گنجور

شمارهٔ ۲۶

دلی که آینه روی شاهد ذات است
برون ز عالم نفی و جهان اثبات است
مجو که در ورق کاینات نتوان یافت
علامت و اثر آنچه بی علامات است
کسی نجست و نجوید ز لوح هر دو جهان
نشان و نام کسی که محو بالذات است
کسی‌که در دو جهانش نه ذات و نه وهم است
وجود یافتنش نوعی از محالات است
مرا که عادت رسم و رسوم نیست پدید
چه داند آن که ورا رسم و راه و عادات است
مقام آنکه نباشد مقیم هیچ مقام
ورای منزلت و زینت و مقامات است
طریق آنکه ندارد به هیچ رَایی روی
نه سوی کوی خرابات و نی مناجات است
ره کسی‌که به سر پای کرده است مدام
نه راه میکده و کعبه و خرابات است
کجا به وجد و به حالات سر فرود آورد
کسی‌که حالت او نقد جمله حالات است
کسی‌که هیچ ندارد ز نار و نور خبر
ورا نه بیم و نه امید نار و جنات است
وجود مغربی اندر فضای همّت اوست
چو پیش پرتو انوار مهر ذرّات است

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: همراهان گنجور

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دلی که آینه روی شاهد ذات است
برون ز عالم نفی و جهان اثبات است
هوش مصنوعی: دلی که تصویر زیبایی معشوق را در خود دارد، از عالم عدم و دنیای مادی فراتر رفته است.
مجو که در ورق کاینات نتوان یافت
علامت و اثر آنچه بی علامات است
هوش مصنوعی: خواسته نشوید که در ورق بزرگ عالم، نشانه و اثری از آنچه بی‌نشان و نشانه است، پیدا کنید.
کسی نجست و نجوید ز لوح هر دو جهان
نشان و نام کسی که محو بالذات است
هوش مصنوعی: هیچ‌کس نمی‌تواند و نمی‌خواهد که از صفحه دو جهان، علامت و نام کسی را پیدا کند که ذاتاً ناپیداست و خود را نشان نمی‌دهد.
کسی‌که در دو جهانش نه ذات و نه وهم است
وجود یافتنش نوعی از محالات است
هوش مصنوعی: کسی که در این دنیا و آن دنیا نه ذات و نه تصور مشخصی دارد، وجودش نوعی غیرممکن است.
مرا که عادت رسم و رسوم نیست پدید
چه داند آن که ورا رسم و راه و عادات است
هوش مصنوعی: کسی که عادت به آداب و رسوم ندارد، چگونه می‌تواند درک کند که دیگران زندگی‌شان براساس آن آداب و عادت‌ها ست؟
مقام آنکه نباشد مقیم هیچ مقام
ورای منزلت و زینت و مقامات است
هوش مصنوعی: شخصی که هیچ‌گاه در هیچ مکانی ثابت نمی‌ماند، از منزلت و زیبایی‌های مختلف فراتر است و جایگاه او بالاتر از همه‌ی این‌هاست.
طریق آنکه ندارد به هیچ رَایی روی
نه سوی کوی خرابات و نی مناجات است
هوش مصنوعی: کسی که هیچگونه نظر و نظری ندارد، نه به سوی دنیای خوش‌گذرانی می‌رود و نه به سمت عبادت و مناجات.
ره کسی‌که به سر پای کرده است مدام
نه راه میکده و کعبه و خرابات است
هوش مصنوعی: کسی که همواره در تلاش و جستجو است و به دنبال رسیدن به هدف‌های والاتر می‌باشد، نه تنها به مکان‌های عرفانی و مذهبی نمی‌رسد، بلکه مسیر او از این جاها نیز فراتر است.
کجا به وجد و به حالات سر فرود آورد
کسی‌که حالت او نقد جمله حالات است
هوش مصنوعی: کسی که تمام حالات و ویژگی‌های وجودش به نوعی خاص و بی‌نظیر است، چگونه می‌تواند به وجد و شادی برسد و سرش را به زیر بیندازد؟
کسی‌که هیچ ندارد ز نار و نور خبر
ورا نه بیم و نه امید نار و جنات است
هوش مصنوعی: کسی که از مشکلات و خوشی‌ها هیچ اطلاعی ندارد، نه از عذاب می‌ترسد و نه امیدی به بهشت دارد.
وجود مغربی اندر فضای همّت اوست
چو پیش پرتو انوار مهر ذرّات است
هوش مصنوعی: در اینجا به وجود شخصی اشاره شده که در فضای تلاش و کوشش او همچون نور خورشید در میان ذرات می‌درخشد. یعنی آن فرد به اندازه‌ای درخشان و مؤثر است که حضورش بر دیگران تأثیرگذار و الهام‌بخش است.