گنجور

شمارهٔ ۳۲

بر آب حیات تو جهان همچو حیاتی است
او نیز اگر باد رود از سرش آبیست
بهر تو یک تاب جهان کرد پدیدار
ذرات جهان جمله عیان گشته ز تابیست
حرفیست جهان از ورق دفتر علت
هرچند که خود را بسر خویش کتابیست
زاندیده کماهی نتواند رخ او دید
کاویخته بر روی وی از نور نقابیست
از تشنگی آنرا که تو پنداشته بودی
در بادیه از دور که آبیست، سرابیست
بیدار شو از خواب که این جمله خیالات
اندر نظر دیده بیدار چه خوابیست
از جانب او نیست حجابی به حقیقت
از جانب ما باشد اگر زانکه حجابیست
ساقی به هم باده به‌یک خّم دهد امّا
در مجلس ما مستی هر یک ز شرابیست
تنها نبود مغربی از نرگس او مست
در هر طرف از نرگس او مست خرابیست

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: همراهان گنجور

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بر آب حیات تو جهان همچو حیاتی است
او نیز اگر باد رود از سرش آبیست
هوش مصنوعی: جهان مانند موجودی زنده است که به حیات آب تو نیازمند است. اگر این آب از او گرفته شود، همچنان که باد از سر آن موجود می‌برد، هیچ چیز از حیاتش باقی نخواهد ماند.
بهر تو یک تاب جهان کرد پدیدار
ذرات جهان جمله عیان گشته ز تابیست
هوش مصنوعی: به خاطر تو، جهان درخشان شده و تمام ذرات آن به وضوح نمایان گشته‌اند؛ این روشنایی ناشی از تابش توست.
حرفیست جهان از ورق دفتر علت
هرچند که خود را بسر خویش کتابیست
هوش مصنوعی: این جمله بیانگر این است که گفتگو و تعاملات ما در جهان مشابه نوشته‌ها و صفحه‌های یک دفتر است. هرچند که هر کدام از ما خود یک کتاب منحصر به فرد هستیم و داستان‌ها و تجربیات خاص خود را داریم. بدین ترتیب، آنچه در زندگی واسط ما اتفاق می‌افتد، تنها بخشی از یک روایت بزرگ‌تر است که به طور فردی توسط هر یک از ما شکل می‌گیرد.
زاندیده کماهی نتواند رخ او دید
کاویخته بر روی وی از نور نقابیست
هوش مصنوعی: هیچ‌کس نمی‌تواند چهره‌ی او را به خوبی ببیند، مانند این‌که اگر دوربینی به روی او باشد، نور آن درخشش را می‌پوشاند.
از تشنگی آنرا که تو پنداشته بودی
در بادیه از دور که آبیست، سرابیست
هوش مصنوعی: آنچه که تو از دور در صحرا به عنوان آب می‌دیدی، در واقع سراب بود و تنها خیال گمراه‌کننده‌ای در اثر تشنگی‌ات بود.
بیدار شو از خواب که این جمله خیالات
اندر نظر دیده بیدار چه خوابیست
هوش مصنوعی: بیدار شو از خواب و به واقعیت نگاه کن، زیرا این خواب، تنها خیالاتی است که در ذهن تو نقش بسته و در حقیقت چیزی بیش از خواب نیست.
از جانب او نیست حجابی به حقیقت
از جانب ما باشد اگر زانکه حجابیست
هوش مصنوعی: هیچ پرده‌ای از حقیقت به خاطر خود او وجود ندارد؛ اگر حجابی هست، از جانب ماست، زیرا این ما هستیم که حجاب ایجاد کرده‌ایم.
ساقی به هم باده به‌یک خّم دهد امّا
در مجلس ما مستی هر یک ز شرابیست
هوش مصنوعی: ساقی در یک ظرف باده به ما می‌دهد، اما در مجلس ما هر فرد به نوعی مستی خاصی از شراب خودش را تجربه می‌کند.
تنها نبود مغربی از نرگس او مست
در هر طرف از نرگس او مست خرابیست
هوش مصنوعی: در میان زیبایی و جذابیت چشمان او، هر کسی به نوعی مجذوب و تحت تأثیر قرار گرفته است. این تأثیر به قدری عمق دارد که حس و حال خرابی و نابودی را به همراه می‌آورد.