گنجور

شمارهٔ ۲۴

آمد ای سید احرار! شب جشن سده
شب جشن سده را حرمت، بسیار بود
برفروز آتش برزین که درین فصل شتا
آذر برزین پیغمبر آذار بود
آتشی باید چونانکه فراز علمش
برتر از دایرهٔ گنبد دوار بود
چون ز گردون بر ازین سلسلهٔ زر اندود
قرص خورشید، فرو خفته، نگونسار بود
آتش و دود چو دنبال یکی طاووسی
که بر اندوده به طرف دم او قار بود
وان شرر گویی طاووس به گرد دم خویش
لؤلؤ خرد فتالیده به منقار بود
چون یکی خیمهٔ مرجان ز برش نافهٔ مشک
که سمنبرگ بر آن نافهٔ عطار بود
یا چو زرین شجری در شده اطراف شجر
که بر او بر ثمر از لؤلؤ شهوار بود
باغبان این شجر از جای بجنباند سخت
تا فرو بارد باری که براشجار بود
می خور ای سید احرار، شب جشن سده
باده خوردن بلی از عادت احرار بود
زان می ناب، که تا داری در دست و چراغ
باز دانستنشان از هم دشوار بود
هرکه را کیسه گران ، سخت گرانمایه بود
هرکه را کیسه سبک ، سخت سبکسار بود
من بر خواجه روم تا دهدم سیم بسی
تا مرا نیز به نزدیک تو مقدار بود
هست جبار ولیکن متواضع گه جود
متواضع که شنیده‌ست که جبار بود
طالب شعر و جوانمردترین همه خلق
آن جوانمردست کو طالب اشعار بود

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

آمد ای سید احرار! شب جشن سده
شب جشن سده را حرمت، بسیار بود
هوش مصنوعی: ای بزرگوار آزادگان! شب جشن سده، شبی است که بسیار اهمیت و جایگاه دارد.
برفروز آتش برزین که درین فصل شتا
آذر برزین پیغمبر آذار بود
هوش مصنوعی: در این فصل تابستان، آتش برزین را روشن کن، زیرا آتش برزین، پیامبر آزار و سختی است.
آتشی باید چونانکه فراز علمش
برتر از دایرهٔ گنبد دوار بود
هوش مصنوعی: آتشینی باید که بالاتر از قوس آسمان و دایرهٔ گنبدی باشد که به دور می‌چرخد.
چون ز گردون بر ازین سلسلهٔ زر اندود
قرص خورشید، فرو خفته، نگونسار بود
هوش مصنوعی: خورشید که بر فراز آسمان در زنجیره‌ای از زر مانند به نظر می‌رسد، در حال غروب است و به حالت خمودی در می‌آید.
آتش و دود چو دنبال یکی طاووسی
که بر اندوده به طرف دم او قار بود
هوش مصنوعی: آتش و دود مانند دودی هستند که دنباله‌روی یک طاووس زیباست، طاووسی که با پرهایش بر روی دم خود دوده‌ای را ریخته است.
وان شرر گویی طاووس به گرد دم خویش
لؤلؤ خرد فتالیده به منقار بود
هوش مصنوعی: گویی آن شرر مثل طاووس است که به دور دم خود، مرواریدهای ریز را با منقار خود می‌چید.
چون یکی خیمهٔ مرجان ز برش نافهٔ مشک
که سمنبرگ بر آن نافهٔ عطار بود
هوش مصنوعی: وقتی که یکی از خیمه‌های زیبا و زینتی مرجانی را برافراشت، بوی خوش مشک از آن به مشام رسید، که عطر پرچم بر روی آن معطر بود.
یا چو زرین شجری در شده اطراف شجر
که بر او بر ثمر از لؤلؤ شهوار بود
هوش مصنوعی: یا همچون درخت زریفی که در اطراف خود میوه‌هایی از مروارید می‌روید.
باغبان این شجر از جای بجنباند سخت
تا فرو بارد باری که براشجار بود
هوش مصنوعی: باغبان باید با تلاش و کوشش، این درخت را جابه‌جا کند تا بار سنگینی که برای درختان است، به زمین بیفتد.
می خور ای سید احرار، شب جشن سده
باده خوردن بلی از عادت احرار بود
هوش مصنوعی: ای سید آزادمردان، باده بنوش در شب جشن سده، زیرا خوردن نوشیدنی، از عادات آزادی‌خواهان است.
زان می ناب، که تا داری در دست و چراغ
باز دانستنشان از هم دشوار بود
هوش مصنوعی: از آن شراب ناب، که وقتی در دستت هست، تشخیص دادن این‌که چراغ و شراب از هم چه تفاوتی دارند، سخت است.
هرکه را کیسه گران ، سخت گرانمایه بود
هرکه را کیسه سبک ، سخت سبکسار بود
هوش مصنوعی: هر کسی که پول زیاد و سنگینی داشته باشد، فردی با ارزش و بزرگ است و هر کسی که پول کمی داشته باشد، به او کم‌ارزش و بی‌اعتنا می‌نگرند.
من بر خواجه روم تا دهدم سیم بسی
تا مرا نیز به نزدیک تو مقدار بود
هوش مصنوعی: من به حضور آقای بزرگ می‌روم تا مقداری پول به او بدهم، تا شاید من هم در نزدیکی تو مقداری ارزش پیدا کنم.
هست جبار ولیکن متواضع گه جود
متواضع که شنیده‌ست که جبار بود
هوش مصنوعی: بله، فردی ممکن است قدرتمند و سرسخت باشد، اما در عین حال تواضع و فروتنی را نیز در رفتار خود داشته باشد. او با سخاوت و مهربانی رفتار می‌کند، چرا که شنیده که افرادی با قدرت و جباریت، باید در برابر دیگران فروتن باشند.
طالب شعر و جوانمردترین همه خلق
آن جوانمردست کو طالب اشعار بود
هوش مصنوعی: به دنبال شعر و ادب، جوانمردترین فرد میان مردم کسی است که خود را جویای اشعار می‌داند.