گنجور

شمارهٔ ۵۱

بت من طره چو بر برگ سمن بر شکند
رونق ماه برد، قیمت عنبر شکند
گنه از چشم تو نبود ز دل آزردن ما
ترک چون مست بود شیشهٔ ساغر شکند
بسته زلف تو به هر حلقه هزاران دل زار
ترسم این بارگران پشت سمند در شکند
گر به این صورت زیبای تو افتد نظرش
راهب دیر، صنم در سر آذر شکند
مانی از چشم تو کج ساخته ابروی ترا
شانه از مستی خود در سر پر گر شکند
دل و دلبر به هم آمیخته مشکن دل ما
دل دلداده شکستن دل دلبر شکند
هر که را پایه بلند است گرفتار بلاست
ستم چرخ نگر پهلوی افسر شکند
خال در کنج لبت وقت تبسم گویا
هندوی تنگ شکر بر لب کوثر شکند
چشم مست تو چنان صید دلم کرد به چشم
شاهبازی که پر و بال کبوتر شکند
منصب قدر وفایی بر دانایان است
غم جاهل نتوان خورد که گوهر شکند
شب تاریک «وفایی» بود آن روز که یار
سنبل شیفته بر برگ سمن در شکند

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بت من طره چو بر برگ سمن بر شکند
رونق ماه برد، قیمت عنبر شکند
هوش مصنوعی: اگر محبوب من، موی خود را بر شاخه سمن بریزد، زیبایی ماه را از بین می‌برد و ارزش عطر عنبر را نیز کم می‌کند.
گنه از چشم تو نبود ز دل آزردن ما
ترک چون مست بود شیشهٔ ساغر شکند
هوش مصنوعی: گناه از تو نیست، چون دل ما را می‌آزاری. وقتی ترک مست باشد، شیشهٔ ساغر را می‌شکند.
بسته زلف تو به هر حلقه هزاران دل زار
ترسم این بارگران پشت سمند در شکند
هوش مصنوعی: بند زلف تو به گونه‌ای است که هزاران دل بی‌تاب و نگران را در خود دارد. می‌ترسم که این بار سنگین، بر پشت اسب بیفتد و بشکند.
گر به این صورت زیبای تو افتد نظرش
راهب دیر، صنم در سر آذر شکند
هوش مصنوعی: اگر راهبی در دیر به زیبایی تو نظر کند، بتی که در دلش دارد را خواهد شکست.
مانی از چشم تو کج ساخته ابروی ترا
شانه از مستی خود در سر پر گر شکند
هوش مصنوعی: عشقت باعث شده که ابروهایت به شکلی زیبا و دلربا باشند، گویی که خداوند با دقت خاصی آنها را طراحی کرده است. این زیبایی چنان دلنشین است که در حین نشئگی، ممکن است قلبم بشکند.
دل و دلبر به هم آمیخته مشکن دل ما
دل دلداده شکستن دل دلبر شکند
هوش مصنوعی: دل و معشوق به هم پیوندی عمیق دارند، پس دل ما را نشکنید. اگر دل دلداده‌ای بشکند، دل معشوق نیز خواهد شکست.
هر که را پایه بلند است گرفتار بلاست
ستم چرخ نگر پهلوی افسر شکند
هوش مصنوعی: هر کسی که مقام و موقعیت بالایی داشته باشد، ممکن است دچار مشکلات و سختی‌ها شود. به ستم زمان نگاه کن که چگونه بر گردن بلندانی‌ها فشار می‌آورد و آن‌ها را از حالت طبیعی خود خارج می‌کند.
خال در کنج لبت وقت تبسم گویا
هندوی تنگ شکر بر لب کوثر شکند
هوش مصنوعی: نقطه‌ی سیاهی که در گوشه‌ی لب تو وجود دارد، هنگام لبخند زدن، گویی مانند دختری هندی است که شکر را در لب‌های کوثر می‌شکند.
چشم مست تو چنان صید دلم کرد به چشم
شاهبازی که پر و بال کبوتر شکند
هوش مصنوعی: چشم زیبای تو قلبم را به چنگ آورد، همچون شاه‌بازی که با قدرت پر و بال کبوتر را می‌شکند.
منصب قدر وفایی بر دانایان است
غم جاهل نتوان خورد که گوهر شکند
هوش مصنوعی: مقام و ارزش وفا تنها در دست دانایان است و کسی که نادان است، نمی‌تواند بار غم را تحمل کند، زیرا این کار به او آسیب می‌زند.
شب تاریک «وفایی» بود آن روز که یار
سنبل شیفته بر برگ سمن در شکند
هوش مصنوعی: در یک شب تاریک و غم‌انگیز، روزی که محبوبه‌ای با زیبایی مثل گل، در میان گل‌های سمن، عشق و تیرگی را شکسته و روشنی آورده است.