شمارهٔ ۷ - به شاهد لغت هسر بمعنی یخ
پیش من یکره شعر تو یکی دوست بخواند
زانزمان باز هنوز این دل من پر هسر است
شمارهٔ ۶ - به شاهد لغت پریسای، پری افسای، یعنی آنکه افسون خواند از برای تسخیر جن: گهی چو مرد پریسای گونه گونه صورشمارهٔ ۸ - به شاهد لغت تیم، بمعنی کاروانسرا: از شمار تو . . . طرفه بمهر است هنوز
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.