شمارهٔ ۶۴ - در صنعت «جمع و تقسیم» و مدح فرماید
بزن ای ترک آهو چشم آهو از سر تیری
که باغ و راغ و کوه و دشت پر ماهست و پر شعری
یکی چون خیمهٔ خاقان، دوم چون خرگه خاتون
سیم چون حجرهٔ قیصر، چهارم قبهٔ کسری
گل زرد و گل خیری و بید و باد شبگیری
ز فردوس آمدند امروز سبحانالذی اسری
یکی چون دو رخ وامق، دوم چون دو لب عذرا
سیم چون گیسوی مریم، چهارم چون دم عیسی
بنالد مرغ با خوشی، ببالد مورد با کشی
بگرید ابر با معنی، بخندد برق بیمعنی
یکی چون عاشق بیدل، دوم چون جعد معشوقه
سیم چون مژهٔ مجنون، چهارم چون لب لیلی
گهی بلبل زند بر زیر و گه صلصل زند بر بم
گهی قمری کند از بر، گهی ساری کند املی
یکی مقصورهٔ عتاب و دیگر چامهٔ دعبل
سه دیگر مخلص اخطل، چهارم مقطع اعشی
زبان و اقحوان و ارغوان و ضیمران نو
جهان گشتهست از خوشی بسان لات و العزی
یکی چون زمردین بیرم، دوم چون بسدین مجمر
سیم چون مرمرین افسر، چهارم عنبرین مدری
گل زرد و گل دورو، گل سرخ و گل نسرین
ز درد و داغ دادستند ما را خط استغنی
یکی چون روی بیماران، دوم چون روی میخواران
سیم چون دست با حنی چهارم دست بیحنی
به زیر گل زند چنگی، به زیر سروبن نایی
به زیر یاسمین عروة، به زیر نسترن عفری
یکی«نی بر سرکسری»، دوم «نی بر سر شیشم»
سه دیگر پردهٔ سرکش، چهارم پردهٔ لیلی
حمام و فاخته بر شاخ و تز و قمری اندر گل
همیخوانند اشعار و همیگویند یا لهفی
یکی چون بشربن خازم، دوم چون عمر و بویحیی
سیم چون اعشی همدان، چهار نهشل حری
نوای قمری، و طوطی، که: با رودست و میبرسر
نشید بلبل و صلصل: «قفانبک» و «من ذکری»
یکی چون معبد مطرب، دوم چون زلزل رازی
سیم چون ستی زرین، چهارم چون علی مکی
چو طوبی گشت شاخ بید و شاخ سرو و نوژ و گل
نشسته ارغنونسازان به زیر سایهٔ طوبی
یکی چون چتر زنگاری،دوم چون سبز عماری
سیم چون قامت حوری، چهارم نامهٔ مانی
گل سرخ و پر تیهو، گل زرد و پر نارو
به شعر و عشق این هردو، کنند این هر دو تا دعوی
یکی همچون جمیل آمد، دوم مانند بثینه
سه دیگر چون زهیر آمد، چهارم چون ام اوفی
کنار آبدان گشته به شاخ ارغوان حامل
سحاب ساجگون گشته به طفل عاجگون حبلی
یکی چون دیدهٔ یعقوب و دیگر چون رخ یوسف
سه دیگر چون دل فرعون، چهارم چون کف موسی
به باغ مشکبوی اندر، نسیم باغ را جنبش
به راغ سبز روی اندر، فرات آب را مجری
یکی چون روی این خواجه، دوم چون امر این مهتر
سیم چون رای این سید، چهارم دست این مولی
خداوندیکه حزم وعزم و خشنودی و خشم او
رسیدستند این هر یک، به حد غایةالقصوی
یکی پرّانتر از صرصر، دوم بُرانتر از خنجر
سیم شیرینتر از شکر، چهارم تلخ چون دفلی
چو خوانش هیچ خوانی نه، چو حالش هیچ حالی نه
چو هالش هیچ هالی نه، چو جانش هیچ جانی نی
یکی سرمایهٔ نعمت، دوم سرمایهٔ دولت
سه دیگر سایهٔ رحمت، چهارم مایهٔ تقوی
فعالش مایهٔ خیر و جمالش آیت خوبی
جلالش نزهت خلق و کمالش زینت دنیی
یکی ماء معین آمد دگر عینالیقین آمد
سیم حبلالمتین آمد، چهارم عروةالوثقی
عداوت کردن و قصد و خلاف و کین او هریک
برآرند از سر شیران جنگی طامةالکبری
یکی چون مشک بویقطان، دوم چون دام بوجعده
سیم چون چنگ بوالحارث، چهارم دست بویحیی
به روی پاک و رای نیک و فعل خوب و کار خوش
نظیر او ندانم کس، چه در دنیی، چه در عقبی
یکی چون چشمه زمزم، دوم چون زهرهٔ ازهر
سیم چون روضهٔ رضوان، چهارم جنة الماوی
رضای او کند روشن، ثنای او کند نیکو
هوای او کند بینا، سخای او کند فریی
یکی جان و دل لاغر، دوم مغز و سر تاری
سه دیگر صورت زشت و چهارم دیدهٔ اعمی
سنا و سیرت پاک و نهاد و هیبت او را
چهار آیات معجز کرد ما را از نبی الاعلی
یکی معراج نیکویی، دوم ساماح پیروزی
سه دیگر چشمهٔ کوثر چهارم حیة تسعی
وقار و عزم و برش را و باسش را و سهمش را
نداند کرد آن صافی و سر ابن ابی سلمی
یکی از کوه دارد زور و دیگر جنبش از ماهی
سه دیگر قوت از تنین، چهارم هیبت از افعی
من از عبدالمجید افلح ابن المنتشر منم
همه خیر و همه خوبی همه بر و همه نشری
یکی طعم عسل دارد، دوم شیرینی شکر
سه دیگر لذت من و چهارم خوشی سلوی
حدیث لفظهای او و جد ... و جور او
هم اندر عالم علوی هم اندر عالم سفلی
یکی درویش را نعمت، دوم محبوس را راحت
سیم بیراه را عطفت، چهارم دیدهٔ اعمی
خداوندا! یکی بنگر به باغ و راغ و دشت و در
که گشته از خوشی و نیکویی و پاکی و خوبی
یکی بتخانهٔ آزر، دوم بتخانهٔ مشکو
سه دیگر جنت العدن و چهارم جنت الماوی
کنون هر وقت و هر ساعت به زیر شاخ و زیرگل
تن خویش و تن ما را چهار آلای کن احری
یکی طنبورهٔ کویی دوم طنبور حدادی
سه دیگر جام بغدادی، چهارم باد الصری
الا تا از صبورانست، نام چار پیغمبر
هم اندر مصحف اولی، هم اندر مصحف اخری
یکی یعقوب بن اسحق و دیگر یوسف چاهی
سیم ایوب پیغمبر، چهارم یونس متی
جمالت باد و جاهت باد و عزت باد و آسانی
هم اندر عالم کبری، هم اندر عالم صغری
یکی بی رنج و بیسختی، دوم بیدرد و بیماری
سیم بیذل و بیخواری، چهارم بیغمی شادی
شمارهٔ ۶۳ - در مدح شیخ العمید(ابوسهل زوزنی): چنین خواندم امروز در دفتریشمارهٔ ۶۵: بساز چنگ و بیاور دوبیتی و رجزی
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بزن ای ترک آهو چشم آهو از سر تیری
که باغ و راغ و کوه و دشت پر ماهست و پر شعری
هوش مصنوعی: بزن ای جوان خوشچهره، نگاه آهو مانند تو را بزن! زیرا در این زمان، طبیعت پر از زیبایی و احساسات شاعرانه است؛ باغها، دشتها و کوهها همگی در نور ماه و شعر غرق شدهاند.
یکی چون خیمهٔ خاقان، دوم چون خرگه خاتون
سیم چون حجرهٔ قیصر، چهارم قبهٔ کسری
هوش مصنوعی: این متن به توصیف چهار نوع مکان میپردازد که هر یک نمادی از عظمت و مقام بالای شخصیتهای مختلف هستند. اولین مکان به شکلی بزرگ و مجلل مشابه خیمهٔ یک پادشاه اشاره دارد. دومی اشاره به محلی دارد که شبیه به یک اقامتگاه باشکوه زنانه است. سومی به اتاق یا فضای شخصی نزدیک به مقام عالی اشاره کرده و آخرین مکان، تحت عنوان قبهٔ کسری، نمایانگر یک فضایی با اهمیت و جلال خاص است که به یکی از پادشاهیهای بزرگ تعلق دارد. به طور کلی، این توصیفها بر بزرگی و تجمل مکانها تأکید دارد.
گل زرد و گل خیری و بید و باد شبگیری
ز فردوس آمدند امروز سبحانالذی اسری
هوش مصنوعی: گل زرد و گل خوشبو و درخت بید در شب، از بهشت به اینجا آمدهاند. پاک است آنکه در دل شب به آسمان بالا میرود.
یکی چون دو رخ وامق، دوم چون دو لب عذرا
سیم چون گیسوی مریم، چهارم چون دم عیسی
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به توصیف زیباییهای معشوق میپردازد. او معشوق را به دو نفرهای از وامق تشبیه میکند که نمادی از عشق و زیبایی است. سپس دو لب او را به عذرا، که به معنای زیبایی و لطافت است، تشبیه میکند. موهای او نیز به گیسوی مریم، یکی از شخصیتهای مقدس و زیبا، شباهت دارد. در نهایت، شاعر به دم عیسی اشاره میکند که نمادی از جاذبههای شگفتانگیز و قدرت است. این توصیفها نشاندهنده ی کمال و زیبایی معشوق در نظر شاعر است.
بنالد مرغ با خوشی، ببالد مورد با کشی
بگرید ابر با معنی، بخندد برق بیمعنی
هوش مصنوعی: مرغی با شادی شکایت میکند، و درختی با نیروی کشش به بالا میرود. ابری با مفهوم میگرید و برقی که بیمعنی است، میخندد.
یکی چون عاشق بیدل، دوم چون جعد معشوقه
سیم چون مژهٔ مجنون، چهارم چون لب لیلی
هوش مصنوعی: شخصی را تصور کن که مانند عاشق بیدل احساساتی عمیق دارد، دیگری مانند موهای فر معشوق زیباست. سومی به نازکی مژههای مجنون میماند و چهارمی لبهای لیلی را تداعی میکند.
گهی بلبل زند بر زیر و گه صلصل زند بر بم
گهی قمری کند از بر، گهی ساری کند املی
هوش مصنوعی: گاهی بلبل در پایین میخواند و گاهی صلصل (آواز ریز) میزند. گاهی قمری از روی درخت آواز میخواند و گاهی ساری به تحریر میپردازد.
یکی مقصورهٔ عتاب و دیگر چامهٔ دعبل
سه دیگر مخلص اخطل، چهارم مقطع اعشی
هوش مصنوعی: در اینجا به چهار شاعر و آثار آنها اشاره شده است. اولین شاعر در دستهی شعرهایی قرار دارد که موضوع عتاب و سرزنش را بررسی میکند. دومی به آهنگ و لحن شعرهای عاشقانه و حماسی مربوط میشود. سومی شاعری است که در شعرهایش به نکات اخلاقی و اجتماعی میپردازد. و چهارمی شعری دارد که به صورت مقطع و ویژهای نگاشته شده است.
زبان و اقحوان و ارغوان و ضیمران نو
جهان گشتهست از خوشی بسان لات و العزی
هوش مصنوعی: زبان و گلهای مختلف به خاطر شادی، مانند بتهای قدیمی به وجد آمدهاند و به زندگی نوینی رسیدهاند.
یکی چون زمردین بیرم، دوم چون بسدین مجمر
سیم چون مرمرین افسر، چهارم عنبرین مدری
هوش مصنوعی: این بیت به توصیف ویژگیهای گوناگون اشخاص یا چیزهایی میپردازد. در آن، فرد یا شیئی که در آغاز به زمرد تشبیه شده، یعنی دارای زیبایی و درخشش خاصی است. سپس دومین فرد یا شیء به سیم تشبیه میشود که نشاندهندهی ارزش و زیبایی خاص خود است. سومین مورد که به مرمر تشبیه شده، به لطافت و جذابیت ظاهری اشاره میکند. و در نهایت، عنبر که بویی خوش و خاص دارد و به صورت مادی ای دلالت بر ارزش و جذابیت معنوی دارد. لذا این توصیفها به یک تصویر زیبا و منحصر به فرد از اشخاص یا چیزها میپردازد.
گل زرد و گل دورو، گل سرخ و گل نسرین
ز درد و داغ دادستند ما را خط استغنی
هوش مصنوعی: گلهای زرد و گلهای دورنگ، گلهای قرمز و گلهای نسرین، به ما از درد و غم زندگی پیام دادهاند که هیچ چیزی نمیتواند ما را بینیاز کند.
یکی چون روی بیماران، دوم چون روی میخواران
سیم چون دست با حنی چهارم دست بیحنی
هوش مصنوعی: اولی مانند چهره بیماران است، دومی مانند چهره مینوشندگان. سومی مانند دستی است با حنا و چهارمی مانند دستی است بدون حنا.
به زیر گل زند چنگی، به زیر سروبن نایی
به زیر یاسمین عروة، به زیر نسترن عفری
هوش مصنوعی: در زیر گلها صدایی به گوش میرسد، در سایه درختان سرو نغمهای میتوان شنید، زیر یاسمنها شعری زیبا وجود دارد و در زیر نسترن، حالتی دلنشین حضور دارد.
یکی«نی بر سرکسری»، دوم «نی بر سر شیشم»
سه دیگر پردهٔ سرکش، چهارم پردهٔ لیلی
هوش مصنوعی: این چهار مورد به ترتیب به موضوعاتی اشاره دارند: یکی صدای نی که بر فراز پادشاهی کسری مینوازد، دومی صدای نی که بر شانه شیشم (نوعی درخت) است، سومی پردهای که به سرکش یا دیوانگی اشاره میکند و چهارمی پردهای که به لیلی، معشوقه معروف، مرتبط است.
حمام و فاخته بر شاخ و تز و قمری اندر گل
همیخوانند اشعار و همیگویند یا لهفی
هوش مصنوعی: در باغ و طبیعت، پرندگان مختلفی مانند فاخته و قمری در حال آوازخوانی هستند و با شور و حال متنی را میخوانند که نشاندهندهی احساسات عمیق یا اندوهشان است. این صحنه نشاندهندهی زیبایی و شور زندگی در دل طبیعت است.
یکی چون بشربن خازم، دوم چون عمر و بویحیی
سیم چون اعشی همدان، چهار نهشل حری
هوش مصنوعی: در این متن، اشاره به شخصیتهای برجستهای است که هر کدام ویژگیها و دستاوردهای خاص خود را دارند. بشربن خازم، عمر، بوحدی و اعشی همدان، هر کدام به نوعی در تاریخ و ادبیات شناخته شدهاند و نام آنها نماد ارادت و احترام به مقام و منزلتهای اجتماعی و فرهنگی است. این افراد نشاندهندهی قدرت و تأثیر شخصیتها در زمان خود هستند.
نوای قمری، و طوطی، که: با رودست و میبرسر
نشید بلبل و صلصل: «قفانبک» و «من ذکری»
هوش مصنوعی: صدای قمر و طوطی به گوش میرسد، در حالی که بلبل با نوا و صدای دلانگیز خود آواز میخواند و از یاد خدا سخن میگوید.
یکی چون معبد مطرب، دوم چون زلزل رازی
سیم چون ستی زرین، چهارم چون علی مکی
هوش مصنوعی: در اینجا به توصیف اشخاصی پرداخته شده است. نخستین فرد همانند یک معبد موسیقی است، دومی به زلزلهای شگرف شباهت دارد و سومی مانند سیمی درخشان و در نهایت، چهارمی به علی مکی اشاره دارد که میتواند نماد بزرگی و عظمت باشد.
چو طوبی گشت شاخ بید و شاخ سرو و نوژ و گل
نشسته ارغنونسازان به زیر سایهٔ طوبی
هوش مصنوعی: زمانی که شاخ بید به مانند درخت طوبی شود، و شاخ سرو و گل، سازندههای آهنگ و موسیقی در زیر سایهٔ طوبی نشسته باشند، فضایی پر از زیبایی و آرامش به وجود میآید.
یکی چون چتر زنگاری،دوم چون سبز عماری
سیم چون قامت حوری، چهارم نامهٔ مانی
هوش مصنوعی: این تصویرها به وصف چهار چیز میپردازد. مورد اول اشاره به یک چتر زنگاری دارد که ممکن است نشاندهندهی چیزی محافظتکننده و قدیمی باشد. دومین مورد به سبزی و طراوت اشاره دارد که ممکن است نمایانگر زندگی یا جوانی باشد. سومین تصویر به قواره و زیبایی حوریها اشاره دارد که نمادی از زیبایی و جذابیت است. و در نهایت، چهارمین مورد به نامهٔ مانی اشاره دارد که ممکن است به معنای شناخت، پیام یا معرفتی عمیق باشد.
گل سرخ و پر تیهو، گل زرد و پر نارو
به شعر و عشق این هردو، کنند این هر دو تا دعوی
هوش مصنوعی: گل سرخ و پر تیهو و گل زرد، هر کدام به نوعی در دنیای شعر و عشق خود را نشان میدهند. این دو همواره در تلاشند تا برتری خود را ثابت کنند و هرکدام ادعای خاصی در این عرصه دارند.
یکی همچون جمیل آمد، دوم مانند بثینه
سه دیگر چون زهیر آمد، چهارم چون ام اوفی
هوش مصنوعی: چندین نفر با beauty و جذابیت های مختلف به خوبی توصیف شدهاند. یک نفر شبیه جمیل است، دومی به بثینه شباهت دارد، سومی مانند زهیر و چهارمی مانند ام اوفی به نظر میرسد.
کنار آبدان گشته به شاخ ارغوان حامل
سحاب ساجگون گشته به طفل عاجگون حبلی
هوش مصنوعی: در کنار حوض، درخت ارغوانی به شدت رشد کرده و سحابی نرم و نازک به شکل نوزادی در آغوش دارد.
یکی چون دیدهٔ یعقوب و دیگر چون رخ یوسف
سه دیگر چون دل فرعون، چهارم چون کف موسی
هوش مصنوعی: چشمی مانند چشم یعقوب، چهرهای مانند یوسف، دلی شبیه دل فرعون و دستی مانند دست موسی.
به باغ مشکبوی اندر، نسیم باغ را جنبش
به راغ سبز روی اندر، فرات آب را مجری
هوش مصنوعی: در باغ خوشبو، نسیم موجب حرکت گلها و گیاهان میشود و در کنار رودخانه، آب به آرامی جریان دارد.
یکی چون روی این خواجه، دوم چون امر این مهتر
سیم چون رای این سید، چهارم دست این مولی
هوش مصنوعی: این مصراع به توصیف ویژگیها و صفات چهار شخص اشاره دارد. اولین شخص به زیبایی و جذابیت چهرهاش تشبیه شده، دومی به قدرت و فرماندهیاش، سومی به حکمت و تدبیرش، و چهارمی به دلسوزی و مهربانیاش. به طور کلی، هر یک از این افراد با ویژگی خاص خود مورد ستایش قرار گرفتهاند.
خداوندیکه حزم وعزم و خشنودی و خشم او
رسیدستند این هر یک، به حد غایةالقصوی
هوش مصنوعی: خداوندی که دارای هوشمندی، اراده، رضایت و خشم است، هر یک از این ویژگیها به بالاترین حد خود رسیدهاند.
یکی پرّانتر از صرصر، دوم بُرانتر از خنجر
سیم شیرینتر از شکر، چهارم تلخ چون دفلی
هوش مصنوعی: شخصی وجود دارد که در پرواز و حرکت از باد تند سریعتر است، دیگری در برش و تیزی از خنجر برندهتر است. شخص سومی شیرینتر از شکر است و کسی نیز هست که طعمی تلخ مانند گیاه تلخ 'دفلی' دارد.
چو خوانش هیچ خوانی نه، چو حالش هیچ حالی نه
چو هالش هیچ هالی نه، چو جانش هیچ جانی نی
هوش مصنوعی: وقتی نه چیزی میخواند، نه حال و احوالی دارد و نه نشانی از زندگی در او مشاهده میشود، به نوعی کاملاً بیخبر و بیحالت است.
یکی سرمایهٔ نعمت، دوم سرمایهٔ دولت
سه دیگر سایهٔ رحمت، چهارم مایهٔ تقوی
هوش مصنوعی: در اینجا به چهار چیز مهم اشاره شده است که میتواند به زندگی فرد کمک کند: اولین چیزی که در زندگی لازم است، نعمت و برکت است. دومین سرمایه، دولت و ثروت است که به فرد امکان میدهد وضعیت مالی بهتری داشته باشد. سومین نکته، سایهای از رحمت و محبت است که میتواند آرامش و امنیت را به زندگی ببخشد. و چهارمین مورد، تقواست که به انسان کمک میکند تا به درستی و انصاف رفتار کند و از حرام دوری کند.
فعالش مایهٔ خیر و جمالش آیت خوبی
جلالش نزهت خلق و کمالش زینت دنیی
هوش مصنوعی: عملکرد او موجب خیر و برکت است و زیباییاش نشانه خوبی و عظمت اوست. او باعث سرسبزی و زیبایی خلقت است و کمالاتش زینتبخش دنیای ماست.
یکی ماء معین آمد دگر عینالیقین آمد
سیم حبلالمتین آمد، چهارم عروةالوثقی
هوش مصنوعی: یک منبع زلال و پاک آمده است، سپس یقین واضح و روشن آمده، بعد از آن رشتهای محکم و استوار نمایان شده و در نهایت، رابطی قوی و مطمئن عرضه گردیده است.
عداوت کردن و قصد و خلاف و کین او هریک
برآرند از سر شیران جنگی طامةالکبری
هوش مصنوعی: دشمنی و نیات بد و دشمنیها هرکدام به نوعی از جنگجویان قوی و شجاع مشمول آسیبهای بزرگ و ویرانی میشوند.
یکی چون مشک بویقطان، دوم چون دام بوجعده
سیم چون چنگ بوالحارث، چهارم دست بویحیی
هوش مصنوعی: این جمله به توصیف صفات و ویژگیهای چهار فرد یا چیز میپردازد. فرد اول مانند مشک، بوی خوشی دارد و دلپذیر است. فرد دوم مانند دام، جذاب و فریبنده است. فرد سوم که به چنگ هنر اشاره دارد، میتواند نواهای زیبا و دلنشینی ایجاد کند. نهایتاً فرد چهارم، همانند یحیی، ممکن است به ویژگیهای خاص یا صفات معنوی اشاره داشته باشد. به طور کلی، همه این توصیفها از زیبایی، جذابیت و احساسات خوشایند حکایت میکنند.
به روی پاک و رای نیک و فعل خوب و کار خوش
نظیر او ندانم کس، چه در دنیی، چه در عقبی
هوش مصنوعی: هیچ کس را در دنیا یا در آخرت نمیشناسم که در پاکی، نیکنظری، کردار خوب و کارهای خوش همسطح او باشد.
یکی چون چشمه زمزم، دوم چون زهرهٔ ازهر
سیم چون روضهٔ رضوان، چهارم جنة الماوی
هوش مصنوعی: این جمله به توصیف چهار چیز یا مکان میپردازد. اولی به آب معصوم و زلال چشمهای اشاره دارد که پاکی و خلوص را به تصویر میکشد. دومی به زیبایی و درخشندگی ستارهای اشاره میکند که جذاب و دلفریب است. سومی به باغی رویایی میماند که مملو از نعمتها و زیباییهاست. و چهارمی به بهشتی اشاره دارد که مکان آرامش و آسایش است.
رضای او کند روشن، ثنای او کند نیکو
هوای او کند بینا، سخای او کند فریی
هوش مصنوعی: خوشنودی او باعث روشنی دل میشود، ستایش او خوب و پسندیده است. محبت او بینش و آگاهی میآورد و generosity او باعث برکت و فزونی میگردد.
یکی جان و دل لاغر، دوم مغز و سر تاری
سه دیگر صورت زشت و چهارم دیدهٔ اعمی
هوش مصنوعی: یک نفر دارای قلب و روحی ضعیف است، دیگری دارای ذهن و فکر پریشان، سومی چهرهای نازیبا دارد و چهارمی هم چشمانی نابینا.
سنا و سیرت پاک و نهاد و هیبت او را
چهار آیات معجز کرد ما را از نبی الاعلی
هوش مصنوعی: سخن از ویژگیهای برجسته و نورانی اوست که در نتیجهی چهار آیه معجزهآسا ما را از مقام پیامبر بزرگ آگاه میسازد.
یکی معراج نیکویی، دوم ساماح پیروزی
سه دیگر چشمهٔ کوثر چهارم حیة تسعی
هوش مصنوعی: این بیت به توصیف چهار ویژگی مهم و با ارزش میپردازد. اولین ویژگی، اوج زیبایی است که به معنای کمال و نیکویی اشاره دارد. دومین ویژگی، پیروزی و برتری را نشان میدهد. سومین ویژگی، چشمهای از خیر و برکت را به تصویر میکشد که به معنی فراوانی و نعمت است. و در نهایت، چهارمین ویژگی، زندگیای سرشار از تلاش و کوشش را به تصویر کشیده است.
وقار و عزم و برش را و باسش را و سهمش را
نداند کرد آن صافی و سر ابن ابی سلمی
هوش مصنوعی: به نظر میرسد که فردی به صفات و ویژگیهای برجستهای مانند وقار، عزم، قدرت و سهمی که در زندگی دارد، آگاهی ندارد. او نمیداند که چقدر میتواند در زندگی تأثیرگذار باشد و در این زمینه به نوعی غفلت کرده است.
یکی از کوه دارد زور و دیگر جنبش از ماهی
سه دیگر قوت از تنین، چهارم هیبت از افعی
هوش مصنوعی: در اینجا به تنوع قدرتها و تواناییهای موجود در طبیعت اشاره شده است. یکی از این قدرتها از کوه ناشی میشود و به معنای استحکام و پایداری است. دیگری حرکت و جنبش را از ماهی میگیرد که نشانهی چابکی و آزادی است. سومین قدرت از تنین، که موجودی افسانهای است، بیانگر نیرو و شکوه است. و در نهایت، قدرت هیبت و ترس را از افعی میگیرد که نماد خطر و هوشیاری است. به طور کلی، این متن به قابلیتها و توانمندیهای مختلفی که در طبیعت وجود دارد، اشاره میکند.
من از عبدالمجید افلح ابن المنتشر منم
همه خیر و همه خوبی همه بر و همه نشری
هوش مصنوعی: من از عبدالمجید افلح ابن المنتشر هستم و تمام خوبیها و نیکوییها از من است. من بهترین و روشنترین هستم.
یکی طعم عسل دارد، دوم شیرینی شکر
سه دیگر لذت من و چهارم خوشی سلوی
هوش مصنوعی: یکی از اینها مانند عسل شیرین و لذیذ است، دیگری مثل شکر خوشمزه است، سومین مورد لذتی را به همراه دارد و چهارمی هم خوشی و شادی را به ارمغان میآورد.
حدیث لفظهای او و جد ... و جور او
هم اندر عالم علوی هم اندر عالم سفلی
هوش مصنوعی: سخن در مورد کلمات او و زیباییهایش، و همچنین سرشت او در دنیاهای بالا و پایین وجود دارد.
یکی درویش را نعمت، دوم محبوس را راحت
سیم بیراه را عطفت، چهارم دیدهٔ اعمی
هوش مصنوعی: در اینجا به چهار نوع از نعمتها و برکات اشاره شده است. نخست، درویشی که دارای نعمت است و از زندگی خود راضی است. دوم، شخصی که در زندان به سر میبرد و آرزوی آزادی و آسایش را دارد. سوم، کسی که در دنیا به دنبال محبت و توجه است. و چهارم، فردی که بینایی ندارد و آرزو دارد که دریچهای به دنیای روشنایی برایش گشوده شود. هر یک از این افراد به نوعی در جستجوی خوشبختی و آرامش در زندگی هستند.
خداوندا! یکی بنگر به باغ و راغ و دشت و در
که گشته از خوشی و نیکویی و پاکی و خوبی
هوش مصنوعی: پروردگارا! نگاهی به باغها و دشتها و طبیعت بینداز که پر شده از زیبایی، شادی و پاکی.
یکی بتخانهٔ آزر، دوم بتخانهٔ مشکو
سه دیگر جنت العدن و چهارم جنت الماوی
هوش مصنوعی: در این متن به چهار مکان یا مفهوم اشاره شده است: اولی معبد آزر، که به عبادت بتها مربوط میشود؛ دومی معبد مشکو؛ سومی به بهشت عدن اشاره دارد که جایی برای رحمت و آرامش است؛ و چهارمی به بهشت ماوی اشاره میکند که به معنای اقامتگاه یا خانه امن است. این چهار مکان هر کدام نمادهایی از اعتقادات و باورهای مختلف هستند.
کنون هر وقت و هر ساعت به زیر شاخ و زیرگل
تن خویش و تن ما را چهار آلای کن احری
هوش مصنوعی: اکنون در هر زمان و هر لحظه، زیر درختان و گلها، جسم و جان خود و ما را با چهار چیز پاک ساز.
یکی طنبورهٔ کویی دوم طنبور حدادی
سه دیگر جام بغدادی، چهارم باد الصری
هوش مصنوعی: در اینجا به چهار نوع ساز و وسیله اشاره شده است. اولین مورد طنبور مخصوص یک محله یا کوی خاص است، دومین مورد طنبور حدادی که ممکن است متعلق به شخص یا سبک خاصی باشد، سومین مورد جامی از بغداد است که نشاندهندهی هنر و فرهنگ آن منطقه است، و چهارمین مورد بادی است که به صدای نرم و دلنشین اشاره دارد. به عبارتی، این اشیا و سازها نمادهایی از موسیقی و فرهنگ مختلف هستند که هر کدام زیبایی و ویژگیهای خاص خود را دارند.
الا تا از صبورانست، نام چار پیغمبر
هم اندر مصحف اولی، هم اندر مصحف اخری
هوش مصنوعی: به یاد داشته باشید که صبر و شکیبایی ویژگیای است که از جانب خداوند به برخی افراد داده شده است. بنابراین، نام چهار پیامبر در هر دو نسخه از کتاب مقدس به چشم میخورد و نشاندهنده اهمیت و جایگاه آنها در تاریخ و آموزههای آسمانی است.
یکی یعقوب بن اسحق و دیگر یوسف چاهی
سیم ایوب پیغمبر، چهارم یونس متی
هوش مصنوعی: در میان شخصیتهای مهم تاریخی و دینی، یکی یعقوب است که پدر یوسف میباشد. سپس یوسف را داریم که در چاهی قرار گرفت. ایوب پیامبر نیز از چالشها و مصیبتها عبور کرد و یونس، که در دل ماهی بود، از دیگر شخصیتهاست.
جمالت باد و جاهت باد و عزت باد و آسانی
هم اندر عالم کبری، هم اندر عالم صغری
هوش مصنوعی: برایت جمال و مقام و عزت آرزو میکنم و همچنین آرزوی سهولت و آسانی در زندگی چه در دنیای بزرگ و چه در دنیای کوچک.
یکی بی رنج و بیسختی، دوم بیدرد و بیماری
سیم بیذل و بیخواری، چهارم بیغمی شادی
هوش مصنوعی: کسی که بدون زحمت و سختی زندگی میکند، دیگری که از درد و بیماری دور است، سومی که در تنگنا و ذلت قرار ندارد و چهارمی که از غم و اندوه بیخبر است، همگی زندگی خوبی دارند.