گنجور

شمارهٔ ۸

هیچ دانی که کیستیم و شما
سایه آفتاب نور خدا
سایه آفتاب تابش اوست
تابش مهر هست عین ضیا
نیست خورشید از شعاع بعید
نیست سایه ز آفتاب جدا
سایه و آفتاب یک چیزند
هست او واحد کثیر نما
چون یکی بود سایه خورشید
یا رب این کثرت از چه شد پیدا
نظر از عین کائنات بدوز
تا که سایه نمایدت یکتا
بگذر از سایه زانکه خورشید است
آنکه تو سایه خوانیش هر جا
شیئی واحد بگو که چون گردد
عین هستی جمله اشیا
هست یک عین ، اینهمه اعیان
یک مسما است این همه اسما
ذات و وجهت است و اسم و نعت و صفت
عقل و نفس است طبع و شکل قوا
جمله نقش تعینات ویند
هرچه هستند در زمین و سما
بهزاران هزار نقش غریب
مینماید به خویشتن خود را
هست اندر جهان کهنه و نو
آخرین نامش آدم و حوا
گاه مجنون شود گهی لیلی
گاه وامق بود گهی عذرا
آنچه امواج خوانمش مجلاست
گشته ظاهر به کسوت من و ما
نقش این موج بحر بی پایان
مغربی و سنایی است و سنا

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: همراهان گنجور

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

هیچ دانی که کیستیم و شما
سایه آفتاب نور خدا
هوش مصنوعی: آیا می‌دانی ما که هستیم و شما چه ارتباطی با تابش آفتاب و نور خدا داریم؟
سایه آفتاب تابش اوست
تابش مهر هست عین ضیا
هوش مصنوعی: سایه آفتاب نشانه‌ای از نور اوست و تابش خورشید، تجلی واقعی روشنایی است.
نیست خورشید از شعاع بعید
نیست سایه ز آفتاب جدا
هوش مصنوعی: خورشید به وسیله تابش خود، نوری را به دور می‌افکند و سایه‌ها نیز به دلیل وجود این نور شکل می‌گیرند. بنابراین، سایه‌ها نمی‌توانند از منبع نور خود جدا باشند. در واقع، وجود سایه‌ها وابسته به حضور نور است.
سایه و آفتاب یک چیزند
هست او واحد کثیر نما
هوش مصنوعی: سایه و آفتاب در واقع دو جنبه از یک حقیقت واحد هستند. در واقع، این دو چیز متفاوت به یک اصل واحد اشاره دارند و نشان‌دهنده‌ی تنوع در یک واقعیت مشترک هستند.
چون یکی بود سایه خورشید
یا رب این کثرت از چه شد پیدا
هوش مصنوعی: وقتی که همه چیز به یک نور و حقیقت واحد وابسته است، پس این تنوع و کثرت از کجا به وجود آمده است؟
نظر از عین کائنات بدوز
تا که سایه نمایدت یکتا
هوش مصنوعی: به جای اینکه فقط به ظواهر و آنچه در جهان وجود دارد، نگاه کنی، باید به عمق و حقیقت توجه کنی؛ زیرا تنها در این صورت است که می‌توانی حقیقت یکتا و منحصر به فرد را ببینی.
بگذر از سایه زانکه خورشید است
آنکه تو سایه خوانیش هر جا
هوش مصنوعی: از سایه گذشته و به سوی نور برو، زیرا آنکه تو سایه‌اش را می‌پذیری، در حقیقت خورشید است و هر جا که بروی، او حضور دارد.
شیئی واحد بگو که چون گردد
عین هستی جمله اشیا
هوش مصنوعی: آیا می‌توانی یک چیز را نام ببری که وقتی به ماهیت خود برسد، تمام موجودات را در خود داشته باشد؟
هست یک عین ، اینهمه اعیان
یک مسما است این همه اسما
هوش مصنوعی: در این دنیا، هرچه چیز وجود دارد، در حقیقت نمادهایی از یک حقیقت اصلی هستند. تمام اسم‌ها و اشیاء مختلف، تنها تجلیات و نمودهایی از یک حقیقت واحد به شمار می‌روند.
ذات و وجهت است و اسم و نعت و صفت
عقل و نفس است طبع و شکل قوا
هوش مصنوعی: ماهیت و چهره تو همانند نام و ویژگی‌هایی است که به عقل و نفس نسبت داده می‌شود و طبیعت و شکل قوای انسانی را مشخص می‌کند.
جمله نقش تعینات ویند
هرچه هستند در زمین و سما
هوش مصنوعی: تمامی ویژگی‌ها و تعیین‌کننده‌های او، چه در زمین و چه در آسمان، مانند نقشی هستند که بر روی بوم هستی کشیده شده‌اند.
بهزاران هزار نقش غریب
مینماید به خویشتن خود را
هوش مصنوعی: بسیاری از طرح‌ها و نقوش عجیب و غریب به خود را نشان می‌دهند.
هست اندر جهان کهنه و نو
آخرین نامش آدم و حوا
هوش مصنوعی: در این جهان، هر چیزی کهنه و نو می‌شود، اما در انتها، تنها نام‌هایی که باقی می‌مانند آدم و حوا هستند.
گاه مجنون شود گهی لیلی
گاه وامق بود گهی عذرا
هوش مصنوعی: گاهی مجنون عاشق می‌شود، گاهی لیلی را در دل دارد، گاهی وامق است و گاهی نیز عذرا.
آنچه امواج خوانمش مجلاست
گشته ظاهر به کسوت من و ما
هوش مصنوعی: هر آنچه را که امواج دریا به ما نشان می‌دهند، به صورت جلوه‌ای از وجود من و ما نمایان شده است.
نقش این موج بحر بی پایان
مغربی و سنایی است و سنا
هوش مصنوعی: این اشعار به زیبایی به توصیف تأثیر هنر شاعرانه می‌پردازد. به نوعی می‌گوید که آثار شاعران بزرگ مانند سنایی و مغربی، همچون امواجی در دریای بی‌پایان احساسات و افکار، تأثیر عمیقی بر فرهنگ و ادبیات دارند. هنرمندانه، این آثار همواره در حال حرکت و تغییر هستند و به عمق معانی جدیدی می‌افزایند.