گنجور

شمارهٔ ۴۹

آنکس که دیده در طلب او مسافر است
عمریست تا که در دل و جانم مسافر است
وانکس که دید روی بتان حسن روی اوست
در حسن روی خویش بهردیده ناظر است
دل را بسحر غمزه خوبان همی برد
آن غمزه را نگر که زهی غمزه و ساحر است
از چشم او مپرس که ترکیست جنگجوی
از زلف او مگوی که هندوی کافر است
گفتم که مگر ذاکرم آن دوست را بخود
خود راست کز زبان من آندوست ذاکر است
غایب نباش یک نفس از دوست زانکه دوست
در غیبت و حضور تو پیوسته حاضر است
حسن وی است آنکه مرا ورانه اوّلست
عشق من است آنکه مرا ورانه آخر است
کز فنون عشوه گری ماهر است دوست
دل از فنون عشوه گری سخت ماهر است
ایمغربی نو دیده بدست آر زانکه دوست
چون آفتاب در رخ هر ذره ظاهر است

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: همراهان گنجور

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

آنکس که دیده در طلب او مسافر است
عمریست تا که در دل و جانم مسافر است
هوش مصنوعی: کسی که در جستجوی اوست، مانند مسافری می‌ماند که سال‌هاست در دل و جان من سفر کرده است.
وانکس که دید روی بتان حسن روی اوست
در حسن روی خویش بهردیده ناظر است
هوش مصنوعی: کسی که زیبایی چهره‌ی معشوق را می‌بیند، در واقع به زیبایی خودش نیز توجه می‌کند، زیرا چهره‌ی محبوبش آینه‌ای از زیبایی اوست.
دل را بسحر غمزه خوبان همی برد
آن غمزه را نگر که زهی غمزه و ساحر است
هوش مصنوعی: دل به زیبایی و ناز چشم‌های معشوقان تسلیم می‌شود. نگاه آنها چنان سحرآمیز است که خود به تنهایی جادوی خاصی دارد.
از چشم او مپرس که ترکیست جنگجوی
از زلف او مگوی که هندوی کافر است
هوش مصنوعی: از چشم او نپرس که چه ویژگی دارد، چون او مانند یک جنگجوست. به زلف او اشاره نکن زیرا نشان‌دهنده کافری نیست که به رنگ هند است.
گفتم که مگر ذاکرم آن دوست را بخود
خود راست کز زبان من آندوست ذاکر است
هوش مصنوعی: من به او گفتم که آیا آن دوست را فراموش کرده‌ای؟ که خودش به خاطر دارد و از زبان من به یاد او می‌آورد.
غایب نباش یک نفس از دوست زانکه دوست
در غیبت و حضور تو پیوسته حاضر است
هوش مصنوعی: هرگز از دوست دور نشو، زیرا او در هر حال و در هر لحظه، چه حضورت باشد و چه غیابت، همیشه حاضر و در کنار توست.
حسن وی است آنکه مرا ورانه اوّلست
عشق من است آنکه مرا ورانه آخر است
هوش مصنوعی: زیبایی او در این است که من از همان ابتدا عاشق او شده‌ام و عشق من به او تا آخرین لحظه ادامه خواهد داشت.
کز فنون عشوه گری ماهر است دوست
دل از فنون عشوه گری سخت ماهر است
هوش مصنوعی: دوست در هنرهای فریبندگی و جذابیت بسیار با مهارت است و دل نیز به خوبی این هنرها را درک می‌کند.
ایمغربی نو دیده بدست آر زانکه دوست
چون آفتاب در رخ هر ذره ظاهر است
هوش مصنوعی: ای کسی که به تازگی با زندگی غربی آشنا شده‌ای، آن را در دست بگیر؛ زیرا دوست (معشوق) مانند آفتاب در چهره هر ذره‌ای خود را نشان می‌دهد.