شمارهٔ ۹ - به شاهد لغت لت، بمعنی لخت و عمود
رویت ز در خنده و سبلت ز در تیز
گردن ز در سیلی و پهلو ز در لت
شمارهٔ ۸ - به شاهد لغت تیم، بمعنی کاروانسرا: از شمار تو . . . طرفه بمهر است هنوزشمارهٔ ۱۰ - به شاهد لغت رت، بمعنی تهی و برهنه: فرمان کن و آهک کن و زرنیخ براندای
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
رویت ز در خنده و سبلت ز در تیز
گردن ز در سیلی و پهلو ز در لت
هوش مصنوعی: چهرهات از در خنده میدرخشد و لبهایت تیز و زیبا هستند. گردنات به طرز دلنشینی باریک و زیباست و پهلوهایت به زیبایی درخشانی دارند.