گنجور

شمارهٔ ۴۰

نوبهار از خوید و گل‌آراست گیتی رنگ رنگ
ارغوانی گشت خاک و پرنیانی گشت سنگ
گل شکفت و لاله بنمود از نقاب سرخ روی
آن ز عنبر برد بوی و این ز گوهر برد رنگ
شاخ بادام از شکوفه لعبتی شد آزری
جام‌های می گرفته برگ‌ها هر سو به چنگ
ابر شد نقاش چین و باد شد عطار روم
باغ شد ایوان نور و راغ شد دریای گنگ

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

نوبهار از خوید و گل‌آراست گیتی رنگ رنگ
ارغوانی گشت خاک و پرنیانی گشت سنگ
هوش مصنوعی: بهار تازه شروع شده و گل‌ها شکوفه کردند. زمین به رنگ‌های مختلف ارغوانی درآمد و خاک و سنگ‌ها نیز مانند پرنیان زیبا و نرم شدند.
گل شکفت و لاله بنمود از نقاب سرخ روی
آن ز عنبر برد بوی و این ز گوهر برد رنگ
هوش مصنوعی: گل شکفت و لاله با رنگ سرخ خود خود را نشان داد. بوی خوشی که از آن به مشام می‌رسید مانند عطر عنبر بود و رنگ لاله هم به زیبایی گوهر می‌درخشید.
شاخ بادام از شکوفه لعبتی شد آزری
جام‌های می گرفته برگ‌ها هر سو به چنگ
هوش مصنوعی: شاخ بادام با شکوفه‌های زیبا مانند یک تکه طلا درخشید، و جام‌های می‌گرفته برگ‌ها را در هر طرف جمع‌آوری کرده است.
ابر شد نقاش چین و باد شد عطار روم
باغ شد ایوان نور و راغ شد دریای گنگ
هوش مصنوعی: ابر به عنوان نقاشی از چین ظاهر شده و باد مانند عطار در حال جستجو است. باغ به مکانی از نور تبدیل شده و نهرها همچون دریای گنگ جریان دارد.