شمارهٔ ۳۴
حسن روی هر پریرویی ز حسن روی اوست
آب حسن دلبری هر سو روان از جوی اوست
کعبه اهل نظر رخسار جانبخش وی است
قبله ارباب دل طاق خم ابروی اوست
هر کسی گرچه بسوئی روی می آرد ولی
در حقیقت روی خلق جمله عالم سوی اوست
مسکن و ماوای جانها زلف مشکینش بود
مجمع مجموع دلها حلقه گیسوی اوست
تابند از وی، طلب او را کسی طالب نشد
جست و جویی گر بود باز از جست و جوی اوست
دست رومی رخش از رنگ خطش قوتیست
برک چشمش در پناه طره هندوی اوست
آنکه از چشم پریرویان بصد افسونکی
دل زمردم میرباید غمزه جادوی اوست
هیچ گویی نیست خالی زان پریرو اینجهان
دل بهر کوئی که می آید فراوان کوی اوست
مغربی زان میکند میلی بکامش زانکه او
هرکرا رنگی و بوئی هست، رنگ و بوی اوست
اطلاعات
وزن: مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن (منسرح مطوی مکشوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: همراهان گنجور
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
حسن روی هر پریرویی ز حسن روی اوست
آب حسن دلبری هر سو روان از جوی اوست
هوش مصنوعی: زیبایی چهره هر کسی از زیبایی چهره او ناشی میشود و روان بودن احساس علاقه و محبت در همه جا به خاطر وجود اوست.
کعبه اهل نظر رخسار جانبخش وی است
قبله ارباب دل طاق خم ابروی اوست
هوش مصنوعی: چهره زیبا و جاننواز او، کعبهٔ کسانی است که با بصیرت هستند. ابروان خمیدهاش، مایۀ قبله و راستای دلهای عاشق است.
هر کسی گرچه بسوئی روی می آرد ولی
در حقیقت روی خلق جمله عالم سوی اوست
هوش مصنوعی: هر فردی ممکن است به سمت خاصی گرایش پیدا کند، اما در واقع تمام موجودات و مردم دنیا به نوعی به او و وجودش مربوط هستند و به او نگاه میکنند.
مسکن و ماوای جانها زلف مشکینش بود
مجمع مجموع دلها حلقه گیسوی اوست
هوش مصنوعی: محل آرامش و آسایش روحها، موهای مشکی اوست و تمام دلها در حلقهی گیسوی او جمع شدهاند.
تابند از وی، طلب او را کسی طالب نشد
جست و جویی گر بود باز از جست و جوی اوست
هوش مصنوعی: تابش و نور او همیشه موجود است، ولی هیچکس به دنبال او نمیگردد. اگر هم کسی به جستوجو بپردازد، این جستوجو از خود او ناشی میشود.
دست رومی رخش از رنگ خطش قوتیست
برک چشمش در پناه طره هندوی اوست
هوش مصنوعی: دست رومی رنگی دارد که نشان از قدرت و زیبایی آن است و در کنار زیبایی چشمانش، موهایش هم جلوهای خاص دارد.
آنکه از چشم پریرویان بصد افسونکی
دل زمردم میرباید غمزه جادوی اوست
هوش مصنوعی: آن کسی که با نگاه معصوم و فریبندهاش دل من را به اسارت میگیرد، این جادو و جذابیتش ناشی از غمزههای سحرآمیز اوست.
هیچ گویی نیست خالی زان پریرو اینجهان
دل بهر کوئی که می آید فراوان کوی اوست
هوش مصنوعی: در این دنیا هیچ کسی نیست که عاشق زیبایی آن دختر نباشد، هر که دلش به عشق او روشن است، به وفور در کوی او حضور دارد.
مغربی زان میکند میلی بکامش زانکه او
هرکرا رنگی و بوئی هست، رنگ و بوی اوست
هوش مصنوعی: آدمی که در غرب زندگی میکند، به خاطر خواستهها و آرزوهایش به سوی چیزهایی متمایل میشود که به آنها رنگ و بو میدهند. این رنگ و بوی او، همان چیزی است که او را جذب میکند و بر انتخابهایش تأثیر میگذارد.