اطلاعات
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چو از زلف شب باز شد تابها
فرو مرد قندیل محرابها
هوش مصنوعی: زمانی که تاریکی شب کنار رفت و زلف آن گشوده شد، نورها و زینتهای محراب کمکم فروکش کردند.
سپیدهدم، از بیم سرمای سخت
بپوشید بر کوه سنجابها
هوش مصنوعی: صبح زود، سنجابها برای فرار از سرما و سرمای شدید، بر روی کوهها پناه میگیرند.
به میخوارگان ساقی آواز داد
فکنده به زلف اندرون تابها
هوش مصنوعی: ساقی به میخواران پیام داد و در زلف زیبایش تاب و تماشا برپا کرده است.
به بانگ نخستین از آن خواب خوش
بجستیم چون گو ز طبطابها
هوش مصنوعی: با بلند شدن از خواب شیرین، به سرعت به دنیای واقعی برگشتیم، همچون صدای شادی و جشنهایی که به گوش میرسد.
عصیر جوانه هنوز از قدح
همیزد به تعجیل پرتابها
هوش مصنوعی: عصاره جوانه هنوز در حال بیرون آمدن از لیوان بود و به سرعت پرتاب میشد.
از آواز ما خفته همسایگان
بیآرام گشتند در خوابها
هوش مصنوعی: آوای ما باعث شد که همسایگان در خوابهایشان آرام نداشته باشند و بیدار شوند.
برافتاد بر طرف دیوار و بام
ز بگمازها نور مهتابها
هوش مصنوعی: نور ماه بر دیوار و بام میتابد و آنجا را روشن کرده است.
منجم به بام آمد از نور می
گرفت ارتفاع سطرلابها
هوش مصنوعی: منجم بر روی بام خانه رفت و از نور برای اندازهگیری ارتفاع ستارهها استفاده کرد.
ابر زیر و بم شعر اعشی قیس
همیزد زننده به مضرابها
هوش مصنوعی: ابر در حال نواختن شعری از اعشی قیس است و صدای سازها را به اهتزاز درآورده است.
و کاس شربت علی لذة
و اخری تداویت منها بْها
هوش مصنوعی: و جام شراب را به خاطر لذتش نوشیدم و از جام دیگری برای درمان خود استفاده کردم.
لکی یعلم الناس انی امرو
اخذت المعیشة من بابها
هوش مصنوعی: شخصی به دیگران یاد میدهد که من در امور زندگیام، با صداقت و از راه درست پیش میروم.
حاشیه ها
ظاهراً معنی دو بیت آخر چنین است:
«جامی از شراب بهر لذت نوشیدم و با جام دیگری از آن، [خماریِ] آن را درمان کردم. تا بدانند که من مردی هستم که زندگی را از راه درست آن رفتهام»
1392/02/30 22:04
مسعود نیکپور
شفیعی کدکنی بااستقبال ازاین شعر منوچهری شعری باعنوان سنجابهاسروده اشت. سحرگه که رنگین شدند آبها برافتاد برچهرشان تابها/شدازبادبیداردل سبزه زار همه مخملی سربه سر خوابها/نمودند دربرکه طرح افق چوتصویرهادردل قابها....والی آخر.
گویا علامه طباطبایی نیز شعر معروف خود را، به مطلع «همی گویم و گفتهام بارها / بود کیش من مهر دلدارها»، به اقتفای همین شعر سرودهاند.
بدینوسیله میخوام نظر قبلیم رو اصلاح کنم: شعر علامه طباطبایی به اقتفای این شعر منوچهری نیست. بر همون وزن هست و از لحاظ قافیه هم ممکنه تأثیر پذیرفته باشه، ولی همقافیه نیست. قافیه شعر منوچهری «ـ اب» و قافیه شعر علامه «ـ ار» هست.
1403/10/17 21:01
Heydar Barsam
حضرت شیخ بهایی در کتاب نفیس کشکول آورده است که راغب در محاضرات گوید: اعشی، شاعر، دائم الخمر بود. از شعر اوست:و کأس شربت علی لذه و اخری تداویت منها بها ؛:گویند اعشی در خانه ی میفروشی فارسی زبان بمرد. از او که پرسیدند چرا مرد، گفت: «منها بها بکشتش