شمارهٔ ۲۵ - در وصف بهار و مدح خواجه طاهر
باد نوروزی همی در بوستان سامر شود
تا به سحرش دیدهٔ هر گلبنی ناظر شود
گل که شب ساهر شود پژمرده گردد بامداد
وین گل پژمرده چون ساهر شود زاهر شود
ابر هزمان پیش روی آسمان بندد نقاب
آسمان بر رغم او در بوستان ظاهر شود
زردگل بیمار گردد، فاخته بیمار پرس
یاسمین ابدال گردد خردما زائر شود
آستین نسترن پر بیضهٔ عنبر شود
دامن بادامبن پر لل فاخر شود
مرغ بی بربط، به بربط ساختن دانا شود
آهو اندر دشت چون معشوقگان شاطر شود
بلبل شیرین زبان بر جوزبن راوی شود
زندباف زندخوان بر بیدبن شاعر شود
کبک رقاصی کند، سرخاب غواصی کند
این بدین معروف گردد، آن بدان شاهر شود
باد همچون دزد گردد هر طرف دیباربای
بوستان آراسته چون کلبهٔ تاجر شود
هر زمان دزد اندر افتد کلبه را غارت کند
مرغ چون بازاریان بر کار ناصابر شود
نوبهاران مفرش صدرنگ پوشد تا مگر
دوستی از دوستان خواجهٔ طاهر شود
اختیار اول سلطان که از گیهان منش
اختیار ذوالجلال اول و آخر شود
بر هوای خویشتن قاهر شد و بهتر کسی
او بود کو بر هوای خویشتن قاهر شود
نیست جابر بر کس و بر خویشتن، و آنکس که او
بر کسی جابر بود، بر خویشتن جابر شود
پیش او هم مکرمت هم محمدت حاصل شدهست
هادم بخل او بود کو جود را عامر شود
نفس او پاکیزه است و خلق او پاکیزهتر
نفس تن چون خلق تن طاهر شود طاهر شود
قدرتش بر خشم سخت خویش میبینم روان
مرد باید، کو به خشم سخت بر قادر شود
همتش آنست تا غالب شود بر دشمنان
راست چون بر دشمنان غالب شود غافر شود
ای قوی رای و قوی خاطر، مرا معلوم نیست
هیچ کس چون تو، قوی رای و قوی خاطر شود
نعمت بسیار داری، شکر از آن بسیارتر
نعمت افزونتر شود آن را که او شاکر شود
عقل و دین آمرت گشت و گشت مامورت هوی
عقل و دین مامور گردد، چون هوی آمر شود
از صیانت، هیچ با فاجر نیامیزی به هم
هر که با فاجر نشیند، همچنان فاجر شود
دولت ضایر به گاه صلح تو نافع شود
دولت نافع به گاه خشم تو ضایر شود
کهتر اندر خدمتت والاتر از مهتر شود
شاعر اندر مدحتت والاتر از شاعر شود
تا موحد را دل اندر معرفت روشن شود
تا منجمرا دو چشم اندر فلک ناظر شود
طالع مسعود پیش بخت تو طالع شود
طایر میمون فراز تخت تو طایر شود
شمارهٔ ۲۴: آمد ای سید احرار! شب جشن سدهشمارهٔ ۲۶ - در مدح سلطان مسعود غزنوی: صنما بی تو دلم هیچ شکیبا نشود
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
باد نوروزی همی در بوستان سامر شود
تا به سحرش دیدهٔ هر گلبنی ناظر شود
هوش مصنوعی: باد نوروزی در باغها و گلزارهای بهاری میوزد تا به هنگام سحر، چشمان هر گلی به زیبایی خود خیره شود.
گل که شب ساهر شود پژمرده گردد بامداد
وین گل پژمرده چون ساهر شود زاهر شود
هوش مصنوعی: گل وقتی که شب بیدار و سرزنده باشد، صبح که میشود پژمرده میشود و این گل پژمرده وقتی بیدار و زنده شود، دوباره زیبا و درخشان میشود.
ابر هزمان پیش روی آسمان بندد نقاب
آسمان بر رغم او در بوستان ظاهر شود
هوش مصنوعی: ابرهای تیره، بر فراز آسمان پوشش میزنند، اما با وجود آنها، آسمان در دل باغ به روشنی خود را نشان میدهد.
زردگل بیمار گردد، فاخته بیمار پرس
یاسمین ابدال گردد خردما زائر شود
هوش مصنوعی: اگر زردگل بیمار شود، فاخته نیز از یاسمین حال او را میپرسد و با این حال، خرد ما همچنان زائر خواهد ماند.
آستین نسترن پر بیضهٔ عنبر شود
دامن بادامبن پر لل فاخر شود
هوش مصنوعی: آستین گل نسترن به خاطر عطر خوشش مانند بیضهٔ عنبر میشود و دامن درخت بادام به خاطر زیباییاش مثل پارچهٔ گرانبها و فاخر جلوهگری میکند.
مرغ بی بربط، به بربط ساختن دانا شود
آهو اندر دشت چون معشوقگان شاطر شود
هوش مصنوعی: پرندهای که هیچ ارتباطی با ساز ندارد، با فراگیری نواختن ساز، میتواند به شکل آهوهایی در دشت درآید که مانند معشوقان زیبا و دلربا به نظر میرسند.
بلبل شیرین زبان بر جوزبن راوی شود
زندباف زندخوان بر بیدبن شاعر شود
هوش مصنوعی: بلبل با صدای دلنشین خود، بر درخت جوز مینشینه و آواز میخوانه، در حالی که کسی در کنار او بافتنی میبافه و همزمان شاعر نغمههای بید را در مییابد.
کبک رقاصی کند، سرخاب غواصی کند
این بدین معروف گردد، آن بدان شاهر شود
هوش مصنوعی: کبک با حرکاتش رقص میکند و در عین حال به شنا کردن در آب نیز میپردازد. این موضوع باعث میشود که یکی از آنها به شهرت برسد و دیگری به خاطر ویژگیاش به تحویل درآید.
باد همچون دزد گردد هر طرف دیباربای
بوستان آراسته چون کلبهٔ تاجر شود
هوش مصنوعی: باد مانند دزدی به هر سمت میوزد، در حالی که باغ زیبا و آراسته مثل خانهی یک تاجر به نظر میرسد.
هر زمان دزد اندر افتد کلبه را غارت کند
مرغ چون بازاریان بر کار ناصابر شود
هوش مصنوعی: هر وقت دزدی وارد کلبهای شود، آنجا را غارت میکند و پرنده هم مانند بازاریان، بر کار ناامید و ناصبور میشود.
نوبهاران مفرش صدرنگ پوشد تا مگر
دوستی از دوستان خواجهٔ طاهر شود
هوش مصنوعی: بهار تازه به لباس زیبایی آراسته میشود تا شاید دوستی از دوستان خواجه طاهر به او بپیوندد.
اختیار اول سلطان که از گیهان منش
اختیار ذوالجلال اول و آخر شود
هوش مصنوعی: نخستین و بزرگترین انتخاب و اراده صاحب قدرت، همان ارادهای است که از آغاز تا پایان عالم به آن تعلق دارد و شایستگی خاصی دارد.
بر هوای خویشتن قاهر شد و بهتر کسی
او بود کو بر هوای خویشتن قاهر شود
هوش مصنوعی: کسی که بر خواستهها و تمایلات خود کنترل و تسلط پیدا کند، از دیگران بهتر است.
نیست جابر بر کس و بر خویشتن، و آنکس که او
بر کسی جابر بود، بر خویشتن جابر شود
هوش مصنوعی: هیچکس نمیتواند بر دیگران یا حتی بر خود تسلط داشته باشد و آن کسی که بر دیگران تسلط پیدا میکند، در واقع بر خود نیز تسلط پیدا خواهد کرد.
پیش او هم مکرمت هم محمدت حاصل شدهست
هادم بخل او بود کو جود را عامر شود
هوش مصنوعی: در برابر او همرفتاری شایسته و هم مهربانی وجود دارد. اما این بخل و سختگیری است که میتواند باعث شود generosity و بخشندگی آشکار شود.
نفس او پاکیزه است و خلق او پاکیزهتر
نفس تن چون خلق تن طاهر شود طاهر شود
هوش مصنوعی: شخصیت او بسیار پاک و خالص است و اساس وجودش از هر گونه آلودگی به دور است. زمانی که جان او به کمال برسد، بدنش نیز به طهارت و پاکی خواهد رسید.
قدرتش بر خشم سخت خویش میبینم روان
مرد باید، کو به خشم سخت بر قادر شود
هوش مصنوعی: من در واقعیت، قدرت او را در برابر خشم شدیدش میبینم. مردی باید وجود داشته باشد که بتواند بر خشم خود غلبه کند و این کار نابغهای میطلبد.
همتش آنست تا غالب شود بر دشمنان
راست چون بر دشمنان غالب شود غافر شود
هوش مصنوعی: عزم و اراده او به قدری قوی است که میخواهد بر دشمنانش پیروز شود، همچنان که وقتی بر آنها غلبه پیدا کند، به آرامش و عفوی درونی دست خواهد یافت.
ای قوی رای و قوی خاطر، مرا معلوم نیست
هیچ کس چون تو، قوی رای و قوی خاطر شود
هوش مصنوعی: ای کسی که اراده و اندیشهات قوی است، من نمیدانم هیچکس دیگری مانند تو میتواند از نظر اراده و اندیشه چنین قوی باشد.
نعمت بسیار داری، شکر از آن بسیارتر
نعمت افزونتر شود آن را که او شاکر شود
هوش مصنوعی: اگر نعمتهای زیادی داری، باید شکرگزاری کنی، چون با شکرگزاری، نعمتها بیشتر میشوند و کسی که شکرگزار باشد، از نعمتها بهره بیشتری خواهد برد.
عقل و دین آمرت گشت و گشت مامورت هوی
عقل و دین مامور گردد، چون هوی آمر شود
هوش مصنوعی: اگر عقل و دین تحت تاثیر هوی و خواستههای نفسانی قرار بگیرند، دیگر نمیتوانند به درستی وظایف خود را انجام دهند. در واقع، وقتی هوی بر عقل و دین تسلط یابد، آنها نیز مجبور خواهند شد که تابع هوی شوند.
از صیانت، هیچ با فاجر نیامیزی به هم
هر که با فاجر نشیند، همچنان فاجر شود
هوش مصنوعی: اگر آدم با انسانهای نابکار و فاجران معاشرت کند، نباید انتظار داشته باشد که از آلودگی آنها در امان بماند. هر که با بدکاران بنشیند و همنشین شود، به تدریج همانگونه خواهد شد.
دولت ضایر به گاه صلح تو نافع شود
دولت نافع به گاه خشم تو ضایر شود
هوش مصنوعی: در زمان صلح، نعمتی که به دست میآید، برای تو مفید خواهد بود و در زمان خشم، نعمتی که به دست آوردهای، میتواند به زیان تو تبدیل شود.
کهتر اندر خدمتت والاتر از مهتر شود
شاعر اندر مدحتت والاتر از شاعر شود
هوش مصنوعی: هر کس که در خدمت تو باشد، حتی اگر از نظر رتبه پایینتر باشد، میتواند از کسانی که در مقام بالاتری قرار دارند، برتر شود. همچنین، شاعران در ستایش تو میتوانند از دیگر شاعران بهتر و سرآمدتر شوند.
تا موحد را دل اندر معرفت روشن شود
تا منجمرا دو چشم اندر فلک ناظر شود
هوش مصنوعی: وقتی دل مؤمن در علم و شناخت روشن میشود، مانند آن است که یک منجم دو چشم به آسمان میدوزد و میتواند اجرام آسمانی را مشاهده کند.
طالع مسعود پیش بخت تو طالع شود
طایر میمون فراز تخت تو طایر شود
هوش مصنوعی: سرنوشت خوش و نیکو بر بخت تو حاکم خواهد شد و پرنده خوشیمن بر فراز تخت تو جای خواهد گرفت.