شمارهٔ ۴۵ - به شاهد لغت خوش، بمعنی زن مادر
...
آن سبلت و ریشش به . . . خوش
شمارهٔ ۴۴ - به شاهد لغت غر، به معنی دبه خایه: برون شدند سحرگه ز خانه مهمانانششمارهٔ ۴۶ - به شاهد لغت جخش، بمعنی علتی که از گلو مانند بادنجان برآید و درد نکند و اگر ببرند بیم هلاکت باشد و اکثر مردم گیلان و فرغانه را باشد: از گردن او جخش در آویخته گوئی
اطلاعات
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
...
آن سبلت و ریشش به . . . خوش
هوش مصنوعی: آن موهای بلند و ریشش بسیار زیبا و دلنشین است.

لبیبی