گنجور

شمارهٔ ۲۶

کار از لب خشک و دیده تر بگذشت
تیر ستمت ز جان و دل بر بگذشت
آبیم نمود بس تنک آتش عشق
چون پای بر آن نهادم از سر بگذشت

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

کار از لب خشک و دیده تر بگذشت
تیر ستمت ز جان و دل بر بگذشت
هوش مصنوعی: کار به جایی رسید که چهره‌ام بی‌رمق و چشمانم پر از اشک شد. تیر ستمی که به من زدی، از جان و دل بگذشت و مرا نابود کرد.
آبیم نمود بس تنک آتش عشق
چون پای بر آن نهادم از سر بگذشت
هوش مصنوعی: من در آتش عشق همچون آبی هستم که بسیار کم عمق است. وقتی پای خود را بر آن می‌گذارم، گویی از سر آن می‌گذرد و به عمق بیشتری نمی‌رسد.