شمارهٔ ۸۸ - به شاهد لغت خلنده، بمعنی در اندرون رونده و مجروح کننده
بود بر دل ز مژگان خلنده
گهی تیر و گهی ناوک زننده
شمارهٔ ۸۷ - به شاهد لغت نسو، بمعنی هموار و ساده که در آن درشتی نباشد: نسو بود از آنگونه دیوار اوشمارهٔ ۸۹ - به شاهد لغت اماره، بمعنی حساب: اگر خواهی سپاهش را شماره
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بود بر دل ز مژگان خلنده
گهی تیر و گهی ناوک زننده
هوش مصنوعی: از چشمان زیبا و دلربای او گاهی تیر عشق را به دل میزند و گاهی نیز مانند نیزهای تند و برنده به قلب مینشیند.

لبیبی