گنجور

شمارهٔ ۱۲

چون تافت بر دل من پرتو جمال حبیب
بدید دیده جان حسن بر کمال حبیب
چه التفات بلذات کائنات کند
کسی که یافت دمی لذت وصال حبیب
بدام و دانه عالم کجا فرود آید
دلی که گشت گرفتار زلف و خال حبیب
خیال ملک دو عالم نیاورد بخیال
سری که نیست دمی خاای از خیال حبیب
حبیب را نتوان یافت در دو کَون مثال
اگر چه هر دو جهان هست بر مثال حبیب
درون من نه چنان از حبیب مملو شد
که گر حبیب در آید بود مجال حبیب
بدانصفت دل و جان از حبیب پر شده است
که از حبیب ندارم نظر بحال حبیب
چه احتیاج بود دیده را به حسن برون
چو در درون متجلی شود جمال حبیب
ز مشرق دلت چه کرد طلوع
هزار بدر برفت از نظر هلال حبیب

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: همراهان گنجور

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چون تافت بر دل من پرتو جمال حبیب
بدید دیده جان حسن بر کمال حبیب
هوش مصنوعی: زمانی که نور زیبایی محبوبم بر دل من تابید، چشمانم زیبایی او را در نهایت کمال مشاهده کرد.
چه التفات بلذات کائنات کند
کسی که یافت دمی لذت وصال حبیب
هوش مصنوعی: کسی که لحظه‌ای از دوستی محبوبش را تجربه کرده باشد، چگونه می‌تواند به لذایذ دنیا توجه کند؟
بدام و دانه عالم کجا فرود آید
دلی که گشت گرفتار زلف و خال حبیب
هوش مصنوعی: دل‌هایی که به زلف و خال معشوق گرفتار شده‌اند، هرگز به دام و دانه دنیا نمی‌افتند. این دل‌ها از حوادث و فریب‌های عالم فاصله می‌گیرند و در نظرشان جذابیت‌های دنیوی بی‌معنا می‌شود.
خیال ملک دو عالم نیاورد بخیال
سری که نیست دمی خاای از خیال حبیب
هوش مصنوعی: به هیچ وجه نمی‌توان به خیال و تصور چیزهای بزرگ و مهمی که در دو جهان وجود دارد، به اندازه یک لحظه فکر کردن به محبوبی که در ذهن دارم، ارزش قائل شد.
حبیب را نتوان یافت در دو کَون مثال
اگر چه هر دو جهان هست بر مثال حبیب
هوش مصنوعی: دوست را نمی‌توان در این دو جهان پیدا کرد، هرچند که هر دو جهان وجود دارند، اما هیچ‌کدام شبیه به دوست نیستند.
درون من نه چنان از حبیب مملو شد
که گر حبیب در آید بود مجال حبیب
هوش مصنوعی: درون من به قدری از عشق و محبت پر شده که اگر محبوب هم وارد شود، جایی برای خودش نخواهد داشت.
بدانصفت دل و جان از حبیب پر شده است
که از حبیب ندارم نظر بحال حبیب
هوش مصنوعی: دل و جانم به خاطر محبوب پر از احساسات و عشق شده است، اما از او غافل هستم و توجهی به حال و وضعیت او ندارم.
چه احتیاج بود دیده را به حسن برون
چو در درون متجلی شود جمال حبیب
هوش مصنوعی: چرا نیاز به زیبایی ظاهری داریم، وقتی که زیبایی محبوب در دل ما جلوی چشم ما است؟
ز مشرق دلت چه کرد طلوع
هزار بدر برفت از نظر هلال حبیب
هوش مصنوعی: از سمت شرق دلت چه اتفاقی افتاده که هزاران ماه کامل از نظر دور شده و فقط نیمه‌ماه محبوب باقی مانده است؟

حاشیه ها

1400/07/07 02:10
میــــرِ سلطان احمـــد

چون تافت بر دل من پرتو جمال حبیب

بدیده دیده جان حسن بر کمال حبیب

 

1403/02/27 16:04
م محمدی

ز مشرق دلت ای مغربی چه کرد طلوع

هزار بدر برفت از نظر هلال حبیب