گنجور

شمارهٔ ۵۰

این جوش که از میکده برخاست چه جوش است
این جوش مگر از خم آن باده فروش است
این دیده ندانم که چرا مست و خراب است
وین عقل ندانم که چرا رفته ز هوش است
دل باده کجا خورده ندانم شب دوشین
کاو بیخبر و مست و خراب از شب دوش است
این کیست که دردل گوش دل آهسته سخنگوست
وان کیست که اندر پس این پرده بگوش است
در گوش فلک از مه تو حلقه که انداخت
این چرخ ندانم که چرا حلقه بگوش است
این مهره مهر از چه برین چرخ روانست
بر اطلس گردون ز کواکب چه نقوشست
ای هدهد جان ره بسلیمان نتوات برد
بر درکه او بسکه طیور است و وحوش است
ساکن نشود بحر دل مغربی از جوش
یارب ز چه بادست که در جنبش و جوش است

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: همراهان گنجور

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

این جوش که از میکده برخاست چه جوش است
این جوش مگر از خم آن باده فروش است
هوش مصنوعی: این شور و هیجانی که از میکده به راه افتاده، چه شور و حال خاصی است! آیا این شور و شوق، برآمده از خم آن کسی نیست که شراب می‌فروشد؟
این دیده ندانم که چرا مست و خراب است
وین عقل ندانم که چرا رفته ز هوش است
هوش مصنوعی: چشمم را نمی‌دانم چرا مست و سرمست است و عقل و هوش من نمی‌دانم چرا از دست رفته‌اند.
دل باده کجا خورده ندانم شب دوشین
کاو بیخبر و مست و خراب از شب دوش است
هوش مصنوعی: دل من نمی‌داند باده کجا را چشیده است؛ شب گذشته کسی که بی‌خبر و مست و خراب بود، به یاد همان شب می‌باشد.
این کیست که دردل گوش دل آهسته سخنگوست
وان کیست که اندر پس این پرده بگوش است
هوش مصنوعی: این کیست که در دل، با دل آرام آرام سخن می‌گوید و آن دیگری که پشت این پرده، در گوش می‌خواند؟
در گوش فلک از مه تو حلقه که انداخت
این چرخ ندانم که چرا حلقه بگوش است
هوش مصنوعی: در آسمان، به خاطر زیبایی و فضایی که تو ایجاد کردی، حلقه‌ای انداخته شده و این چرخ (دنیا) نمی‌دانم چرا به نظر می‌رسد که این حلقه به گوشش است.
این مهره مهر از چه برین چرخ روانست
بر اطلس گردون ز کواکب چه نقوشست
هوش مصنوعی: این ستاره‌ درخشان چه ویژگی‌هایی دارد که بر روی آسمان می‌درخشد و مانند نقش‌های زیبایی که بر روی پارچه‌ای ظریف نقش بسته است، چشم‌نواز است؟
ای هدهد جان ره بسلیمان نتوات برد
بر درکه او بسکه طیور است و وحوش است
هوش مصنوعی: ای هدهد عزیز، تو نمی‌توانی به سوی سلیمان بروی، زیرا در مسیر تو پرندگان و جانوران زیادی وجود دارند.
ساکن نشود بحر دل مغربی از جوش
یارب ز چه بادست که در جنبش و جوش است
هوش مصنوعی: دل کسی که از یک سو در آرامش نیست، نمی‌تواند آرام بگیرد. ای کاش بدانیم که این بی‌قراری و حرکات بی‌دلیل از کجاست.