گنجور

شمارهٔ ۶۷ - در شرح شکایت

گاه توبه کردن آمد از مدایح و ز هجی
کز هجی بینم زیان و از مدایح سود نی
گر خسیسانرا هجی گویی، بلی باشد مدیح
گر بخیلانرا مدیح آری، بلی باشد هجی
روزگاری پیشمان آمد، بدین صنعت همی
هم خزینه، هم قبیله، هم ولایت، هم لوی
از میان خانهٔ کعبه فرو آویختند
شعر نیکو را به زرین سلسله پیش عزی
امرؤ القیس و لبید و اخطل و اعشی قیس
برطللها نوحه کردندی و بر رسم بلی
ما همه بر نظم و شعر و قافیه نوحه کنیم
نه بر اطلال و دیار و نه وحوش و نه ظبی
بو نواس و بو حداد و بوملیک، ابن البشیر
بو دواد و بن درید و ابن احمر، یافتی
آنکه گفته‌ست «آذنتنا» آنکه گفت «الذاهبین»
آنکه گفت «السیف اصدق» آنکه گفت« ابلی الهوی»
بوالعلاء و بوالعباس و بوسلیک و بوالمثل
آنکه از ولوالج آمد آنکه آمد از هری
از حکیمان خراسان، کو شهید و رودکی
بوشکور بلخی و بوالفتح بستی هکذی
گو بیاید و ببینید این شریف ایام را
تا کند هرگز شما را شاعری کردن کری؟
روزگاری کان حکیمان و سخنگویان بدند
بود هر یک را به شعر نغز گفتن اشتهی
اندرین ایام ما بازار هزلست و فسوس
کار بوبکر ربابی دارد و طنز جحی
هر کرا شعری بری، یا مدحتی پیش آوری
گوید این یکسر دروغست ابتدا تا انتهی
گر مدیح و آفرین شاعران بودی دروغ
شعر حسان بن ثابت کی شنیدی مصطفی
بر لب و دندان آن شاعر که نامش نابغه
کی دعا کردی رسول هاشمی خیرالوری
شاعری عباس کرد و طلحه کرد و حمزه کرد
جعفر و سعد وسعید و سید ام القری
ور عطا دادن به شعر شاعران بودی فسوس
احمد مرسل ندادی کعب را هدیه ردی

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گاه توبه کردن آمد از مدایح و ز هجی
کز هجی بینم زیان و از مدایح سود نی
هوش مصنوعی: گاهی پیش می‌آید که از ستایش‌ها و مدح‌ها دست بکشم، زیرا از هجایی که متوجه می‌شوم زیان می‌بینم و سودی از مدح‌ها نمی‌برم.
گر خسیسانرا هجی گویی، بلی باشد مدیح
گر بخیلانرا مدیح آری، بلی باشد هجی
هوش مصنوعی: اگر به حقیران و بی‌خودان توصیف خوبی بگویی، می‌توانی آن را ستایش بنامی. اما اگر از بخیلان تعریف کنی، ممکن است در نظر دیگران زشت به نظر بیاید.
روزگاری پیشمان آمد، بدین صنعت همی
هم خزینه، هم قبیله، هم ولایت، هم لوی
هوش مصنوعی: روزی به یاد گذشته‌ها افتادیم که به وسیله این هنر، هم ثروت، هم قوم و خویش، هم سرزمین و هم مقام‌مان را به دست آوردیم.
از میان خانهٔ کعبه فرو آویختند
شعر نیکو را به زرین سلسله پیش عزی
هوش مصنوعی: از دل کعبه، شعری زیبا و باارزش را به زنجیری طلایی برای عزی آویختند.
امرؤ القیس و لبید و اخطل و اعشی قیس
برطللها نوحه کردندی و بر رسم بلی
هوش مصنوعی: امرؤ القیس، لبید، اخطل و اعشی قیس بر خرابه‌های محبوبشان غمگینی و نوحه‌سرایی کردند و بر رسم و آئین بی‌وفایی عشق نالیدند.
ما همه بر نظم و شعر و قافیه نوحه کنیم
نه بر اطلال و دیار و نه وحوش و نه ظبی
هوش مصنوعی: همه ما باید درباره‌ی شعر و نغمه‌ها بخوانیم و نوحه‌سرایی کنیم، نه درباره ویرانه‌ها و سرزمین‌ها، نه درباره‌ی حیوانات وحشی و نه درباره‌ی غزال‌ها.
بو نواس و بو حداد و بوملیک، ابن البشیر
بو دواد و بن درید و ابن احمر، یافتی
هوش مصنوعی: در اینجا به گروهی از شخصیت‌های ادبی و شاعرانی اشاره شده است که به نوعی در فرهنگ و ادبیات عربی شناخته شده‌اند. این افراد نمایانگر فضیلت‌ها و ویژگی‌های خاصی در آثارشان هستند و نویسنده در تلاش است تا به عمق و غنای ادبیاتی که تولید کرده‌اند، اشاره کند. از این رو، نام بردن از آن‌ها به نوعی تأکید بر اهمیت و تأثیر آن‌ها در تاریخ ادبیات است.
آنکه گفته‌ست «آذنتنا» آنکه گفت «الذاهبین»
آنکه گفت «السیف اصدق» آنکه گفت« ابلی الهوی»
هوش مصنوعی: کسی که گفت «ما را شنیده‌ای»، کسی که گفت «رفتن‌ها» و کسی که گفت «شمشیر صادق‌ترین است»، کسی که گفت «هوس شیطانی».
بوالعلاء و بوالعباس و بوسلیک و بوالمثل
آنکه از ولوالج آمد آنکه آمد از هری
هوش مصنوعی: شخصیت‌های بزرگ و معروفی از گذشته وجود دارند که هر کدام به نوعی به دنیا آمده‌اند و تأثیرگذار بوده‌اند. این افراد از مناطق مختلفی همچون ولالج و هری برمی‌خیزند و هرکدام داستان‌ها و تجربیات منحصر به فردی دارند.
از حکیمان خراسان، کو شهید و رودکی
بوشکور بلخی و بوالفتح بستی هکذی
هوش مصنوعی: این بیت به بزرگانی از خراسان اشاره دارد که حکیم و شاعر بوده‌اند. از جمله این شخصیت‌ها می‌توان به شهید و رودکی، شاعر معروف ایرانی، و بوالفتح بستی که نامی دیگر از شعرای آن زمان است، اشاره کرد. آنها به عنوان نمادهای فرهنگی و ادبی از سرزمین خراسان شناخته می‌شوند.
گو بیاید و ببینید این شریف ایام را
تا کند هرگز شما را شاعری کردن کری؟
هوش مصنوعی: بیایید و نگاهی به این روزهای ارزشمند و شرافتمند بیندازید، تا ببینید آیا چنین روزهایی می‌توانند شما را به شاعری وادار کنند یا نه؟
روزگاری کان حکیمان و سخنگویان بدند
بود هر یک را به شعر نغز گفتن اشتهی
هوش مصنوعی: روزی بود که حکیمان و سخنرانان بزرگی وجود داشتند که هر کدام به شعر زیبا گفتن علاقه‌مند بودند.
اندرین ایام ما بازار هزلست و فسوس
کار بوبکر ربابی دارد و طنز جحی
هوش مصنوعی: در این روزها، فضای ما پر از شوخی و بی seriousness است. فعالیت‌ها و کارهای ما بیشتر به طنز و شوخی‌های رایج شباهت دارد و به نوعی به کارهایی که بوبکر ربابی می‌کرد، و طنز جحی مربوط می‌شود.
هر کرا شعری بری، یا مدحتی پیش آوری
گوید این یکسر دروغست ابتدا تا انتهی
هوش مصنوعی: هر کس شعری بگوید یا ستایشی را مطرح کند، می‌گوید که همه آن حرف‌ها از آغاز تا پایان دروغ است.
گر مدیح و آفرین شاعران بودی دروغ
شعر حسان بن ثابت کی شنیدی مصطفی
هوش مصنوعی: اگر شاعران در وصف و بزرگداشت تو، مدح و ستایش می‌سرودند، پس چگونه ممکن است دروغ و فریب شعر حسان بن ثابت را درباره مصطفی شنیده باشی؟
بر لب و دندان آن شاعر که نامش نابغه
کی دعا کردی رسول هاشمی خیرالوری
هوش مصنوعی: شاعر معروفی که به نابغه مشهور است، با زبان و دندانش دعا می‌کند و نامش در تاریخ به یادگار مانده است.
شاعری عباس کرد و طلحه کرد و حمزه کرد
جعفر و سعد وسعید و سید ام القری
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به شخصیت‌های بزرگ اسلام اشاره می‌کند، افرادی که در دوران خود نقش مهمی داشتند. درباره عباس، طلحه، حمزه، جعفر، سعد و سعید، که همگی از شخصیت‌های برجسته و مورد احترام در تاریخ اسلام هستند، صحبت می‌کند. همچنین "سید ام القری" به مکانی مقدس اشاره دارد که نماد مرکزیت و اهمیت مذهبی در جامعه اسلامی است.
ور عطا دادن به شعر شاعران بودی فسوس
احمد مرسل ندادی کعب را هدیه ردی
هوش مصنوعی: اگر قرار بود که خدای عطا، شعر شاعران را به خوبی و زیبایی بشناسد، باید به جای کعبه، شاعر احمد را هدیه می‌داد.