گنجور

شمارهٔ ۶

باغبان از ما در گلزار بندیدن چرا؟
جان گرفتن بهر یک نظاره نادیدن چرا؟
با نگاهی قتل من کردی و رفتی جان من
کام خود از خون من دیدی و رنجیدن چرا؟
لشکر مژگان مکش بر کشتگان ناز خود
ملک، ملک توست دیگر فکر چاپیدن چرا؟
روی گردان، چین در ابرو افکنان از ما چه بود
فصل گل از ماه قوس این ژاله باریدن چرا؟
گر جمال کعبه ی مقصود می خواهی بنال
در بیابان طلب، ای دوست، خوابیدن چرا؟
گل چو از بلبل نخواهد غیر شیون مطلبی
تا بود جان در بدن دیگر ننالیدن چرا؟
شمع چون از سوزش پروانه می نالد به جوش
جان اگر شیرین تر است، آخر نسوزیدن چرا؟
احتیاط جان «وفایی»، نیست در بازار عشق
دوست گفتن سر ز تیغ دوست خاریدن چرا؟

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

باغبان از ما در گلزار بندیدن چرا؟
جان گرفتن بهر یک نظاره نادیدن چرا؟
هوش مصنوعی: چرا باغبان ما را در گلزار نمی‌بیند؟ آیا برای دیدن یک منظره چشم‌نواز باید جان بگیریم؟
با نگاهی قتل من کردی و رفتی جان من
کام خود از خون من دیدی و رنجیدن چرا؟
هوش مصنوعی: با نگاهی که به من انداختی، جانم را گرفتی و رفتی. تو از درد و رنج من لذت بردی، پس چرا باید دلخور باشم؟
لشکر مژگان مکش بر کشتگان ناز خود
ملک، ملک توست دیگر فکر چاپیدن چرا؟
هوش مصنوعی: چشم‌های شما مانند لشکری هستند که بر روی افرادی که از زیبایی‌هایتان آسیب دیده‌اند، می‌تازند. اما این زیبایی و جذبه تنها متعلق به شماست و نیازی به نگرانی و تلاش برای تصاحب دیگران نیست.
روی گردان، چین در ابرو افکنان از ما چه بود
فصل گل از ماه قوس این ژاله باریدن چرا؟
هوش مصنوعی: ای محبوب، با چهره‌ی سرد و ابروهای خمیده‌ات از ما دوری کردی، پس چرا در این فصل گل، باران ژاله بر زمین می‌بارد؟
گر جمال کعبه ی مقصود می خواهی بنال
در بیابان طلب، ای دوست، خوابیدن چرا؟
هوش مصنوعی: اگر زیبایی کعبه را می‌خواهی، باید در بیابان با اشتیاق و زاری جستجو کنی. چرا می‌خواهی بی‌خبر خوابیده باشی، ای دوست؟
گل چو از بلبل نخواهد غیر شیون مطلبی
تا بود جان در بدن دیگر ننالیدن چرا؟
هوش مصنوعی: اگر گل از بلبل نخواهد که چیزی جز ناله بگوید، پس وقتی جان در بدن است، چرا باید دیگر ناله کند؟
شمع چون از سوزش پروانه می نالد به جوش
جان اگر شیرین تر است، آخر نسوزیدن چرا؟
هوش مصنوعی: شمع وقتی که از سوزش پروانه گله می‌کند، نشان‌دهنده‌ی این است که هرچند زندگی شیرین‌تر است، اما چرا باید از سوختن و درد خود پرهیز کند؟
احتیاط جان «وفایی»، نیست در بازار عشق
دوست گفتن سر ز تیغ دوست خاریدن چرا؟
هوش مصنوعی: در عشق دوست، احتیاط و مراقبت از جان خود بی‌معناست؛ چرا که وقتی به عشق او وارد می‌شویم و از تیر و تبر او می‌گوییم، دیگر نباید انتظار نداشته باشیم که تنها در دامن امنی بمانیم. پس، چرا از زخم‌ها و دردهایی که ممکن است بر اثر آن عشق به ما برسد، بترسیم؟