گنجور

شمارهٔ ۳۰

دلبری دارم که در عالم نظیرش کم تر است
رخ قمر، بالا صنوبر، لب شکر، تن مرمر است
زلف و رو، بالا و ابرو، وان بناگوش و لبش
عقرب و خورشید، تیر و قوس و شیر و شکر است
قامت دل کش، جمال خوش، دهان تنگ او
نخل طوبی، باغ جنت، سبزه زار کوثر است
خانه خالی، شمع سوزان، یار در بر، می به کف
هر که را ممکن بود این عیش و نوش اسکندر است
لب به لب، سینه به سینه، ناف بر بالای ناف
ای مسلمانان ازین عالم چه عالم خوش تر است
گفتم: ای نامهربان این خانه آن کیست؟ گفت:
چشمه ی حیوان اگر خواهی کمی پایین تر است
چشمه و معشوقه ی ایمان ستان در خلوتی
هر کسی داند «وفایی» را مسلمان، کافر است

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دلبری دارم که در عالم نظیرش کم تر است
رخ قمر، بالا صنوبر، لب شکر، تن مرمر است
هوش مصنوعی: من دلبری دارم که در دنیا مانند او خیلی کم است. چهره‌اش همچون ماه، قامتش مثل درخت صنوبر، لب‌هایش شیرینی مثل شکر و تنش همچون مرمر نرم و زیباست.
زلف و رو، بالا و ابرو، وان بناگوش و لبش
عقرب و خورشید، تیر و قوس و شیر و شکر است
هوش مصنوعی: فردی با زیبایی‌هایی خاص و خیره‌کننده توصیف شده است. موها و صورتش جذاب و تسخیرکننده‌اند، ابروانش تیز و خاص هستند، و گوش‌ها و لب‌هایش به گونه‌ای افسونگر می‌نمایند. همچنین، ویژگی‌های چهره‌اش به شکلی ظریف و شیرین، یادآور زیبایی‌هایی همچون خورشید وعناصر طبیعی دیگر است.
قامت دل کش، جمال خوش، دهان تنگ او
نخل طوبی، باغ جنت، سبزه زار کوثر است
هوش مصنوعی: اندام زیبا و دلربای او، جمال طراوت‌بخش و لب‌خند‌هایش، مانند درخت مقدس طوبی و باغی از بهشت، حسی از طراوت و زندگی را به همراه دارد.
خانه خالی، شمع سوزان، یار در بر، می به کف
هر که را ممکن بود این عیش و نوش اسکندر است
هوش مصنوعی: خانه‌ای خالی از سکنه و شمعی که روشن است، یاری در کنار و در دست داشتن می. هر کسی که بتواند از این لذت و خوشی بهره‌مند شود، مانند اسکندر، بزرگ و شکوه‌مند است.
لب به لب، سینه به سینه، ناف بر بالای ناف
ای مسلمانان ازین عالم چه عالم خوش تر است
هوش مصنوعی: ای مسلمانان، پیوند و نزدیکی بین یکدیگر و برقراری ارتباطات عمیق انسانی، به قدری زیبا و دلنشین است که در این دنیا هیچ چیز زیباتر از آن وجود ندارد.
گفتم: ای نامهربان این خانه آن کیست؟ گفت:
چشمه ی حیوان اگر خواهی کمی پایین تر است
هوش مصنوعی: گفتم: ای بی‌رحم، صاحب این خانه کهست؟ او پاسخ داد: اگر خواستی، چشمه‌ی حیات کمی پایین‌تر قرار دارد.
چشمه و معشوقه ی ایمان ستان در خلوتی
هر کسی داند «وفایی» را مسلمان، کافر است
هوش مصنوعی: در محیطی خصوصی، هرکس به نوعی از وفاداری آگاه است. این وفاداری، مانند چشمه‌ای زنده و معشوقی است که ایمان را می‌سازد. در اینجا، معنای واقعی ایمان و وفاداری مهم‌تر از برچسب‌های دینی است.