گنجور

شمارهٔ ۴۸

ریخت خونم که این شراب من است
سوخت جانم که این کباب من است
چونکه چشمش خراب و مستم دید
گفت کاین بیخود و خراب من است
چونکه در بوته غمم بگداخت
گفت در زیر لب که آب من است
چون در آن آب روی خود را دید
گفت کاین عکس آفتاب من است
کرد با عکس روی خویش خطاب
یعنی این مظهرخطاب من است
گفت با تو عتاب ها دارم
گر ترا طاقت عتاب من است
آنچه پرسی ازو جواب شنید
گفت سایل که این جواب من است
مهر رویش بمغربی میگفت
پرتو ذات تو حجاب من است

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: همراهان گنجور

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ریخت خونم که این شراب من است
سوخت جانم که این کباب من است
هوش مصنوعی: خون من به عنوان شراب من ریخته شده و جانم به خاطر این کباب سوخته است.
چونکه چشمش خراب و مستم دید
گفت کاین بیخود و خراب من است
هوش مصنوعی: وقتی او را دید که چشمانش خراب و مست است، گفت که حالتی که دارم به خاطر خود من است و به هیچ چیز دیگر مربوط نیست.
چونکه در بوته غمم بگداخت
گفت در زیر لب که آب من است
هوش مصنوعی: زمانی که اندوه من به اوج خود رسید، در دل خود گفت که این درد و رنج برای من مانند آب است.
چون در آن آب روی خود را دید
گفت کاین عکس آفتاب من است
هوش مصنوعی: زمانی که او در آب تصویر خود را مشاهده کرد، گفت که این تصویر ناشی از تابش آفتاب من است.
کرد با عکس روی خویش خطاب
یعنی این مظهرخطاب من است
هوش مصنوعی: او با تصویر خود به من اشاره کرد و گفت که این نشان‌دهنده‌ی خود من است.
گفت با تو عتاب ها دارم
گر ترا طاقت عتاب من است
هوش مصنوعی: من با تو حسابی دارم و اگر می‌توانی، تحمل کن که ممکن است از کلامم ناراحت شوی.
آنچه پرسی ازو جواب شنید
گفت سایل که این جواب من است
هوش مصنوعی: هرچه از او سوال کنی، پاسخی می‌شنوی که خود اوست. می‌توان گفت سائل، این پاسخ را از آنِ خود می‌داند.
مهر رویش بمغربی میگفت
پرتو ذات تو حجاب من است
هوش مصنوعی: محبت چهره‌اش در سمت غرب می‌درخشید و می‌گفت نوری که از وجود تو emanates می‌شود، مانع من است.