گنجور

شمارهٔ ۵۱

آنچه جان گفت به دل باز نمی‌یارم گفت
به کسی رمزی از آن راز نمی‌یارم گفت
مطرب عشق درین پرده مرا سازی زد
که به کس هیچ از آن ساز نمی‌یارم گفت
گفت با من سخنی عشق به آواز بلند
آنچه او گفت به آواز نمی‌یارم گفت
زیر لب خنده زنان عشوه کنان با دل من
آنچه گفت آن لب طناز نمی‌یارم گفت
آنکه او را پر پرواز نباشد هرگز
بر او از پر و پرواز نمی‌یارم گفت
لذت لعل لب و جام غم انجام ترا
به پی ذوق ز آغاز نمی‌یارم گفت
شرح آن طرّه طرار نمیدانم داد
سحر آن غمزه غماز نمی‌یارم گفت
مغربی با دل دمساز چو دمساز نه‌ای
با تو سرّ دل دمساز نمی‌یارم گفت

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلاتن (رمل مثمن مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: همراهان گنجور

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

آنچه جان گفت به دل باز نمی‌یارم گفت
به کسی رمزی از آن راز نمی‌یارم گفت
هوش مصنوعی: هر آنچه جانم می‌گوید، به کسی نمی‌گویم و رمزی از آن را برای کسی فاش نمی‌کنم.
مطرب عشق درین پرده مرا سازی زد
که به کس هیچ از آن ساز نمی‌یارم گفت
هوش مصنوعی: عاشق موسیقی عشق در این نمایش به تنهایی نواخت که من هیچ چیز از آن نواختن نمی‌دانم.
گفت با من سخنی عشق به آواز بلند
آنچه او گفت به آواز نمی‌یارم گفت
هوش مصنوعی: او با صدای بلند درباره عشق با من صحبت کرد، اما من هیچ‌کدام از آنچه او گفت را به خاطر نخواهم آورد.
زیر لب خنده زنان عشوه کنان با دل من
آنچه گفت آن لب طناز نمی‌یارم گفت
هوش مصنوعی: با لبخند و ناز، با دل من صحبت کن و هر چیزی که آن لب بازیگوش گفت، من آن را نمی‌گویم.
آنکه او را پر پرواز نباشد هرگز
بر او از پر و پرواز نمی‌یارم گفت
هوش مصنوعی: کسی که قابلیت پرواز ندارد، هرگز نمی‌توانم به او کمک کنم تا پرواز کند.
لذت لعل لب و جام غم انجام ترا
به پی ذوق ز آغاز نمی‌یارم گفت
هوش مصنوعی: لذت زیبایی لبان و نوشیدن جام غم، تا پایان کار تو برای من جذابیت ندارد، زیرا از ابتدا نمی‌خواهم بر اساس ذوق و سلیقه‌ام بیان کنم.
شرح آن طرّه طرار نمیدانم داد
سحر آن غمزه غماز نمی‌یارم گفت
هوش مصنوعی: نمی‌دانم چطور باید زیبایی آن خوشگلی را توصیف کنم، اما نمی‌توانم از آن چشم‌کار آزاردهنده‌اش کاسته و به سادگی بگذرم.
مغربی با دل دمساز چو دمساز نه‌ای
با تو سرّ دل دمساز نمی‌یارم گفت
هوش مصنوعی: در این جمله، شخصی در حال صحبت درباره‌ی احساسات و دلشاد بودن خود است. او به کسی اشاره می‌کند که در کنار او قرار دارد و می‌گوید که نمی‌تواند با او در موضوعات دلنشین و صمیمی صحبت کند. به نظر می‌رسد که این فرد با کسی که به او نزدیک است، ارتباطی عمیق ندارد و نمی‌تواند به راحتی احساساتش را ابراز کند.