شمارهٔ ۵۵ - به شاهد لغت گرازد، به معنی از روی ناز و تکبر خرامد
به روز نبرد آن هژبر دلیر
شتابد چو گرگ و گرازد چو شیر
شمارهٔ ۵۴ - به شاهد لغت زاج سور، بمعنی مهمانی و سوری که در حین زادن زن کنند: خزاین تهی شد در آن زاج سورشمارهٔ ۵۶ - به شاهد لغت شهریر، بمعنی روز چهارم از هر ماه (شهریور): چو در روز شهریر آمد بشهر
اطلاعات
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
به روز نبرد آن هژبر دلیر
شتابد چو گرگ و گرازد چو شیر
هوش مصنوعی: در روز جنگ، آنکه قوی و دلیر است مانند گرگ به سرعت پیش میرود و مانند شیر حمله میکند.

لبیبی