شمارهٔ ۱۰۷ - به شاهد لغت فرسنگسار، به معنی سنگچین که بر سر راهها برای نشان راه کنند، میلی که برای نشان فرسنگ ساخته باشند و آن را دروازه هزار گام نیز گویند
نیابی در جهان بی مهر یاری
نه فرسنگی و نه فرسنگساری
شمارهٔ ۱۰۶ - به شاهد لغت بافکار، به معنی جولاه: بافکاری بود در شهر هریشمارهٔ ۱۰۸ - به شاهد لغت بشکوه، به معنی صاحب حشمت و هیبت: ز بس بود بشکوه و بافرهی
اطلاعات
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
نیابی در جهان بی مهر یاری
نه فرسنگی و نه فرسنگساری
هوش مصنوعی: در این جهان، هرگز نمیتوانی یار و همدمی با مهر و محبت پیدا کنی، نه در فاصلههای دور و نه در فاصلههای نزدیک.

لبیبی