گنجور

شمارهٔ ۹ - به شاهد لغت لت، بمعنی لخت و عمود

رویت ز در خنده و سبلت ز در تیز
گردن ز در سیلی و پهلو ز در لت

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

رویت ز در خنده و سبلت ز در تیز
گردن ز در سیلی و پهلو ز در لت
هوش مصنوعی: چهره‌ات از در خنده می‌درخشد و لب‌هایت تیز و زیبا هستند. گردن‌ات به طرز دلنشینی باریک و زیباست و پهلوهایت به زیبایی درخشانی دارند.