شمارهٔ ۱۷
گوشهٔ چشم توام گوشه نشین کرد ز خود
معنی گوشه نشین هر که نداند این است
من چه دانم به جگر گاه مرا دست که زد
این قدر هست که سرپنجهٔ او خونین است
شرح گریان ز غم زلف تو ناید به قلم
ماجرای من سودازده صد چندین است
خواستم از دهنش بوسه، به تیغم زد و گفت:
هر که بی جا بزند حرف، سزایش این است
من فدای قدم آن که دلم داد به دوست
مرده را هر که کند زنده مسیحا این است
گر به تیغم بزنی دست ندارم زلبت
چه کنم جان من آخر، نه که جان شیرین است؟
عرق روی تو بر گردن تو ریخته است
یا که با صبح بهار آمده این پروین است
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
گوشهٔ چشم توام گوشه نشین کرد ز خود
معنی گوشه نشین هر که نداند این است
هوش مصنوعی: نگاه تو من را به کنارهگیری و دوری از خود وادار کرده است. کسی که معنی گوشهنشینی را نمیداند، حس نکرده که این احساس چگونه است.
من چه دانم به جگر گاه مرا دست که زد
این قدر هست که سرپنجهٔ او خونین است
هوش مصنوعی: من نمیدانم چه بر من گذشته است، اما این را میدانم که انگشتان او به مقداری خونین شدهاند که نشان از زخمی عمیق دارد.
شرح گریان ز غم زلف تو ناید به قلم
ماجرای من سودازده صد چندین است
هوش مصنوعی: داستان غم و اندوهی که از زلف تو ناشی میشود، به حدی عمیق و پیچیده است که نمیتوان آن را با کلماتی ساده بیان کرد. ماجرای من پر از جنون و احساسات زیاد است.
خواستم از دهنش بوسه، به تیغم زد و گفت:
هر که بی جا بزند حرف، سزایش این است
هوش مصنوعی: خواستم از او محبت و دوستی دریافت کنم، اما ناگهان در پاسخ، با تندی و تیزبینی گفت: هر کس بیمورد و نادرست صحبت کند، چنین پاسخی میبیند.
من فدای قدم آن که دلم داد به دوست
مرده را هر که کند زنده مسیحا این است
هوش مصنوعی: من فدای کسی هستم که به خاطر دوستی، دل مرا به تسلیم کشاند. هر کسی که بتواند یک مرده را زنده کند، این شخص همانند مسیح است.
گر به تیغم بزنی دست ندارم زلبت
چه کنم جان من آخر، نه که جان شیرین است؟
هوش مصنوعی: اگر با تیغ نسبت به من تندی کنی، من چارهای ندارم؛ از لبهای تو چه میتوانم بگویم؟ جان من در نهایت، ارزشش به جان شیرین کم نیست.
عرق روی تو بر گردن تو ریخته است
یا که با صبح بهار آمده این پروین است
هوش مصنوعی: عرق بر گردن تو نشسته است یا اینکه زیبایی پروین در صبح بهار به تو رسیده است.