گنجور

شمارهٔ ۲

بتم بر طلعت خود شانه زد زلف چلیپا را
پریشان بر صباح عید دارد شام یلدا را
هلاکم کرده بی پروا فرنگی زاده ترسایی
که گر دستش رسد یکباره خون ریزد مسیحا را
من از رخسار و گیسوی تو حیرانم نمی دانم
که دخلش چیست این کافر ید بیضای موسی را
اگر محراب ابروی تو را از گریه می بیند
به فرق خویشتن ویران کند راهب کلیسا را
خیال قد جانان در دل سوزان و حیرانم
که ترسم آتش دوزخ بسوزد نخل طوبی را
بهار آمد بیا ساقی به رغم چرخ مینایی
وبال گردن زاهد بریزان خون مینا را
به یک خنده دل و دین «وفایی» برده، حیرانم
مگر برق یمان زد خرمن جان تمنا را

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بتم بر طلعت خود شانه زد زلف چلیپا را
پریشان بر صباح عید دارد شام یلدا را
هوش مصنوعی: عشق من با زیبایی‌های خود، زلف‌های پیچ در پیچ و بی‌نظم را مانند نشانه‌ای از خوشحالی روز جشن عید در هم می‌آمیزد، در حالی که شب یلدا را همواره در خاطر دارد.
هلاکم کرده بی پروا فرنگی زاده ترسایی
که گر دستش رسد یکباره خون ریزد مسیحا را
هوش مصنوعی: مرا به کام مرگ کشانده است فردی بی‌پروا و فرنگی‌زاده، که اگر به او دسترسی پیدا کند، به یک‌باره خون مسیح را خواهد ریخت.
من از رخسار و گیسوی تو حیرانم نمی دانم
که دخلش چیست این کافر ید بیضای موسی را
هوش مصنوعی: من از چهره و موهای تو شگفت‌زده‌ام و نمی‌دانم چه نیازی به این زیبایی دارم. این زیبایی مانند معجزه ید بیضای موسی است.
اگر محراب ابروی تو را از گریه می بیند
به فرق خویشتن ویران کند راهب کلیسا را
هوش مصنوعی: اگر ابروی تو را ببیند که از عشق می‌گرید، راهب کلیسا آن‌قدر تحت تأثیر قرار می‌گیرد که خانه و مذهب خود را ترک می‌کند و به عشق تو می‌پیوندد.
خیال قد جانان در دل سوزان و حیرانم
که ترسم آتش دوزخ بسوزد نخل طوبی را
هوش مصنوعی: در دل آشفته و سوزانم، تصویر محبوبم موج می‌زند و نگرانم که آتش جهنم به درخت طوبی آسیب برساند.
بهار آمد بیا ساقی به رغم چرخ مینایی
وبال گردن زاهد بریزان خون مینا را
هوش مصنوعی: بهار فرا رسیده، بیا ای نوش‌دهنده، با وجود گردش‌های زمان، بار گناه زاهد را کنار بگذار و شراب مینا را بریز.
به یک خنده دل و دین «وفایی» برده، حیرانم
مگر برق یمان زد خرمن جان تمنا را
هوش مصنوعی: با یک لبخند، دل و دینم را به دست آورده‌ای و من در شگفتم که آیا نوری از چشمانت به جان و آرزوهایم آسیب زده است؟