گنجور

شمارهٔ ۳۱

ای بت چین ای بلای جان خط و خالت
داد ز بیداد پادشاه جمالت
من چه دهم شرح غصهٔ شب هجران
ای من و هجران فدای روز وصالت
بس که ز مهر رخ تو ناله کشیدم
کاستم از غم چو ابروان هلالت
باورت ار نیست در فراق تو مردم
شاهد ما حضرت جناب خیالت
بر من و بر دل به چشم لطف نگاهی
ای من و دل فدای چشم غزالت
سوخت مرا آتش فراق تو مگذار
دست من و دامن جناب وصالت
کشتن عاشق اگر مراد تو باشد
خون «وفایی» هزار بار حلالت

اطلاعات

وزن: مفتعلن فاعلات مفتعلن فع (منسرح مثمن مطوی منحور)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای بت چین ای بلای جان خط و خالت
داد ز بیداد پادشاه جمالت
هوش مصنوعی: ای معشوق زیبا، تو همچون بلای جان من هستی. خط و خال تو از ظلم و ستم پادشاه زیبایی‌ات روایت می‌کند.
من چه دهم شرح غصهٔ شب هجران
ای من و هجران فدای روز وصالت
هوش مصنوعی: من چگونه می‌توانم درد و غم شب جدایی را توصیف کنم، ای معشوق من؟ ای کاش این جدایی به پای روز وصال تو قربانی می‌شد.
بس که ز مهر رخ تو ناله کشیدم
کاستم از غم چو ابروان هلالت
هوش مصنوعی: به خاطر محبت و زیبایی چهره‌ات به اندازه‌ای ناله و غمگینی کرده‌ام که حالا غم و اندوهم مثل ابروهای هلالی شکل شده است.
باورت ار نیست در فراق تو مردم
شاهد ما حضرت جناب خیالت
هوش مصنوعی: اگر به حرف‌های من باور نداری، من به خاطر دوری تو از دنیا رفتم و تنها شاهد من، افکار و خیالات تو هستند.
بر من و بر دل به چشم لطف نگاهی
ای من و دل فدای چشم غزالت
هوش مصنوعی: به من و دل من با نگاهی پر از محبت بنگر، ای کسی که من و دلم را فدای نگاه زیبایت کرده‌ای.
سوخت مرا آتش فراق تو مگذار
دست من و دامن جناب وصالت
هوش مصنوعی: آتش فراق تو مرا به شدت سوزانده است، لطفاً اجازه نده که دستم به دامن وجود تو برسد.
کشتن عاشق اگر مراد تو باشد
خون «وفایی» هزار بار حلالت
هوش مصنوعی: اگر هدف تو کشتن عاشق است، خون وفایی برای تو هزار بار حلال است.