شمارهٔ ۳۵ - به شاهد لغت پدندر، بمعنی ناپدری
از پدر چون از پدندر دشمنی بیند همی
مادر از کینه بر او مانند مادندر شود
شمارهٔ ۳۴ - به شاهد لغت دستکره، بمعنی شهری از عراق عجم: کاروانی همی از ری به سوی دسکره شدشمارهٔ ۳۶ - به شاهد لغت نیاز، بمعنی دوست: ایا نیاز بمن ساز و مر مرا مگذار
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
از پدر چون از پدندر دشمنی بیند همی
مادر از کینه بر او مانند مادندر شود
هوش مصنوعی: اگر فرزند از پدر خود دشمنی ببیند، مادر نیز به خاطر کینهاش نسبت به او همانند مادری که در برابر دشمنش واکنش نشان میدهد، رفتار میکند.
حاشیه ها
1402/03/25 08:05
جهن یزداد
این واژه پدندر همچنان که از سروده لبیبی نیز پیداست و در لغت فرس اسدی نیز امده بچم ناپدری است گمانم تایپ کننده انرا با وازه نیاز که پس از همین سروده امده و به چم دوست است اشتباه دیده و تایپ کرده
در لغت نامکه دهخدا و فرهنگ اسدی که من دارم واژه دوست نیامده و انرا ناپدری دانسته است
1402/03/25 08:05
جهن یزداد
در استان فارس هم به ناپدری و نا مادری و برادر و خواهر اندری پدر اندری و مادر اندری و برادر اندری و خواهر اندری میگویند

لبیبی