گنجور

شمارهٔ ۴۴

موج دریا نیست دریا عین ما است
همچو خورشیدیکه عین ذره ها است
دیده دل درگشا و درنگر
در دل هر قطره صد بحر از هوا است
کل یوم هو فی شانش کلام
گاه سلطان است و گه رند و گداست
ماه رویش روشنی عالم است
چشم جانرا خاک پایش توتیا است
بحر وحدت را نمی باشد گران
نه فلک با هر دو عالم موج ها است
کل شیئی هالک الا وجهه
جمله عالم فانی و باقی خدا است
همچو کوهی باش خرمن سوخته
هر دو کون از عشق آن درکهرباست

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

موج دریا نیست دریا عین ما است
همچو خورشیدیکه عین ذره ها است
هوش مصنوعی: دریا تنها به شکل موج‌هایش نیست، بلکه خود دریا واقعیت اصلی ماست؛ مثل خورشید که خود را در ذرات ریز نور منعکس می‌کند.
دیده دل درگشا و درنگر
در دل هر قطره صد بحر از هوا است
هوش مصنوعی: نگاه دل را باز کن و درون هر قطره، دریایی از هوا را ببین.
کل یوم هو فی شانش کلام
گاه سلطان است و گه رند و گداست
هوش مصنوعی: هر روز خدا در حال تغییر و تحول است؛ گاهی سخن از سلطنت اوست و گاهی از حال رندها و گدایان.
ماه رویش روشنی عالم است
چشم جانرا خاک پایش توتیا است
هوش مصنوعی: چهره‌ی زیبا و درخشان او نور بخش جهان است و دیده‌ی دل به گرد پای او مانند پودر سفید چشم‌زخم است.
بحر وحدت را نمی باشد گران
نه فلک با هر دو عالم موج ها است
هوش مصنوعی: دریای یگانگی سنگین و دشوار نیست، زیرا آسمان با تمام موجودات عالم در آن به شدت فعال و موج‌زنان است.
کل شیئی هالک الا وجهه
جمله عالم فانی و باقی خدا است
هوش مصنوعی: هر چیزی نابود شدنی است جز ذات خدا. همه چیز در دنیا فانی است، اما خداوند باقی است.
همچو کوهی باش خرمن سوخته
هر دو کون از عشق آن درکهرباست
هوش مصنوعی: مانند کوهی باش که خرمنش سوخته، در هر دو دنیا از عشق آن در درگیر است.