گنجور

شمارهٔ ۳۵

دل که با طره ی جانان سر سودا دارد
روزگارش که پریشان گذرد جا دارد
شمع را سوزش پروانه به جایی نرساند
یار در کشتنم از ناله چه پروا دارد!
دهن تنگ ترا خنده اگر معجزه نیست
پس چرا تنگ شکر عقد ثریا دارد؟
یک زمان بخت من از خواب گران در نشود
یادگاری است کزان نرگس شهلا دارد
از غم طوبی و فردوس فراغی دگر است
هر که با یاد تو در کوی تو مأوا دارد
زلف را خم شده در پیش خطش دیدم و گفت:
رو سیه آن که به نو کیسه مدارا دارد
از من غم زده دل می طلبد غمزده ی دوست
دوستان! دلبر ما نرگس گویا دارد
گفتم: از لعل لبت بوسه «وفایی» طلبید
گفت: دیوانه که از هیچ تمنا دارد

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دل که با طره ی جانان سر سودا دارد
روزگارش که پریشان گذرد جا دارد
هوش مصنوعی: کسی که دلش درگیر محبت محبوب است، طبیعی است که روزگارش آشفته و ناآرام بگذرد.
شمع را سوزش پروانه به جایی نرساند
یار در کشتنم از ناله چه پروا دارد!
هوش مصنوعی: شمع در حال سوختن، پروانه را به مقصدی نمی‌رساند، اما دوست در کشتن من از ناله‌هایم هیچ نگرانی ندارد!
دهن تنگ ترا خنده اگر معجزه نیست
پس چرا تنگ شکر عقد ثریا دارد؟
هوش مصنوعی: اگر دهن تنگ تو خنده‌ای برایش نیافته، پس چرا در هنگام تنگی شکر، عقدِ ستاره ثریا وجود دارد؟
یک زمان بخت من از خواب گران در نشود
یادگاری است کزان نرگس شهلا دارد
هوش مصنوعی: مدتی است که شانس من از خواب عمیق بیدار نمی‌شود و یادگاری از آن است که آن کژال زیبا دارد.
از غم طوبی و فردوس فراغی دگر است
هر که با یاد تو در کوی تو مأوا دارد
هوش مصنوعی: هر کسی که در یاد تو و در کوی تو زندگی می‌کند، از غم و اندوه دنیا دور است و احساس آرامش و خوشبختی واقعی را تجربه می‌کند.
زلف را خم شده در پیش خطش دیدم و گفت:
رو سیه آن که به نو کیسه مدارا دارد
هوش مصنوعی: زلف او را دیدم که به شکل خمیده‌ای در مقابل خط زیبایش قرار گرفته بود و گفت: "سیاه‌روید کسی که با مال اندک و ناداری، در برابر شما صبر و تحمل می‌کند."
از من غم زده دل می طلبد غمزده ی دوست
دوستان! دلبر ما نرگس گویا دارد
هوش مصنوعی: دوست غمگین و دلشکسته به من نیاز دارد و این در حالی است که معشوق ما، گویا چشمانش مانند گل نرگس است.
گفتم: از لعل لبت بوسه «وفایی» طلبید
گفت: دیوانه که از هیچ تمنا دارد
هوش مصنوعی: گفتم: از شوق لبت یک بوسه وفادارانه بخواهید. او پاسخ داد: دیوانه، کسی که از هیچ چیز نمی‌خواهد.