز نوای مرغ جوشان بینی
برروی هوا گلیم گوشان بینی
دردست عبیر و نافهٔ مشک به تنگ
هنگام سحر ابر زند کوس همی
با باد صبا بید کند کوس همی
بر لاله کند سرخ گل افسوس همی
نرگس گل را دست، دهد بوس همی
دراج کشد شیشم و قالوس همی
بیپردهٔ تنبور و بیرشتهٔ چنگ
هر طوطیکی سبز قبایی دارد
هر طاووسی دراز پایی دارد
هر فاختهای ساخته نایی دارد
هر بلبلکی زیر و ستایی دارد
تیهو به دهن شاخ گیایی دارد
و آهو به دهن درون گل رنگ به رنگ
بلبل به غزل طیره کند اعشی را
صلصل به نوا سخره کند لیلی را
گلبن به گهر خیره کند کسری را
موسیجه همی بانگ کند موسی را
قمری به مژه درون کند شعری را
هدهد به سراندرون زند تیر خدنگ
هر روز درخت با حریری دگرست
وز باد سوی باده سفیری دگرست
هر روز کلنگ با نفیری دگرست
مسکین ورشان بابم وزیری دگرست
هرروز سحاب را مسیری دگرست
هرروز نبات را دگر زینت و رنگ
هر زرد گلی به کف چراغی دارد
هر آهوکی چرا به راغی دارد
هرباز به زیر چنگ ماغی دارد
هر سرخ گل از بید جناغی دارد
هر قمریکی قصد به باغی دارد
هر لاله گرفته لالهای در برتنگ
در باغ به نوروز درمریزانست
بر نارونان لحن دلانگیزانست
باد سحری سپیدهدم خیزانست
با میغ سیه به کشتی آویزانست
وان میغ سیه ز چشم خونریزانست
تا باد مگر ز میغ بردارد چنگ
بر دل دارد لاله یکی داغ سیاه
دارد سمن اندر زنخش سیمین چاه
بر فرق سر نرگس از زر کلاه
بر فرق سر چکاوه یک مشت گیاه
گلنار چو مریخ و گل زرد چوماه
شمشاد چو زنگار و می لعل چو زنگ
لاله مشکین دل و عقیقین طرف است
چون آتش اندر او فتاد به خف است
گل با دوهزار کبر و ناز و صلف است
زیرا که چو معشوقهٔ خواجه خلف است
آن خواجه که با هزار بر و لطف است
حلمش به شتاب نه، نه جودش به درنگ
روح رؤسا ابوربیع بن ربیع
او سخت بدیع و کار او سخت بدیع
چون او به جهان در، نه شریف و نه وضیع
زیرا که شریفست و لطیفست و منیع
گر بنده جریرست و حبیبست و صریع
در راه ثنا گفتن او گردد لنگ
والا منشی که پشت او هست اله
برشاه جهان عزیز و بر حاجب شاه
مر حاجب شاه و شاه را نیکوخواه
زین صاحب عز آمده، زان صاحب جاه
برده سبق از همه بزرگان سپاه
پاک از همه عیب و عار و دور از همه ننگ
همواره شهنشاه جهان خرم باد
در خانهٔ بدسگال او ماتم باد
فرمانش رونده در همه عالم باد
بدخواه ورا دم زدن اندر دم باد
احباب ورا سعادت بیغم باد
تا شاد زیند و باده گیرند به چنگ
شمارهٔ ۴ - مسمط چهارم: بوستانبانا امروز به بستان بدهای؟شمارهٔ ۶ - در وصف خزان و مدح سلطان مسعود غزنوی: باز دگر باره مهر ماه در آمد
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: مسمط
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
سبحانالله جهان نبینی چون شد
دیگرگون باغ و راغ دیگرگون شد
هوش مصنوعی: عظمت خداوند را ستایش میکنم که وقتی به جهان نگاه میکنی، تغییرات و تحولات آن را میبینی. باغها و طبیعت هم دچار دگرگونی شدهاند و دیگر مانند گذشته نیستند.
شمشاد به توی زلفک خاتون شد
گلنار به رنگ توزی و پرنون شد
هوش مصنوعی: در این بیت، به زیبایی و جذابیت زلفهای یک زن اشاره شده است. شمشاد که به طور معمول درختی است همیشهسبز و زیبا، به حالت زلفهای او تمثیل شده و گلنار، که نرمی و لطافت را به تصویر میکشد، به رنگ موهای او تشبیه میشود. بنابراین، این توصیف نشاندهندهی زیبایی و لطافت زن و جذابیت خاص او است.
از سبزه زمین بساط بوقلمون شد
وز میغ هوا به صورت پشت پلنگ
هوش مصنوعی: زمین با سبزه و گیاهانش به مانند صحنهای از زندگی بوقلمونها تبدیل شده و آسمان با ابرها به شکلی ظاهر شده که شبیه به پشت یک پلنگ به نظر میرسد.
در باغ کنون حریرپوشان بینی
برکوه صف گهرفروشان بینی
هوش مصنوعی: در باغ اکنون میتوانی افرادی با لباسهای نرم و مخملی را ببینی که بر فراز کوه، مردم سنگفروش را مشاهده میکنند.
شبگیر کلنگ را خروشان بینی
دلها ز نوای مرغ جوشان بینی
هوش مصنوعی: در هنگام غروب، صدای کوبیدن کلنگ به وضوح شنیده میشود و دلها را از صدای زنده و شاداب پرندهای که سرشار از شور و نشاط است، مشغول میبیند.
برروی هوا گلیم گوشان بینی
دردست عبیر و نافهٔ مشک به تنگ
هوش مصنوعی: زمانی که در میان زیباییهای دلانگیز قرار داری، گویی که بر روی هوا نشستهای و بوی خوش عطر و مشک در دستانت حس میکنی. این لحظه برایت پر از احساس و تنگنایی است که ناشی از جذابیت و زیبایی است.
هنگام سحر ابر زند کوس همی
با باد صبا بید کند کوس همی
هوش مصنوعی: در هنگام dawn، ابر به همراه باد صبا بیدار میشود و سرود زیبایی را به راه میاندازد.
بر لاله کند سرخ گل افسوس همی
نرگس گل را دست، دهد بوس همی
هوش مصنوعی: در اینجا به زیبایی و حسرت اشاره شده است. لالهای سرخ رنگ با ناراحتی به نرگس مینگرد که دستش را برای بوسه دادن به گل دراز کرده است. این تصویر حسرت و زیبایی گلها را در کنار هم نشان میدهد.
دراج کشد شیشم و قالوس همی
بیپردهٔ تنبور و بیرشتهٔ چنگ
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به قدرت و تأثیر موسیقی اشاره میکند و بیان میکند که نواهای سازها میتوانند احساسات عمیق و بیپرده را در دل شنونده برانگیزند، حتی بدون استفاده از کلام یا اشعار، همچون نی و چنگ که به طور طبیعی و بیواسطه ارتباط برقرار میکنند.
هر طوطیکی سبز قبایی دارد
هر طاووسی دراز پایی دارد
هوش مصنوعی: هر پرندهای زیبایی و خصوصیات خاص خود را دارد. طوطیها رنگهای زیبا و ظاهر سبز دارند و طاووسها نیز پاهای بلندی دارند که آنها را متمایز میکند.
هر فاختهای ساخته نایی دارد
هر بلبلکی زیر و ستایی دارد
هوش مصنوعی: هر پرندهای قدرت و توانایی خاص خودش را دارد و هر کسی ویژگیهای منحصر به فردی دارد که به او شخصیت میدهد.
تیهو به دهن شاخ گیایی دارد
و آهو به دهن درون گل رنگ به رنگ
هوش مصنوعی: پرندهای به نام تیهو در دهانش درختی شاخدار دارد و آهو نیز در دهانش گلی به رنگهای مختلف.
بلبل به غزل طیره کند اعشی را
صلصل به نوا سخره کند لیلی را
هوش مصنوعی: بلبل با نغمههای زیبا و دلنشین خود، چشمچرانیهای یک مرد نابینا را به تمسخر میگیرد و این صداها لیلی را نیز تحت تأثیر قرار میدهد.
گلبن به گهر خیره کند کسری را
موسیجه همی بانگ کند موسی را
هوش مصنوعی: گلستان با زیباییاش چنان جذاب است که حتی کسری (پادشاه بزرگ) را هم مجذوب میکند و موجب میشود موسی (پیامبر) از شوق آواز سر دهد.
قمری به مژه درون کند شعری را
هدهد به سراندرون زند تیر خدنگ
هوش مصنوعی: یک قمری با مژهاش شعری را در دل خود مینویسد و هدهدی بر سرش نوایی میزند که مانند تیری تند است.
هر روز درخت با حریری دگرست
وز باد سوی باده سفیری دگرست
هوش مصنوعی: هر روز درخت با یک نوع پارچه یا پوشش جدیدی زینت یافته و نسیم، پیامآور و سفیری متفاوت از باده (شراب) است.
هر روز کلنگ با نفیری دگرست
مسکین ورشان بابم وزیری دگرست
هوش مصنوعی: هر روز با صدای جدیدی کار میکنم و زندگی برای من و دیگران همواره در حال تغییر است. من مثل یک کارگر بیچارهام و هر روز با چالشهای متفاوتی روبهرو میشوم.
هرروز سحاب را مسیری دگرست
هرروز نبات را دگر زینت و رنگ
هوش مصنوعی: هر روز ابرها در مسیر جدیدی حرکت میکنند و هر روز گیاهان نیز به شکل و رنگ تازهای زینت میشوند.
هر زرد گلی به کف چراغی دارد
هر آهوکی چرا به راغی دارد
هوش مصنوعی: هر گل زردی دارای روشنی خاصی است و هر آهو نیز مکانی برای چرا دارد.
هرباز به زیر چنگ ماغی دارد
هر سرخ گل از بید جناغی دارد
هوش مصنوعی: هر پرندهای در دل خود یک غم و اندوه دارد، مانند هر گل سرخی که در میان خود، یک زخم و درد دارد.
هر قمریکی قصد به باغی دارد
هر لاله گرفته لالهای در برتنگ
هوش مصنوعی: هر جوانی آرزوی رسیدن به باغی دلانگیز دارد و هر گل لالهای که در دستانش است، به نوعی نمایانگر زیبایی و عشق اوست.
در باغ به نوروز درمریزانست
بر نارونان لحن دلانگیزانست
هوش مصنوعی: در باغ، در روز نوروز، حال و هوای خوشی در میان درختان نارون حاکم است و صداهایی دلنشین در فضا جاری است.
باد سحری سپیدهدم خیزانست
با میغ سیه به کشتی آویزانست
هوش مصنوعی: در صبحگاه، نسیم ملایمی در حال وزیدن است و ابرهای تیرهای در آسمان، مانند پارچهای بر سر کشتی آویخته شدهاند.
وان میغ سیه ز چشم خونریزانست
تا باد مگر ز میغ بردارد چنگ
هوش مصنوعی: ابر سیاه از چشمان اشکی میریزد، شاید باد بتواند این ابر را برباید و برطرف کند.
بر دل دارد لاله یکی داغ سیاه
دارد سمن اندر زنخش سیمین چاه
هوش مصنوعی: بر دل لاله نشان تلخی وجود دارد و سمن در درون خود چشمهای از زیبایی دارد.
بر فرق سر نرگس از زر کلاه
بر فرق سر چکاوه یک مشت گیاه
هوش مصنوعی: بر سر نرگس کلاهی از طلا قرار دارد، و بر سر چکاوه، یک مشت گیاه.
گلنار چو مریخ و گل زرد چوماه
شمشاد چو زنگار و می لعل چو زنگ
هوش مصنوعی: گلنار مانند سیاره مریخ است و گل زرد شبیه ماه. شمشاد به رنگ زنگار و شراب لعل مانند زنگ صداست.
لاله مشکین دل و عقیقین طرف است
چون آتش اندر او فتاد به خف است
هوش مصنوعی: در این بیت، از زیبایی و جذابیت یک شخص یا چیز صحبت میشود. لالهای با رنگ مشکی و عقیقی در کنار تصویر آمده که وقتی آتش به آن نزدیک میشود، به طور خاص و جذابی درخشندگی بیشتری پیدا میکند. این تصویر به طور کلی به توصیف جذابیت و شور و شوق میپردازد.
گل با دوهزار کبر و ناز و صلف است
زیرا که چو معشوقهٔ خواجه خلف است
هوش مصنوعی: گل به خاطر زیبایی و لطافتی که دارد، به شکلی مغرور و با ناز و فخری خاصی خود را نشان میدهد، زیرا که او مانند معشوقهای برای شخص بزرگ و باارزشی است.
آن خواجه که با هزار بر و لطف است
حلمش به شتاب نه، نه جودش به درنگ
هوش مصنوعی: آن مردی که با هزار فضیلت و مهربانی است، نه صبرش برای عجله کردن است و نه بخششاش برای تأخیر کردن.
روح رؤسا ابوربیع بن ربیع
او سخت بدیع و کار او سخت بدیع
هوش مصنوعی: روح رؤسا ابوربیع بن ربیع دارای ویژگیهای خاص و منحصر به فردی است و کارهای او نیز به همین اندازه برجسته و چشمگیر است.
چون او به جهان در، نه شریف و نه وضیع
زیرا که شریفست و لطیفست و منیع
هوش مصنوعی: زمانی که او به دنیا میآید، نه انسان بزرگ و والا است و نه انسان پست و بیارزش، چرا که او از نظر شخصیت و لطافت ذات، بسیار والا و ارزشمند است.
گر بنده جریرست و حبیبست و صریع
در راه ثنا گفتن او گردد لنگ
هوش مصنوعی: اگر کسی مثل جریر و حبیب در مدح و ستایش او دچار مشکل و کمحوصلگی شود، این نشاندهندهی عظمت و بلندی مقام اوست.
والا منشی که پشت او هست اله
برشاه جهان عزیز و بر حاجب شاه
هوش مصنوعی: این جمله به توصیف والامنشی میپردازد که زیر نظر و حمایت فردی بزرگ و محترم قرار دارد. این شخص به عنوان یک اله و پادشاه در نظر گرفته شده که بر تمامی جهان حکمرانی میکند و همچنین بر یک مقام مهم دیگر که نقش نگهبانی و مراقبت را دارد. به طور کلی، نشاندهندهی احترام و ارادت نسبت به مقامهای بالاتر و قدرتهای آسمانی است.
مر حاجب شاه و شاه را نیکوخواه
زین صاحب عز آمده، زان صاحب جاه
هوش مصنوعی: حاجب شاه و دوستدار او از شخص با عزت و مقام بالایی آمدهاند.
برده سبق از همه بزرگان سپاه
پاک از همه عیب و عار و دور از همه ننگ
هوش مصنوعی: این سخن به این معناست که فردی از دیگران پیشی گرفته و برتری دارد، به طوری که از تمامی عیبها و ننگها دور است و به خاطر پاکی و بزرگیاش، مورد احترام همه قرار دارد.
همواره شهنشاه جهان خرم باد
در خانهٔ بدسگال او ماتم باد
هوش مصنوعی: همیشه پادشاه جهان در آرامش و خوشی باشد، اما در خانهٔ بدخواهان و دشمنانش، غم و اندوه حاکم گردد.
فرمانش رونده در همه عالم باد
بدخواه ورا دم زدن اندر دم باد
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که فرمان او در همه جا جاری است و حتی اگر کسی بخواهد علیه او صحبت کند، این کار هم به نوعی تحت تأثیر قدرت او خواهد بود. به عبارت دیگر، هر سخنی که در مخالفت با او باشد، نمیتواند از تأثیر و نفوذ او بکاهد و همواره در مقابل او به نوعی بیاثر خواهد بود.
احباب ورا سعادت بیغم باد
تا شاد زیند و باده گیرند به چنگ
هوش مصنوعی: دوستان او آرزوی خوشبختی و زندگی بیدغدغه دارند تا شادی کنند و از شراب بهرهمند شوند.
حاشیه ها
1397/03/15 10:06
جهانگیر ساسانی
مرحبا به استاد منوچهری با این قدرت طبع که در وزن رباعی مسمط سروده اند.
1403/10/05 11:01
امیر عباس طیبی
درود. وزن این مسمط مفعول مفاعلن مفاعیل فعل است.
به اشتباه مفعول مفاعیل مفاعیل فعل را برای آن نوشتهاید.