شمارهٔ ۷۹ - به شاهد لغت غرواشه، به معنی لیف جولاهه
چو غرواشه ریشی به سرخی و چندان
که صد لیف از ده یکش بست بتوان
شمارهٔ ۷۸ - به شاهد لغت داشن، بمعنی عطا، داشاد: چکنم که سفیه را به نکویشمارهٔ ۸۰ - به شاهد لغت بنشاختن، بمعنی بنشاندن: چو باز آمد از حمله و تاختن
اطلاعات
وزن: فعولن فعولن فعولن فعولن (متقارب مثمن سالم)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چو غرواشه ریشی به سرخی و چندان
که صد لیف از ده یکش بست بتوان
هوش مصنوعی: زمانی که ریشی به رنگ قرمز دارد، و در صورتی که صد برگ از ده یکی از آن بگذرد، به میزان زیادی از آن میتوان استفاده کرد.

لبیبی