گنجور

شمارهٔ ۳

چو از زلف شب باز شد تاب‌ها
فرو مرد قندیل محراب‌ها
سپیده‌دم، از بیم سرمای سخت
بپوشید بر کوه سنجاب‌ها
به میخوارگان ساقی آواز داد
فکنده به زلف اندرون تاب‌ها
به بانگ نخستین از آن خواب خوش
بجستیم چون گو ز طبطاب‌ها
عصیر جوانه هنوز از قدح
همی‌زد به تعجیل پرتاب‌ها
از آواز ما خفته همسایگان
بی‌آرام گشتند در خواب‌ها
برافتاد بر طرف دیوار و بام
ز بگمازها نور مهتاب‌ها
منجم به بام آمد از نور می
گرفت ارتفاع سطرلاب‌ها
ابر زیر و بم شعر اعشی قیس
همی‌زد زننده به مضراب‌ها
و کاس شربت علی لذة
و اخری تداویت منها بْها
لکی یعلم الناس انی امرو
اخذت المعیشة من بابها

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چو از زلف شب باز شد تاب‌ها
فرو مرد قندیل محراب‌ها
هوش مصنوعی: زمانی که تاریکی شب کنار رفت و زلف آن گشوده شد، نورها و زینت‌های محراب کم‌کم فروکش کردند.
سپیده‌دم، از بیم سرمای سخت
بپوشید بر کوه سنجاب‌ها
هوش مصنوعی: صبح زود، سنجاب‌ها برای فرار از سرما و سرمای شدید، بر روی کوه‌ها پناه می‌گیرند.
به میخوارگان ساقی آواز داد
فکنده به زلف اندرون تاب‌ها
هوش مصنوعی: ساقی به میخواران پیام داد و در زلف زیبایش تاب و تماشا برپا کرده است.
به بانگ نخستین از آن خواب خوش
بجستیم چون گو ز طبطاب‌ها
هوش مصنوعی: با بلند شدن از خواب شیرین، به سرعت به دنیای واقعی برگشتیم، همچون صدای شادی و جشن‌هایی که به گوش می‌رسد.
عصیر جوانه هنوز از قدح
همی‌زد به تعجیل پرتاب‌ها
هوش مصنوعی: عصاره جوانه هنوز در حال بیرون آمدن از لیوان بود و به سرعت پرتاب می‌شد.
از آواز ما خفته همسایگان
بی‌آرام گشتند در خواب‌ها
هوش مصنوعی: آوای ما باعث شد که همسایگان در خواب‌هایشان آرام نداشته باشند و بیدار شوند.
برافتاد بر طرف دیوار و بام
ز بگمازها نور مهتاب‌ها
هوش مصنوعی: نور ماه بر دیوار و بام می‌تابد و آنجا را روشن کرده است.
منجم به بام آمد از نور می
گرفت ارتفاع سطرلاب‌ها
هوش مصنوعی: منجم بر روی بام خانه رفت و از نور برای اندازه‌گیری ارتفاع ستاره‌ها استفاده کرد.
ابر زیر و بم شعر اعشی قیس
همی‌زد زننده به مضراب‌ها
هوش مصنوعی: ابر در حال نواختن شعری از اعشی قیس است و صدای سازها را به اهتزاز درآورده است.
و کاس شربت علی لذة
و اخری تداویت منها بْها
هوش مصنوعی: و جام شراب را به خاطر لذتش نوشیدم و از جام دیگری برای درمان خود استفاده کردم.
لکی یعلم الناس انی امرو
اخذت المعیشة من بابها
هوش مصنوعی: شخصی به دیگران یاد می‌دهد که من در امور زندگی‌ام، با صداقت و از راه درست پیش می‌روم.

حاشیه ها

1391/05/19 03:08
مهدی

ظاهراً معنی دو بیت آخر چنین است:
«جامی از شراب بهر لذت نوشیدم و با جام دیگری از آن، [خماریِ] آن را درمان کردم. تا بدانند که من مردی هستم که زندگی را از راه درست آن رفته‌ام»

1392/02/30 22:04
مسعود نیکپور

شفیعی کدکنی بااستقبال ازاین شعر منوچهری شعری باعنوان سنجابهاسروده اشت. سحرگه که رنگین شدند آبها برافتاد برچهرشان تابها/شدازبادبیداردل سبزه زار همه مخملی سربه سر خوابها/نمودند دربرکه طرح افق چوتصویرهادردل قابها....والی آخر.

1392/02/04 18:05

گویا علامه طباطبایی نیز شعر معروف خود را، به مطلع «همی گویم و گفته‌ام بارها / بود کیش من مهر دلدارها»، به اقتفای همین شعر سروده‌اند.

1392/02/05 13:05

بدین‌وسیله می‌خوام نظر قبلیم رو اصلاح کنم: شعر علامه طباطبایی به اقتفای این شعر منوچهری نیست. بر همون وزن هست و از لحاظ قافیه هم ممکنه تأثیر پذیرفته باشه، ولی هم‌قافیه نیست. قافیه شعر منوچهری «ـ اب» و قافیه شعر علامه «ـ ار» هست.

1403/10/17 21:01
Heydar Barsam

حضرت شیخ بهایی در کتاب نفیس کشکول آورده است  که راغب در محاضرات گوید: اعشی، شاعر، دائم الخمر بود. از شعر اوست:و کأس شربت علی لذه  و اخری تداویت منها بها     ؛:گویند اعشی در خانه ی میفروشی فارسی زبان بمرد. از او که پرسیدند چرا مرد، گفت: «منها بها بکشتش