شمارهٔ ۲
ز روی ذات بر افکن نقاب اسما را
نهان به اسم مکن چهرۀ مسمّا را
نقاب بر فکن از روی و عزم صحرا کن
ز کنج خلوت وحدت دمی تماشا را
اگر چه پرتو انوار ذات محو کند
چو این نقاب بر افتد جمیع اشیا را
اگر چه ما و منی نیز جز توئی
تو نیست زماو من بِسِتان یک زمان من و ما را
اگر چه سایۀ عنقا مغربست جهان
و لیک سایه حجاب آمده است عنقا را
نقوش کثرت امواج ظاهر دریا
حجاب وحدت باطن بس است دریا را
فروغ چهرۀ عذرای خود نهان دارد
ز چشم وامق بیدل عذار عذرا را
نمی سزد که نهان گردی از اولو الابصار
که نور دیده تویی چشمهای بینا را
ز مغربی چو تویی ناظر رخ زیبات
نهان از و مکن ای دوست روی زیبا را
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: همراهان گنجور
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
حاشیه ها
1399/09/18 10:12
حسین
سلام الله علیکم و رحمته احتمالا در بیت چهارم بخش پایانی مصراع اول در آغاز مصراع دوم نوشته شده است.