شمارهٔ ۸۹ - به شاهد لغت اماره، بمعنی حساب
اگر خواهی سپاهش را شماره
برون باید شد از حد اماره
شمارهٔ ۸۸ - به شاهد لغت خلنده، بمعنی در اندرون رونده و مجروح کننده: بود بر دل ز مژگان خلندهشمارهٔ ۹۰ - به شاهد لغت اندخسواره، بمعنی پناه و حصار: ز خشم این کهن گرگ ژکاره
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
اگر خواهی سپاهش را شماره
برون باید شد از حد اماره
هوش مصنوعی: اگر میخواهی سپاه (قدرت) خود را بشماری، باید از مرز فرمانروایی خود فراتر بروی.

لبیبی