شمارهٔ ۵
ای ترک خطا، ماه ختن، سرو دل آرا
بر سوخته ی خویش ببخشای خدا را
در هر شکن افتاده هزاران چو دل ما
مشکن دل ما، شانه مزن زلف دو تا را
سودازده ی زلف توم، مرحمتی کن
صد نیش به جان است از این مار دو تا را
از باد غبار در تو صد گله دارم
کین سرمه سلامی نکند دیده ی ما را
چشمان تو خوش ساخته با ابرو و مژگان
کافر عجب از کف ندهد قبله نما را
حال دل صد پاره به جانان که رساند؟
کاندر حرمش ره نبود باد صبا را
من خود به کجا، یار کجا این چه «وفایی» است
با پادشهان کی سر و کار است گدا را؟
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای ترک خطا، ماه ختن، سرو دل آرا
بر سوخته ی خویش ببخشای خدا را
هوش مصنوعی: ای ترک زیبا، ای ماه ختن، ای سرو دلانگیز، بر دل سوختهام رحمت کن و خدا را سپاس گوی.
در هر شکن افتاده هزاران چو دل ما
مشکن دل ما، شانه مزن زلف دو تا را
هوش مصنوعی: در هر شکستگی قلب ما، هزاران درد و غم نهفته است. پس به دل ما آسیب نزن و به زلفهای این دو به هم تابیده، دست نزن.
سودازده ی زلف توم، مرحمتی کن
صد نیش به جان است از این مار دو تا را
هوش مصنوعی: من به شدت درگیر زلف تو هستم، لطفی کن و از این دو مار به جانم حمله کن، چون این درد و زخمها برایم بهتر از بیاحساس بودن است.
از باد غبار در تو صد گله دارم
کین سرمه سلامی نکند دیده ی ما را
هوش مصنوعی: از وزش باد گرد و غبار در تو ناراحت و دلگیرم، زیرا این سرمهای که به چشم ما میزند، حتی سلامی هم به ما نمیکند.
چشمان تو خوش ساخته با ابرو و مژگان
کافر عجب از کف ندهد قبله نما را
هوش مصنوعی: چشمان تو به قدری زیبا و دلربا هستند که با ابرو و مژههای تو هماهنگی شگفتانگیزی دارند که هیچ چیز نمیتواند زیبایی و جذابیت آنها را تحتالشعاع قرار دهد.
حال دل صد پاره به جانان که رساند؟
کاندر حرمش ره نبود باد صبا را
هوش مصنوعی: دلهای شکسته چگونه میتوانند به محبوب برسند؟ زیرا نسیم صبا هم در حرم او راهی ندارد.
من خود به کجا، یار کجا این چه «وفایی» است
با پادشهان کی سر و کار است گدا را؟
هوش مصنوعی: من خود را نمیدانم به کجا میروم و محبوبم به کجا میرود. این چه نوع وفایی است که بین ما وجود دارد، در حالی که گدایان هیچ ارتباطی با پادشاهان ندارند؟