شمارهٔ ۱۵
صبا از من بگو با آن مه نا مهربان امشب
دمی آرام جان باشد که رفت آرام جان امشب
خیال روی جانان پیش چشم و دل پر از آتش
چو بلبل زان همی نالم به یاد گلستان امشب
به امیدی که باز آن سرو قد را در کنار آرم
هزاران چشمه خون بارید ز چشم خون فشان امشب
جنون عشق را گوش نصیحت نیست، ای واعظ!
مخوان افسانه بر من، آسمان و ریسمان امشب
دماغ جان معطر بینم از باد وزان هر دم
مگر بر زلف جانان می وزد باد وزان امشب
«وفایی» از لب می گون و رمز غمزه مدهوش است
مگر از بادهٔ ساقی چنان شد سرگران امشب
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
صبا از من بگو با آن مه نا مهربان امشب
دمی آرام جان باشد که رفت آرام جان امشب
هوش مصنوعی: بگو به نسیم، از من یاد آن معشوق بیرحم کن که امشب لحظهای آرامش جانم باشد، زیرا او دیگر آرامش جانم را برده است.
خیال روی جانان پیش چشم و دل پر از آتش
چو بلبل زان همی نالم به یاد گلستان امشب
هوش مصنوعی: تصویر زیبای محبوبم در دل و چشمم نمایان است و دل من از شور و شوق، مانند بلبل در آتش میسوزد. به یاد باغ زیبایی که روزگاری در آن بودم، امشب همیشه دلم تنگ است.
به امیدی که باز آن سرو قد را در کنار آرم
هزاران چشمه خون بارید ز چشم خون فشان امشب
هوش مصنوعی: به امید اینکه دوباره آن معشوق زیبا را در کنار خود داشته باشم، امشب از چشمانم اشکهای زیادی میریزد.
جنون عشق را گوش نصیحت نیست، ای واعظ!
مخوان افسانه بر من، آسمان و ریسمان امشب
هوش مصنوعی: عشق دیوانهای است که به هیچ نصیحتی گوش نمیدهد. ای واعظ، داستانهای بیمعنا برایم نگو. این شب، حال و هوای خاصی دارد.
دماغ جان معطر بینم از باد وزان هر دم
مگر بر زلف جانان می وزد باد وزان امشب
هوش مصنوعی: بوی خوشی را از نسیمی حس میکنم که شاید هر لحظه بر موهای محبوبم میوزد. امشب این نسیم به ویژه معنا دارد.
«وفایی» از لب می گون و رمز غمزه مدهوش است
مگر از بادهٔ ساقی چنان شد سرگران امشب
هوش مصنوعی: محبت و وفا از لبان زیبا و نگاه معصومانه دلربا نمایان است، اما تنها با نوشیدن از جام ساقی چنین سرمست و مجذوب شدهام امشب.