شمارهٔ ۴
کس نیست کزو بسوی تو راهی نیست
بیمستی او سنگ و گل و کاهی نیست
یک ذرّه ز ذرات جهان نتوان یافت
کاندر دل او ز مهر تو ماهی نیست
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: همراهان گنجور
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
کس نیست کزو بسوی تو راهی نیست
بیمستی او سنگ و گل و کاهی نیست
هوش مصنوعی: هیچکس نیست که به سوی تو راهی داشته باشد؛ هر کس که در حال بیداری است، سنگ، گل، و کاه است.
یک ذرّه ز ذرات جهان نتوان یافت
کاندر دل او ز مهر تو ماهی نیست
هوش مصنوعی: هیچ ذرهای از ذرات جهان را نمیتوان یافت که در دل آن ذرهای از عشق و محبت تو وجود نداشته باشد.
حاشیه ها
1402/09/01 20:12
امیرحسین صباغی
مصرع چهارم به وضوح غلط نوشتهشده و به شکلی که حتی حدس هم نمیشود زد که چه بوده چه برسد که درستش را بگردیم و پیدا کنیم.