گنجور

رباعی شمارۀ ۱۱

هنگام صبوح گر بت حورسرشت
پُر می قدحی به من دهد بر لب کشت
هر چند که باشد این سخن از من زشت
سگ به ز من ار هیچ کنم یاد بهشت

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: علی پی‌سپار

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

هنگام صبوح گر بت حورسرشت
پُر می قدحی به من دهد بر لب کشت
هوش مصنوعی: در صبحگاه، اگر معشوق زیبا و دلربا جامی پر از شراب به من بدهد، زندگی مانند دشت سرسبز و حاصلخیز خواهد بود.
هر چند که باشد این سخن از من زشت
سگ به ز من ار هیچ کنم یاد بهشت
هوش مصنوعی: هرچند ممکن است که این حرف من زشت به نظر برسد، اما این بهتر است که یاد آسمان را فراموش کنم تا اینکه به یاد من بیفتید.

حاشیه ها

1391/09/22 22:11
فروغ

قبلاً یه جایی دیده بودم یادم نیس کجا
هر چند که باشد این سخن از من زشت
سگ به زمن ار هیچ کنم یاد بهشت

1391/10/26 20:12
خاطره

بله بانو مهستی به تقلید از این رباعی خیام این رباعی را نوشته اند:
در فصل بهار اگر بتی حور سرشت/یک ساغر می دهد مرا بر لب کشت
هر چند به نزد عامه این باشد زشت/سگ به ز من است اگر برم نام بهشت

1391/10/14 02:01
شباویز

بیت دوم این شعر شباهت زیادی به این رباعی خیام دارد:
در فصل بهار گر بتی حور سرشت
یک ساغر می دهد مرا بر لب کشت
هر چند به نزد عامه این باشد زشت
سگ به ز من است اگر برم نام بهشت
ویرایش میر جلال الدین کزازی

1391/11/23 23:01
حامد زاعی

این رباعی منتصب به خیام نیز میباشد
در فصل بهار اگر بتی هور سرشت
یک ساغر می ، دهد مرا بر لب کشت
در چشم عوام اگر چه این باشد زشت
سگ به ز من ار برم دگر نام بهشت
اینجوری عروض و قافیه هم کاملا سالم هستن

1392/01/16 15:04
سید محمد

اینجا خودمو خیام میفرماییم
لب جوی و می ناب وصنمی هور سرشت
سگ به زمن است اگر برم نام بهشت

1392/02/15 12:05
حسین

خطاب به هموندان حاشیه نویس:
هرکسی از ظن خود شد یارمن

1392/02/15 12:05
امین کیخا

سپاس برای کاربری هموند حسین جان

1394/11/02 13:02
بهرام مشهور

منهم این رباعی را از خیام بدینگونه خوانده بودم :
در فصل بهار اگر بتی حور سرشت
یک جرعه می بردهدم بر لب کشت
هرچند که این سخن بسی باشد زشت
سگ به ز من است اگر کنم یاد بهشت

1403/09/22 12:11
احسان کیهانی

هنگام صبوح گر بت حورسرشت

اگر در هنگام صبح، معشوقی زیباروی و فرشته‌وش (مانند حور بهشتی) به من توجه کند...

 

پُر می قدحی به من دهد بر لب کشت

و جامی سرشار از شراب (نماد عشق و سرمستی) را در کنار سبزه‌زار به من بدهد...

 

هر چند که باشد این سخن از من زشت

هرچند که گفتن این سخن ممکن است زشت و ناپسند به نظر برسد...

 

سگ به ز من ار هیچ کنم یاد بهشت

اما اگر در آن لحظه به یاد بهشت بیفتم، از سگ هم پست‌ترم!

شاعر در اینجا عشق زمینی و لذت حضور معشوق را بر هر چیزی حتی بهشت ترجیح می‌دهد. او بیان می‌کند که در کنار معشوق و در لحظه عشق‌ورزی، فکر کردن به پاداش‌های اخروی یا معنوی بی‌معنی است. این بیت‌ها نشان‌دهنده اولویت عشق و لذت در لحظه است که از دغدغه‌های معنوی و ماورایی پیشی می‌گیرد.