گنجور

شمارهٔ ۳۷

هر شام و سحر روی تو دیدن مزه دارد
گل ها ز گلستان تو چیدن مزه دارد
در دام تو افتادن و تیری ز تو خوردن
در پای تو بر خاک تپیدن مزه دارد
گل گل عرق از روی نگارین چه لطیف است
بر برگ سمن ژاله چکیدن مزه دارد
دست تو گرفتن، سر زلف تو کشیدن
وه وه! لب لعل تو گزیدن مزه دارد
قربان تو و رفت تو باشم که زآهو
رم کردن و استادن و دیدن تو مزه دارد
یک شیشه ی می در کفن ما بگذارید
در حشر هم، این باده کشیدن مزه دارد
عاشق شدن و در رخ ترسا نگریدن
می خوردن و زنار بریدن مزه دارد
در میکده رفتن، دو سه پیمانه کشیدن
وحشی شدن از خویش و رمیدن مزه دارد
قربان گلم در سر بازار محبت
کاغشته به خون، جامه دریدن مزه دارد
پر سوخته بی خود شدن از نشئه ی صهبا
تا کنگره ی عرش پریدن مزه دارد
خوش زمزمه ای بود که می خواند «وفایی»
بر کندن و پیوستن و دیدن مزه دارد

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

هر شام و سحر روی تو دیدن مزه دارد
گل ها ز گلستان تو چیدن مزه دارد
هوش مصنوعی: هر غروب و سپیده‌دم دیدن چهره‌ات خوشایند و لذت‌بخش است. چینی که از گل‌های گلستان تو می‌شود، هم لذتی خاص دارد.
در دام تو افتادن و تیری ز تو خوردن
در پای تو بر خاک تپیدن مزه دارد
هوش مصنوعی: افتادن در دام عشق و دردهایی که از آن می‌کشم، با وجود همه سختی‌ها، حس و لذت خاصی دارد.
گل گل عرق از روی نگارین چه لطیف است
بر برگ سمن ژاله چکیدن مزه دارد
هوش مصنوعی: عطر دل‌انگیز عرق گل از چهره زیبایی چقدر نرم و لطیف است، وقتی بر روی برگ سمن چکیده می‌شود، طعمی خوشایند دارد.
دست تو گرفتن، سر زلف تو کشیدن
وه وه! لب لعل تو گزیدن مزه دارد
هوش مصنوعی: در آغوش گرفتن دستان تو و بازی با موهای تو لذت‌بخش است، و بوسیدن لب‌های زیبایت طعمی خاص دارد.
قربان تو و رفت تو باشم که زآهو
رم کردن و استادن و دیدن تو مزه دارد
هوش مصنوعی: من برای تو قربان می‌شوم و حاضر هستم فرار کنم و دوباره برگردم، چون دیدن تو و تجربه‌ی زیبای تو ارزش دارد.
یک شیشه ی می در کفن ما بگذارید
در حشر هم، این باده کشیدن مزه دارد
هوش مصنوعی: در روز رستاخیز، یک شیشه شراب را در کفنم بگذارید، چون نوشیدن آن در آن روز طعم و لذت خاصی دارد.
عاشق شدن و در رخ ترسا نگریدن
می خوردن و زنار بریدن مزه دارد
هوش مصنوعی: عاشق شدن و در دیدار معشوق، بی‌تابی نکردن و به خاطر عشق، از چیزهای نامبارک پرهیز کردن، حس شیرینی دارد.
در میکده رفتن، دو سه پیمانه کشیدن
وحشی شدن از خویش و رمیدن مزه دارد
هوش مصنوعی: رفتن به میکده و نوشیدن چند جام الکل، فراموش کردن خود و حالت شور و شوقی که به انسان می‌دهد، بسیار لذت‌بخش است.
قربان گلم در سر بازار محبت
کاغشته به خون، جامه دریدن مزه دارد
هوش مصنوعی: من به خاطر عشق و محبت، حتی در اوج سختی‌ها و رنج‌ها هم احساس لذت و زیبایی می‌کنم. در حقیقت، در برابر تمام چالش‌ها و مشکلات، به عشق و عاشق بودن خود افتخار می‌کنم.
پر سوخته بی خود شدن از نشئه ی صهبا
تا کنگره ی عرش پریدن مزه دارد
هوش مصنوعی: از حالتی که در اثر نشئه‌ی شراب به وجود آمده، پر سوخته و بی‌خود شدن و به اوج آسمان پرواز کردن، احساس لذت و طعم خاصی دارد.
خوش زمزمه ای بود که می خواند «وفایی»
بر کندن و پیوستن و دیدن مزه دارد
هوش مصنوعی: زمزمه‌ای دلنشین بود که وفایی می‌خواند، و این نکته را بیان می‌کرد که جدایی و وصال احساس خاصی دارد و تجربه کردن آن لذت‌بخش است.