گنجور

شمارهٔ ۲۰

ای فتنهٔ عالم به نگاه! این چه جمال است؟
کز وصف جمال تو زبانم همه لال است!
جانا دل من سوخت ز داغ لبت، آخر:
تا کی دل من تشنه ی این آب زلال است
بگذار که قربان شوم این شمع رخت را
در مذهب ما سوزش پروانه وصال است
ما را هوس وصل لب و زلف تو هیهات!
عمر خضر و آب بقا، فکر محال است!
این طلعت زیبای ترا مه نتوان گفت
کاین ثابت و آن سوخته ی برق زوال است
«شاید به دمم فاتحه ای عین کمال است
کس ماه ندیده است که در عین کمال است»
دور از تو چنان زار و نزار است «وفایی»
گویی که زمهجوری خورشید هلال است

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای فتنهٔ عالم به نگاه! این چه جمال است؟
کز وصف جمال تو زبانم همه لال است!
هوش مصنوعی: ای زیبایی جهان، با نگاهت چقدر جذابی! این چه زیبایی‌ای است که من از تو نمی‌توانم هیچ حرفی بزنم و زبانم بند آمده است؟
جانا دل من سوخت ز داغ لبت، آخر:
تا کی دل من تشنه ی این آب زلال است
هوش مصنوعی: عزیزم، دل من از شدت عشق و آرزوی تو سوخته است. دیگر تا کی باید قلبم برای این آبی زلال و شیرین عطش داشته باشد؟
بگذار که قربان شوم این شمع رخت را
در مذهب ما سوزش پروانه وصال است
هوش مصنوعی: اجازه بده قربانی روشنی چهره‌ات شوم، چرا که در اعتقاد ما، سوختن پروانه برای رسیدن به معشوق است.
ما را هوس وصل لب و زلف تو هیهات!
عمر خضر و آب بقا، فکر محال است!
هوش مصنوعی: ما به دنبال وصال و دیدار تو هستیم، اما این آرزو محال است! حتی اگر عمر جاودانی مانند خضر داشته باشیم و آب بقا نوشیم، باز هم نمی‌توانیم به این آرزو برسیم.
این طلعت زیبای ترا مه نتوان گفت
کاین ثابت و آن سوخته ی برق زوال است
هوش مصنوعی: چهره زیبای تو را نمی‌توان به راحتی توصیف کرد، زیرا همواره در حال تغییر و زوال است و نمی‌توان آن را به صورت ثابت در نظر گرفت.
«شاید به دمم فاتحه ای عین کمال است
کس ماه ندیده است که در عین کمال است»
هوش مصنوعی: شاید من هم در کمال خودم به پایان برسم و مانند یک تابلو زیبای هنری باشم که هیچ‌کس نتوانسته است زیبایی‌اش را به طور کامل ببیند.
دور از تو چنان زار و نزار است «وفایی»
گویی که زمهجوری خورشید هلال است
هوش مصنوعی: دور از تو زندگی برایم بسیار سخت و غم‌انگیز است، انگار که ماه در میان تاریکی و سردی خاصی قرار دارد و از گرمای خورشید دور است.