گنجور

شمارهٔ ۶۶ - به شاهد لغت خشکانج، بمعنی خشک اندام

تو چنین فربه و آکنده چرایی پدرت
هندویی بود یکی لاغر و خشکانج و نحیف

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

تو چنین فربه و آکنده چرایی پدرت
هندویی بود یکی لاغر و خشکانج و نحیف
هوش مصنوعی: تو اینقدر چاق و پر هستی که پدرت هم به شدت لاغر و ضعیف بود.