گنجور

شمارهٔ ۲۱

ای آن که خطت سبز، لبت آب حیات است
گرد شکرستان مگر این جوی نبات است
زین لب چه تکلم، چه تبسم، همه شیرین
مانا لب شیرین تو صد کوزه نبات است
یارا نرهانم زخم زلف تو دل را
زان روی که شام غم تو روز نجات است
جامی شب دوشین به من شیفته دادند
کین باده ی نوشین ز خرابات، زکات است
گر کافر زلفم پی آن لعل دلارا
عیبم مکن آب حیوان در ظلمات است
ساقی به سر پیر مغان باده بگردان
کاین شیشه چراغ شب آه درجات است
هر جا که منم در طلب روی تو هستم
گویی که منم تشنه و روی تو فرات است
زین رفتن و باز آمدنم دل بربودند
این کیست چنین دلبر و شیرین حرکات است
اوصاف جمال تو «وفایی» چه نویسد
اندازهٔ حسن تو که بیرون ز صفات است

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای آن که خطت سبز، لبت آب حیات است
گرد شکرستان مگر این جوی نبات است
هوش مصنوعی: ای کسی که خط زیبایت سبز است و لبانت مانند آب حیات می‌نماید، آیا در این باغ شکرپاشی، این جوی آب، نشانه‌ی نعمت‌ها و زیبایی‌ها نیست؟
زین لب چه تکلم، چه تبسم، همه شیرین
مانا لب شیرین تو صد کوزه نبات است
هوش مصنوعی: از این لب، هر نوع سخن و لبخندی که بشنوی، همه شیرین است. لب شیرین تو مانند صد کوزه قند است.
یارا نرهانم زخم زلف تو دل را
زان روی که شام غم تو روز نجات است
هوش مصنوعی: ای دوست، من نمی‌توانم زخم دل را از زلف تو پنهان کنم، زیرا غم شب تو برایم روز نجات به حساب می‌آید.
جامی شب دوشین به من شیفته دادند
کین باده ی نوشین ز خرابات، زکات است
هوش مصنوعی: در شب گذشته، جامی پر از شراب خوش‌طعم به من دادند که نشان‌دهنده‌ی بخشش و دل‌باختگی به چیزی زیبا و لذیذ است. این شراب، نشانه‌ای از زکات و بخشش از مکان‌های پرنشاط و بدون قید و شرط است.
گر کافر زلفم پی آن لعل دلارا
عیبم مکن آب حیوان در ظلمات است
هوش مصنوعی: اگر کافر به زلف من نگاه کند و بخواهد که مرا به خاطر آن زیبا ببیند، ملامت نکن. چون آب حیات در تاریکی‌هاست و قابل مشاهده نیست.
ساقی به سر پیر مغان باده بگردان
کاین شیشه چراغ شب آه درجات است
هوش مصنوعی: ای ساقی، باده را به دست پیر می‌فروش برگردان چون این شیشه، نور شب و نشانه‌ی درجات ماست.
هر جا که منم در طلب روی تو هستم
گویی که منم تشنه و روی تو فرات است
هوش مصنوعی: هر جایی که من هستم، در جستجوی چهره تو هستم، مثل این که من عطش دارم و چهره تو مثل رود فرات می‌باشد.
زین رفتن و باز آمدنم دل بربودند
این کیست چنین دلبر و شیرین حرکات است
هوش مصنوعی: از رفتن و برگشتن من، دل‌ها را بردند. این چه کسی است که این‌قدر دلربا و خوش‌خلق است؟
اوصاف جمال تو «وفایی» چه نویسد
اندازهٔ حسن تو که بیرون ز صفات است
هوش مصنوعی: وصف زیبایی‌های تو، وفایی، چه چیزی می‌تواند بنویسد که اندازه جذابیت و زیبایی تو است؟ چرا که زیبایی تو فراتر از تمام ویژگی‌ها و صفات معمولی است.